عکس: Ben Shahn

 
  اختصاصی «سایت عکاسی» – عکاسی را در بعضی ژانرها به چشم‌چرانی تشبیه می‌کنند اما در برخی موارد بی‌تردید عکاسی می‌تواند مترادف آن قرار بگیرد که البته این چشم‌چرانی عکاسانه می‌تواند شکل‌های مختلفی به خود بگیرد; زمانی که پیشرفت مواد حساس عکاسی این اجازه را به سازندگان دوربین داد که دوربین‌ها را در اندازه‌های بسیار کوچک و قابل حمل تولید کنند، وسوسه چشم‌چرانی با توجه به مقصود عکاس شکل‌های مختلفی به خود گرفت و بررسی این مسئله زمانی جذاب‌تر می‌شود که در ذهن ما چرایی استفاده از دوربین مخفی را به وجود آورد.

  در سال ۱۸۸۰، Horace Engle یک عکاس آماتور بود که وسوسه استفاده از یک نگاه خیره مخفی او را وادار کرد تا با استفاده از دوربین Gray/Strin Conceal Vest پا به خیابان بگذارد، این دوربین‌ها به دوربین‌های کارآگاهی هم معروف بودند، Engle در بین سال‌های ۱۸۸۹-۱۸۸۶ با استفاده از این دوربین عکس‌های زیادی گرفت. در دهه ۱۸۸۰ این دوربین‌ها مایه دردسر جامعه شناخته شدند. در لندن برای عکاسی از بسیاری مکان‌ها مجوز لازم بود و نشریات کار کسانی را که از اشخاص محترم بدون اجازه عکس می‌گرفتند محکوم می‌کردند.



   عکاس دیگری که در سال ۱۸۹۰ از دوربین مخفی برای عکاسی استفاده کرد، Paul Martin است که نسبت به Engle عکاس مشهورتری به حساب می‌آید. Martin  از دوربین Fallowfield Facile استفاده می‌کرد که شبیه یک جعبه قهوه‌ای بزرگ به نظر می‌آمد و آن را زیر بغل خود می‌گذاشت و زندگی روزمره مردم لندن را به تصویر می‌کشید. هدف مارتین هم مثل Engle کاملا شخصی بود، دوربینی که Martin استفاده می‌کرد دارای فوکوس ثابت بود که با دستکاری آن را تبدیل به فوکوس دستی کرده بود بنابراین حاصل کارش نسبت به بقیه عکاسانی که از این دوربین استفاده می‌کردند قابل‌قبول‌تر بود.



   حالا این سوال مطرح می‌شود که این نوع عکاسی چه امکاناتی را برای عکاس به ارمغان می‌آورده است؟ چرایی این استفاده ذهن را درگیر می‌کند، این نگاه مخفی چه چیزی را به عکس‌ها اضافه یا کم می‌کند؟ این دو عکاس کاملا با انگیزه شخصی به این نوع عکاسی روی آوردند به بیان دیگر سعی نداشتند از عکس به عنوان سندی برای اثبات بیانیه‌ای استفاده کنند پس شاید بتوان نتیجه گرفت با توجه به رویکرد شخصی، این عکاسان جوهره واقعی خود را در دل ابزاری گذاشتند تا در حالی که خودشان بی‌خیال به این طرف و آن طرف نگاه می‌کنند این دستگاه به جای آنها به روابط انسان‌ها به دنیای خصوصی آنها و حرکات ناخودآگاه آنها خیره شود و بعد از آن عکاس بتواند در خانه با خیالی راحت به این رفتارها خیره شود، بدون اینکه نگران جلب توجه افراد به سمت خودش باشد و از نگاه نامرئی خودش لذت ببرد جذابیت پنهانی نگاه کردن به روابط انسان‌ها کشش فوق‌العاده‌ای دارد که بی‌شک هر کدام از ما تا به حال آن را تجربه کرده‌ایم. در برخی از کشورها از کودکی به افراد آموزش می‌دهند که حق ندارند نگاه عمیق به دیگران بیندازند و اصولا در فرهنگشان چنین اجازه‌ای صادر نمی‌شود. ضایع نکردن حقوق دیگران و پرهیز از تجاوز به حریم شخصی افراد جزو تربیت‌ها و مسئولیت‌های فردی در این جوامع است، دوربین مخفی وسیله‌ای برای زیر پا گذاشتن این قوانین اجتماعی تعریف شده به حساب می‌آید.
 
