عکس: فرامرز عامل بردبار

توضیح سایت عکاسی: این یادداشت توسط مهدی فاضل، مدیر کمیته علمی جشنواره عکس «خانه دوست» در چارچوب انتشار مقالات و یادداشت‌هایی در تبیین موضوع و هویت عکاسانه آن پیش از برپایی جشنواره، بر روی عکسی از فرامرز عامل بردبار نوشته شده و برای انتشار در اختیار سایت عکاسی قرار گرفته است.



   رولان بارت در کتاب «اتاق روشن» خود که تأملات و تفکرات عکاسانه‌ی خود را در آن قلمی کرده است، به دو مفهومِ «استودیوم» و «پونکتوم» به تفصیل، اشاره می‌کند. مفاهیمی که شاید نتوان آن‌ها را به اختصار شرح داد اما برای آشنایی کلی و حدودی با آن، باید چنین گفت: استودیوم جذابیت کلی و ظاهری عکس است که دارای میدان محدودی از تمایل و علاقهٔ مخاطب به عکس است؛ دوست‌داشتنی که به حد عشق ورزیدن نمی‌رسد! اما پونکتوم، عنصری در عکس است که عکس را خاص می‌کند، در ذهن مخاطب نفوذ می‌کند و او را نسبت به عکس، با علاقهٔ شدیدتری تحریک می‌کند.


 استودیوم، مراجعهٔ مخاطب به عکس است اما پونکتوم، تیری است که از قسمتی از عکس، به سوی ذهن مخاطب پرتاب می‌شود و ذهن او را درگیر خواهد ساخت… به عبارت دیگر، استودیوم، آن چیزی است که همگان آن را می‌بینند؛ سطح نمایشیِ عکس است و ارجاع صرفاً بصریِ بیننده به اشیا، آدم‌ها و مکان‌ها و نشان دادن نحوهٔ قرارگیری این عناصر در کنار یکدیگر، اما پونکتوم، به ارتباطی که این عناصر با یکدیگر برقرار می‌کنند و ورود به ساحت معنا دلالت می‌کند؛ پونکتوم، آن بخش از عکس است که باعث می‌شود بی‌آنکه تماشای عکس، مخاطبان را به یک مفهوم دقیق یا یک جملهٔ مشخص سوق دهد، ذهن ایشان را درگیرِ یافتن معنا برای عکس بسازد. همین درگیری ذهنی، راز عکاسانگی و جذابیتِ یک عکس است و رسیدن به معنای دقیق در مواجهه با یک عکس، هیجان مکاشفه را از مخاطب خواهد گرفت….

    بر این اساس، اولا عکس‌ها، برای مخاطبان متفاوت، با پیشینه و تجربیات متفاوت، و خوانش‌های متمایز ایشان، می‌تواند پونکتوم‌های متفاوتی داشته باشند و از همین رو برخی عکس‌ها برای برخی افراد، دارای پونکتوم و برای برخی دیگر فاقد پونکتوم خواهند بود. ثانیا بسیاری از عکس‌ها، از جمله برخی عکس‌های خبری و اغلب عکس‌های گزارشی، فاقد پونکتوم هستند؛ عکس‌هایی که بی‌آنکه تیری به سوی ذهن مشاهده‌گر (مخاطب) روانه کنند، او را خوشحال یا ناراحت خواهند ساخت.

    به عنوان مثال در عکس فرامرز عامل بردبار، آنچه به عنوان نقطهٔ تاکید عکس، نقش پونکتوم را ایفا می‌کند، حضور پرنده‌ای ست که دقیقا در لحظه‌ای ثبت شده است که در آستانهٔ درِ ورودی یکی از رواق‌های حرم قرار گرفته است. به گونه‌ای که حذف این پرنده از عکس، می‌تواند آن را به سمت عکسی گزارشی سوق بدهد. با این‌حال در این عکس، هنوز عمدهٔ تاکید، بر جذابیت بصری آن است و سطح درگیریِ ذهنی با عناصر عکس، چندان بالا نیست.

    در مواجهه با عکس، به مثابه یک «متن» هنری، باید گفت عکس‌هایی به موفقیت نزدیک هستند که خوانش آن‌ها، قادر است مخاطب را به تولیدکننده بدل سازد؛ تولیدکننده‌ای که به بازتولیدِ معنا در اثر عکاسانه می‌پردازد و در این بازتولید، پونکتوم، جایگاهی ویژه دارد. استودیوم، به مثابه متنی است که تنها قابل خواندن است اما پونکتوم، متنی است که در فرایندِ ارتباط مخاطب و اثر هنری، بازتولید می‌شود.

     بارت، درخصوص عکس‌هایی که تنها استودیوم دارند گفته است: «گویی من مجبورم که اسطوره‌های عکاس را در عکس دریابم و بی‌آنکه واقعا به آن‌ها معتقد باشم با آن‌ها حشر و نشر کنم» (اتاق روشن – صفحهٔ ۵۱) حال آنکه پونکتوم، مخاطب را بر سر چارسویی می‌نهد تا خود انتخاب نماید که از کدام مسیر برود و چگونه از متن (عکس) لذت ببرد.