THE BLACK ROSE نام مجموعه اخیر ترنت پارک (Trent Parke)، عکاس استرالیایی متولد ۱۹۷۱، است که مخاطب را به سفری قدرتمند و شاعرانه دعوت می‌کند. کنجکاوی درباره آنچه در جهان در حال رخ دادن است و احترام به آن و تمایل بسیارش برای رونویسی بصری. حیوانات، پرندگان، مناظر، اشیا و … به طور غیر منتظره‌ای در مقابل بیننده قرار می‌گیرند و جهان پیچیده ترنت پارک را به تصویر می‌کشند که گویی هیچ چیز برایش ناچیز و بی‌اهمیت نبوده و هر ذره این خاک و هستی ارزش دیدن و خاطره‌سازی را دارد. او در عکس‌های این مجموعه به بررسی موضوعات جهانی چون: تولد، مرگ، عشق، از دست دادن، حافظه و عبور زمان پرداخته است. شاید عکس‌های این مجموعه اکتشاف بسیار شخصی و گاه دردناک عکاس از تمامی آنچه در زندگی و گذشته‌اش رخ داده است باشد اما با این حال تلاش دارد با توصیف عجیب محیط و آنچه که دیده است دست مخاطب را بگیرد و با خودش در گوشه گوشه این خاطرات همراه کند.

  عکس‌ها حکایت از ادراک عمیق پارک نسبت به محیط اطرافش دارد. او تمام پتانسیل‌های عاطفی از یک تصویر را به رسمیت می‌شناسد و به سادگی از کنارش نمی‌گذرد. تمامی عکس‌ها شبیه به زندگی هستند. بلعیدن یک پروانه توسط مورچه‌ها، گرد و غبار نشسته بر آینه، درختان و خیلی چیزهای دیگر چشم را به جزئیات و پژواک‌های بصری زنده می‌کند. جهان ترنت پارک گاه نگران کننده به نظر می‌رسد. جهانی که در مرز بین واقعیت و خیال گیر کرده است. جهانی که همه چیز لزوما همان چیزی که هستند به نظر نمی‌رسند.

  او برای معرفی این مجموعه و البته حس و حال خودش این گونه می‌گوید: «من چه می‌بینم؟ من نور را می‌بینم. ادراکی عظیم از محیط، صدا و جزئیات. من اشکال را می‌بینم. مثلث، دایره، مربع و یا هر چیزی فراتر از آن… من نور در سیاهی می‌بینم. من اشیا عادی را می‌بینم. گل، سنگ، چوب، فرم. جلبک دریایی، لامپ، لکه روغن، علائم راهنمایی و رانندگی… من زندگی را می‌بینم…»

  مجموعه The Black Rose برای ترنت پارک از سال ۲۰۰۷ شروع می‌شود. آغاز تلاشی برای حفر تاریخ زندگانی‌اش. انعکاس شبی در کودکی‌اش که مادرش را به خاطر حمله آسم از دست می‌دهد. یادآوری لحظات خالی و بی کسی زندگی‌اش….و شکل گرفتن حسی وسواس گونه که همه چیز را به تصویر بکشد و همه آن روزها را دوباره از گذشته تا حال به به زندگی‌اش باز گرداند. 
 
   پنج تم بصری در این نمایشگاه توسط ترنت پارک به نمایش گذاشته شده است که همه آنها با کپشن‌هایی مربوط مخاطب را به برقراری ارتباطی نزدیکتر با عکاس سوق می‌دهد.

۱-سلف پرتره


 

  چند عکس از او در این بخش وجود دارد که قابل تامل است. عکسی از دوران کودکی که در آغوش مادر از دست رفته‌اش نشسته و نگاهی هراسان به دوربینی دارد که در دستان پدرش قرار داشته.



   عکس دیگر پرتره خود عکاس در قابی است که در هم شکسته و نابود شده است.



  و عکسی عجیب از پرتره عکاس بعد از یک عمل جراحی بر روی صورتش برای برداشتن غده سرطانی است که به صورت ظهور عکس درتاریک‌خانه به نمایش گذاشته شده است. 

  این سه عکس به تجربیات تلخ عکاس درباره مرگ باز می‌گردد. زمانی که مادرش را از دست داده و خودش نیز در برهه‌‌ای از زمان دستخوش بیماری شده که بازگشت دوباره‌اش به زندگی شانس تلقی می‌شده است.