  در طرف دیگر استفاده از دوربین مخفی عکاسان حرفه‌ای (حرفه‌ای به معنای دنبال کردن عکاسی به عنوان شغل و حرفه) قرار می‌گیرند که از دوربین مخفی به این دلیل استفاده می‌کنند که نمی خواهند دوربین عکاسی آنها اختلالی در روند طبیعی ارتباط سوژه هایشان با دنیای اطراف ایجاد کند.

  Humphery Spender در دهه ۱۹۳۰ برای پروژه Mass Observation شروع به کار کرد که هدف این مجموعه بررسی جنبه های مختلف زندگی اجتماعی مردم انگلستان بود و برای این بررسی‌های دقیق از عکس استفاده می‌کردند. شعار این مجموعه این بود: حقیقت زمانی آشکار می‌شود که مردم در بی‌خبری از ثبت شدن به سر برند. این شعار عکاسان این پروژه را به عکاسی کردن دزدکی وامی‌داشت، Spender دوربین لایکای خود را زیر بارانیش پنهان می‌کرد و به گفته وی زمانی که آدم‌ها از عکس گرفتن او با خبر می‌شدند یعنی عکس از دست رفته بود! 



  در همان دهه ۱۹۳۰ در آمریکا برخی از عکاسان که برای مستندنگاری پروژه FSA کار می‌کردند از همین روش مخفیانه استفاده می‌کردند.



 Ben Shahn یکی از همین عکاسانی ست که در پی ثبت چنین لحظه‌هایی بود وی از دوربین لایکای منظره‌یاب راست زاویه خود استفاده می‌کرد. طرز کار وی و دوربینش را در عکسی که انعکاس Shahn در شیشه مغازه افتاده است می‌توانید مشاهده کنید. کسانی که موضوع عکس‌های وی قرار می‌گرفتند در واقع تصور می‌کردند که نظاره‌گر ثبت وی از موضوعی دیگر هستند. این زبان بدن است که مردم را به واکنش‌های قراردادی وامی‌دارد یعنی زمانی که آنها شخصی را در حال عکاسی می‌بینند در صورتی که به سوی آنها قرار نداشته باشد اختلالی در وضعیت عادیشان ایجاد نمی‌کنند چون حس تحت‌نظر بودن و ثبت شدن را ندارند.



   Walker Evans هم از این روش عکاسی استفاده می‌کرده است در سال‌های بعد از این پروژه وی برای شکار کردن همین بی‌واسطه‌گی با  دوربینی که از گردنش آویزان بود کنار خیابان می‌ایستاد و از عابران عکاسی می‌کرد. (در پروژه موفق مترو با نام همه فراخوانده شده‌اند هم همین روش را دنبال کرد.)
 
  حالا این موضوع را از جنبه‌ای دیگر بررسی می‌کنیم; زمانی که از آدم‌ها در مکان های عمومی عکاسی می‌کنیم همواره با نوعی هیجان دست به گریبان هستیم، هیجان مواجه با عکس‌العمل تند آدم‌هایی که آنها را شکار کرده‌ایم، چرا؟ چون ما به آدم هایی که هیچ شناختی از آنها نداریم بدون اجازه بسیار نزدیک شده‌ایم و شاید با انجام دادن این عمل به نوعی قدرت‌نمایی کرده باشیم. پس در عرصه قدرت‌نمایی بسیاری سر فرود می‌آوردند و عده‌ای دیگر نه.
 
  به اضافه مواردی که در این نوشتار ذکر شد شاید بتوان استفاده از دوربین مخفی یا در مواردی دوربین‌های سرعت بالا و حتی دوربین‌های تلفن همراه را به plan B تشبیه کرد که برای جلوگیری از ناکامی در به ثمر رسیدن هدف عکاسانه از این روش خاص استفاده می‌شود. مثلا در دوربین‌های سرعت بالا ما سوژه‌هایمان را با محدود کردن زمان عکس‌العملشان کنترل می‌کنیم و در استفاده از دوربین‌های تلفن همراه با ایجاد شک و تردید در ذهن سوژه مورد نظر از اینکه هدف عکس ما بوده است یا نه عکس‌العمل را محدود می‌کنیم که البته در دو روش اخیر مانند روش مخفی گریز عکاس صد درصدی نیست.