اختصاصی «سایت عکاسی» – به تازگی «بین و لابین» تازه‌ترین نمایشگاه مهران مهاجر، همزمان با رونمایی کتابی از عکس‌های این نمایشگاه (به همین نام)، در گالری دستان+۲ واقع در خیابان فرشته تهران برگزار شد.

   مهران مهاجر، عکاس، نویسنده، مترجم و پژوهشگر معاصری است که در نمایشگاه‌های متعددی که برپا کرده، سبک و حال و هوای شخصی آثارش، همواره نمایانگر و بیانگر نگرش خاص او به جهان پیرامون است. عکس‌هایی که هم مستند هستند و هم مفهومی و مدرن. مجموعه عکس‌هایی که او در کارنامه دارد، همگی به نوعی در عین سادگی و نگاه ظاهری و ساده، تفکربرانگیز نیز هستند. همین سبک خاص و منحصر به فرد اوست که بینندگان را برای دیدن آثار جدید از او مشتاق می‌کند، آثاری که همیشه موافقان و مخالفان خاص خود را داشته است.
 


   در نمایشگاه «بین و لابین» مهاجر همچون گذشته به ارائه‌ی آثاری پرداخته که بسیار شخصی است. به گفته‎ی خودش آثاری با جهان‌بینی عرفانی ارائه داده و جهان را از میان دو انگشت خودش به تصویر کشیده است. در این عکس‌ها که اکثرا در قاب‌های قطع متوسط ارائه شده‌اند، حضور عکاس را در قاب‌ها می‌بینیم، البته به واسطه‌ی انگشتان دست! در همه این قاب‌ها، دستان مهاجر عناصر و المان‌هایی را برای ما به تصویر کشیده است. المانی که خود دیده و آن را انتخاب کرده است. در این قاب‌ها گاهی تنها یک پرچم می‌بینیم، گاهی گنبد مسجد، گاهی یک انسان و گاهی رشته کوهی زیبا و گاهی درختی خشکیده که بیشترشان عناصری تکرارشونده در مجموعه عکس‌های قبلی مهاجر است. با این وجود همه این‌ها به واسطه‌ی انگشتان او به ما نشان داده می‌شوند، او سوژه‌هایش را با دست‌های خود کراپ کرده، تا جهانی را که می‌خواهد بر آن تاکید کند، ما ببینیم.
 


   شاید به نحوی بتوان گفت که مهاجر قصد داشته یا توانسته رابطه‌ی نمایه‌ای که در هستی‌شناسی خود رسانه‌ی عکاسی پنهان است را در این تصاویر به اجرا بگذارد. از تشبیه نمایه‌ای عکاسی به انگشت و اثر انگشت یا رابطه‎ی دال و مدلولی انگشت اشاره و سوژه‌ی مورد اشاره که بگذریم، همان‌طور که دوربین عکاسی، ردی از جهان را در عکس‌ها به جا می‌گذارد، مهاجر نیز عامدانه ردی از خود بر روی همه‌ی عکس‌ها بر جا گذاشته است تا نه تنها رابطه‌ی خود و رسانه را برجسته سازد بلکه حتی با گره زدن خود به این فرایند، خود را آشکار، ثبت و جاودان کند. همچنین ردی که او از خود بر جای گذاشته، احتمالا ما را یاد بازی‌های کودکانه‌ای می‌اندازد که در آن چشم‌ها را با دستانمان می‌پوشاندیم و از لابه‌لای دست‌ها دزدکی بیرون را نگاه می‌کردیم؛ نوعی ارجاع به مفهوم دیدن و ندیدن و مرز میان این دو. دیدنی برای بازشناسی سوژه‌ای خاص یا حدسی در مورد چیزی پنهان، نوعی تلاش برای آشکارگی. در این بازی‌هایی که قاب شده است، گاهی دست آن‌قدر نزدیک شده که ما تنها چیزی که می‌بینیم اثر انگشتان دست مهران مهاجر است و گاهی نیز انبوهی از رنگ‌های در هم تنیده شده‌ای را می‌بینیم که به گونه‌ای جهانِ انتزاعی، حاصل این کشف و شهود مهاجر، منجر شده است؛ کشف و شهودی که ما نیز در آن سهیم هستیم.
 


   تصاویر «بین و لابین» قصد دارند تا هر آنچه در جهان آشنای ما هست را با دیدی متفاوت و در نهایتِ ایجاز، با ما در میان بگذارد. شاید همچون حرفی درگوشی از جهان پیرامون و یا نوعی گوشزد کردن برای تیزبینانه‌تر دیدنِ آن. نوعی ساده اما خلاقانه از دیدن که به نظر می‌رسد، مهاجر جرات بازگوییِ آن را با نوعی حس آرامش درونی و تعامل مستمر با رسانه بدست آورده است.
 


 

   مهاجر که در زمینه‌ی ترجمه و زبان‌شناسی نیز تحصیل کرده و کار می‌کند، هجاها را نیز به شکل مستقیم در قاب‌هایش وارد کرده است. هجاهایی چون‌ «ها» و «هو»، نوعی ذکر در سماعی درویشانه یا شاید در پیوند با مفهوم دم و بازدم که احتمالا در تلاش برای همراهی و تعامل با مخاطب بی‌ارتباط نباشد. گویی ما نیز هنگام عکاسی با او همراه بوده‌ایم و با او نفس کشیده‌ایم و پا به دنیای درونی او گذاشته ایم. او ما را با دست‌هایش به داخل تصاویر می‌کشاند و ما را نگه می‌دارد تا در جهان او شریک شویم.