۲-درختان/ گیاهان



  در این مجموعه درختان و گیاهان به صورت نمادین در عکس‌های پارک حضور دارند. عکس‌ها در ظاهر از درخت، یک گلدان، و یا یک شاخه معمولی از یک گیاه است اما در باطن برای عکاس معانی دیگری می‌تواند داشته باشد. 



 عکاسی از یک درخت سفید بزرگ و استوار می‌تواند نشانه‌ای از مادر از دست رفته‌اش باشد(عکس شماره چهار) و عکس از یک شاخه معمولی به کشف او از گیاهی در دوران کودکیش باز می‌گردد که در یک گلدان معمولی در شرایطی غیر عادی جوانه می‌زند.

۳-دریا/ موجودات دریایی


  پارک مدت زمان زیادی را کنار دریا گذرانده است. سال‌های بسیاری از زندگیش را کنار ساحل سپری کرده و به همین دلیل عکس از دریا و موجودات دریایی برای پارک از اهمییت ویژه‌ای برخوردار است. یکی از عکس‌های مورد علاقه‌اش در این بخش ۳۶۵ قطعه عکس از غروب خورشید در ساحل آدلاید است که به گفته خودش یک سال تمام هر روز در لحظه غروب خورشید لحظاتی را ثبت کرده است که هرگز دوباره به همان شکل در زندگی برایش تکرار نخواهند شد.


 
 و البته به قول خود عکاس قلب تپنده این نمایشگاه ویدئویی از مرگ یک ماهی است که به صورت ماکرو تصویر برداری شده و به احساس پارک درباره مرگ و زندگی بر می‌گردد. 

۴-خانه/ دوران کودکی

 توجه پارک به خانه و خانواده‌اش و تلاش برای به یاد داشتن دوران کودکی‌اش، بازیابی خاطرات مادرش و پرسش این مسئله که چقدر همه اینها مهم است؟ تا چه اندازه می‌تواند مکان‌ها، خانه، اسباب بازی، دوستان، اشیا و … بخشی از مهمترین خاطرات ما تلقی شوند و مورد حفاظت قرار بگیرند.



  شاید مهمترین عکس این بخش در این مجموعه عکسی از آینه غبارآلودی باشد که پارک حدس می‌زند این آینه شاهد همه زیبایی‌هایی مادرش بوده است. چه لحظه‌هایی که او مقابل این آینه ایستاده، موهایش را شانه زده، دندان‌هایش را مسواک زده، آرایش کرده و حتی دقایقی به چهره‌اش نگریسته و حالا با گذشت این همه سال خاک خورده و از دست رفته است. تمامی آن لحظاتی که پارک ناخواسته تماشایش را از دست داده است. به نظر می‌رسد عکس از پشت آینه عکاسی شده است. شاید به این دلیل که حافظه آینه در پشت آن خلاصه می‌شود…

۵- جاده/ سفرهای جاده‌ای



 

 

این بخش تصاویری نمادین و متضاد به نمایش می‌گذارد. زیبایی‌های طبیعت و خشونت جاده‌ای (اشاره به مرگ حیوانات در جاده) حضور گربه ماهی، لاک پشت، حیوانات ریزی که در آب شناور هستند، تارعنکلبوت …. تمامی این‌ها حس زیبایی شناسی پارک از طبیعت و نیز آغاز زندگی دوباره است.

  نمایشگاه عظیم The Black Rose نتیجه هفت سال تلاش بی وقفه ترنت پارک است. تلاشی برای روایت داستانی کاملا بصری از تکرار و تضاد. بازگو کردن نمادهایی از جهان هستی در دنیای عکاس. و اشاره به کل زندگیش و نسبت دادن آن به رز سیاه که نشانه‌ای از مرگ ، غلبه بر سفری طولانی و جستجو برای رسیدن به کمالی مطلق است. رز سیاه شاید در واقعیت وجود نداشته باشد اما داستان زندگی ترنت پارک می تواند شباهت زیادی به این افسانه داشته باشد…

*برای دیدن ویدئو فضای داخلی این نمایشگاه و برخی عکس‌های آن به این آدرس مراجعه کنید.