درباره عکاسی هنری

هنر به تنهایی دربردارنده مفهوم واقعی خلاقیت است.اما مفهوم عکاسی هنری در تارو پود واقعی خلاقیت و ابداع تنیده شده. در لغت نامه آکسفورد برای این کلمه آمده : “هنر خلاقانه به ویژه در زمینه هنرهای بصری که بیشترین بها به ویژگی های زیبایی شناسانه و مفاهیم روشنفکرانه( از طریق اصول تصویری) داده شده است. “


این شاخه از عکاسی زمانی دارای اهمیت و ارزش واقعی هنری است که در معنای واقعی و خالصانه هنری از آن یاد شود. این شیوه عکاسی ویژگی های خودش را دارد و گاهی با علائق شخصی برخی از عکاسان جور در نمی آید.

این روزها عکاسی دیجیتال به کمک این شاخه از عکاسی آمده وآنرا از روش های سنتی سابق کاملا متمایز کرده است.تا چند سال پیش همه عکس های سیاه و سفیدهنری به شکل کاملا آنالوگ گرفته و با چاپ دستی در معرض دید قرار می گرفت. این روش هنوز هم به نحوی ادامه دارد چون عکاسان قدیمی که عکاسی خالص هنری را به شکل دستی شروع کرده اند ، هنوز هم بخش اعظم کارشان را روی نگاتیو و در مرحله ظهور و چاپ انجام می دهند. از آنجایی که اگر در این روش چاپ دو عکاس دقیقا یک روش را پیاده کنند ، نتیجه مشابه نخواهد بود، هنوز جذابیت های خود را برای عکاسان قدیمی حفظ کرده است.

می توان ادعا کرد که کلیه رشته ها و سوژه های عکاسی در این بخش جای خود را دارند ولی با تغییرات محسوسی که دید هنری به آنها می دهد، شکل می گیرند. پرتره ، طبیعت و عکاسی از بدن و آناتومی انسان در این سبک موضوعات ثابت محسوب می شوند. نورپردازی در این روش حرف اول را می زند و نگاه هر عکاس در نوع نورو زاویه آن نشان داده می شود.

چشم ما عادت کرده عکس ها را به شکل اسلوب های تعریف شده هنری ببیند. با ورود دوربین ها و امکانات دیجیتال در عین اینکه دست عکاس برای هر مانوری باز است، باز هم عکس ها به واقعیتی که می بینیم نزدیک تر است و در عین حال روش های مختلفی برای نزدیک کردن عکس به مفهوم هنری وجود دارد. این قدرت یگانه در عکاسی وجود دارد.

یکی از ویژگی های عکاسی هنری در این است که گاهی باورکردن عکس و سوژه سخت می شود. سوژه به واسطه ترکیب بندی و نور آنقدر آرمانی و رویایی می شود که تا حد زیادی دور از واقعیـت به نظر می رسد. تکنیک های عکاسی نقش اساسی را در آفریدن این گونه عکس ها تشکیل می دهند. همین مورد خاص باعث شده تا عکس های این شاخه دارای تنوع و گوناگونی باشند.

این روزها عکاسی هنری بهانه ای شده تا هر کسی به فکر پیدا کردن سبک خود باشد.امروزه بسیاری از عکس های پرتره و عکس هایی که درآنها ریتم به کار می رود، تلاش دارند گوشه هایی از عکاسی هنری را در خود داشته باشند.اما همین مساله باعث می شود که خیلی ها راه را به اشتباه بروند. چند لنز و فیلتر نمی تواند ابزار کافی برای گرفتن عکس هنری و زیبا باشد. بسیاری از عکاسان جدید ترجیح می دهند به این مساله توجهی نکند ؛ پارچه های مختلف در باد ، درخت ها ، رنگ های در حال فرو رفتن در آب ، جزییات بدن های زن و مرد ، استفاده از حشرات و … تبدیل به ابزار و تجهیزاتی شده اند که در عکس های هنری به وضوح به چشم می آیند. شاید عکاسان هنوز تصور می کنند فیگور و فرم و ریتم تنها معانی واقعی عکاسی هنری است د رحالیکه این نوع عکاسی از آغاز پیدایشش خالصانه ترین مفاهیم را با کمترین نماد ها منتقل می کرد.

مفاهیم و موضوعات عکاسی هنری آنقدر گسترده شده که در همه کشورها کالج و دانشگاه هایی برای آنها در نظر گرفته شده تا روش های اساسی و قوانین این هنر ابتدا آموزش داده شود و بعد عکاسان نوجو ، به دنبال سبک و پرورش هدف خود بروند. مفهوم هنرهای زیبا و هنر خالص روز به روز بین روشنفکران و جوانان پررنگ تر می شود.کلاس و استاد و آموزش هم بهانه ای است برای اینکه به علاقه مندان یاد بدهنداز ادا و بازی دور شده و به اصل قضیه یعنی هنر ناب و عکاسی هنری بپردازند!