اختصاصی «سایت عکاسی» آنچه می‌خوانید مروری است بر نمایشگاه اخیر نیوشا توکلیان با عنوان «می‌دانم چرا شورشی آواز سر می‌دهد» که از اول اردیبهشت ماه ۹۶ در گالری آب انبار در حال برگزاری است.

   در جهانی که زندگی می‌کنیم تمام اتفاقات در موازات هم رخ می‌دهد؛ یکی درگیر جنگ، یکی سردرگم و غرق در دغدغه‌های خویش و یکی گرفتارِ سنت‌های عذاب‌آور جامعه‌ی خویش است. در نمایشگاه «می‌دانم چرا شورشی آواز سر می‌دهد» در گالری آب انبار، دلمشغولی و عکس‌های نیوشا توکلیان در طول دو دهه‌ به معرض نمایش گذاشته شده است.

   نیوشا توکلیان عکاس مستند شناخته شده‌ای هم در ایران و هم در جهان است که ابتدا در عکاسی مطبوعاتی ایران مشغول به عکاسی شد و رفته رفته مراحل پیشرفت و ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد و امروز آثار او در گالری‌های مهم و معتبر دنیا به نمایش گذاشته می‌شود. اگرچه سبک و رویکرد توکلیان در عکاسی در بیشتر آثارش ثابت و مشترک است، اما به لحاظ مضمون در این نمایشگاه چند روایت مختلف از جنگ در عراق و سوریه تا سردرگمی جوانان ایرانی و مسئله جنسی دختران کنیایی در گالریِ آب انبار، در چند طبقه گرد هم آمده است.
 


   در گالری اول با عنوان «عکسی که هرگز گرفته نشد» عکس‌ها رنگی هستند و اندازه‌ی کادرها متفاوت. در عکس‌های پرتره از زنان و مردان عراقی که در جنگ با داعش مبارزه می‌کنند، سکونی خاص در بیشتر قاب‌های توکلیان مشاهده می‌شود. در کنار تصاویری از مردان، او زنانی را به تصویر می‌کشد که پا به پای مردان در جنگ علیه داعش می‌جنگند و کشته می‌شوند، زنانی با لباس رزم و نیز زنانی با لباس خانه. یک نقشه‌ی اینفوگرافیک نسبتا بزرگ از عراق، به دیوار تکیه داده شده است که عکس‌ها با فلش‌های راهنما و شرح برخی موضوعات، روی آن قرار گرفته است و به نحوی موقعیت مکانی تصاویر ثبت شده را تقریبی بر روی نقشه نشان می‌دهد.

   هارمونی ایجاد شده بین عکس‌های کوچک در نقشه‌ی اینفوگرافیک و عکس‌های بزرگتر در کنار قاب و در آخر عکسهای پرتره بسیار بزرگِ خارج از نقشه‌ بر روی دیوار، سبب تنوع در ارائه‌ی این مجموعه عکس شده است. صدای خود نیوشا توکلیان در حال حرف زدن، از پشت تابلو اینفوگرافیک به صورت پیوسته در فضا پخش می‌شود. در این صدا که با وجود عکس‌ها و نقشه، گویی از عراق به گوش می‌رسد، توکلیان داستان دختر کردی را روایت می‌کند که توسط داعش ربوده شده و بعد آزاد گشته است، روایتی که خود شاهد آن بوده اما نتوانسته یا به بیانی بهتر نخواسته از آن عکس بگیرد.
 


 

   گالری دوم و نیمی از گالری سوم به سردرگمی جوانان ایرانی می‌پردازد و دغدغه‌ها و حال و روز امروز آن‌ها که به نحوی به تنگنا رسیده‌اند را نمایش می‌دهد. در ابتدا عکسی از آلبوم خانوادگی آنها را مشاهده می‌کنیم که در کودکی گرفته شده است و با متنی از دلمشغولی‌های گذشته همراه شده است، سپس در ادامه تصاویری از اکنون، جای خالیِ آلبوم امروزشان را پر کرده است. عکس‌هایی کاملا مستند از زندگی خصوصی و نیمه خصوصی بیتا‌ها، ماهودها و پانی‌هایی که در اطرافمان کم نیستند و نزدیک به زمین، در ارتفاع کم چیده شده است. از هر شخص عکسی متحرک با تمی از باران و باد که توسط ویدئو پروجکشن به نمایش گذاشته شده است، در فضای گالری آویزان است و فضایی آکنده از غم در طبیعتی نیمه بی‌جان ارائه می‌دهد که حاکی از تنهایی سوژه‌ها است و باز هم نگاه‌های سردرگم سوژه‌های توکلیان به او، در عکس‌ها موج می‌زند.

   بیتا در عکس کودکی خود در جشن تولدش با یک کادو و نگاهی غمناک ایستاده که به نظر می‌رسد گواهی بر تنهایی او در آن دوران است. او که شاید برای کسب شهرت یا شاید هم برای پر کردن لحظه و جاهای خالی زندگی‌اش اکنون مدل شده است، به نظر می‌رسد مسئله و دغدغه‌ی امروزش حجاب است. ماهود که کودکی خود را در اهواز گذرانده، دوست داشته در زمینه‌ی هنری پیشرفت کند اما نبود شرایط مناسب، پیشرفت او را به تعویق انداخته و سبب شده احساسش به نحوی سرکوب شود. پانی که در کودکی با دوستان خود شاد و سرخوش است و از ته دل می‌خندد، امروز هم با اینکه گرفتاری و مشکلات بسیاری دارد، می‌گوید تنها با دوستانش است که می‌تواند شاد باشد. همگی این افراد با تنهایی و نوعی غربت احساسی، در چهارچوب فرهنگ امروز ایران در گیر شده و سر در گم هستند، حسی که با حال و هوای گالری همراه با صدای پرندگان شهری، بخوبی منتقل می‌شود.
 




 

   در بخش کوچک دیگری از گالری شماره سه، تصاویر پرتره زنان و دخترانی را می‌بینیم که به سبب سنت‌های غلط جامعه، مورد آزار جسمی و جنسی قرار گرفته‌اند و با نگاهی نگران و غمبار، به دوربین توکلیان نگاه می‌کنند. موضوعی که در گالری شماره ۴ در طبقه بالا همراه با تصاویر دیگری از موضوعات مختلف و پراکنده هم از ایران و هم از نقاط دیگر ادامه می‌یابد. در این گالری تقریبا هم می‌توان تصاویری قدیمی توکلیان را دید و هم تصاویری جدیدتر که در اندازه‌های بسیار متنوعی بر روی دیوار قرار گرفته‌اند و در آخر نیز روزنامه‌های مختلفی که تصاویر توکلیان در آن چاپ شده گردآوری شده است.

   عکس‌های توکلیان به خوبی نشان می‌دهد که در هر سرزمینی و در هر نقطه‌ای از جهان، انسان‌ها درگیر مشکلات و مسائلی هستند که خاص خودشان است؛ یکی درگیر جنگ است، یکی درگیر اجتماع، یکی درگیر سنت‌ها و خرافت. در نهایت انسان‌ها بجایی می‌رسند که فارغ از هر باید و نبایدی در برابر مشکلات ایستاده، تحمل و مبارزه کرده و هنجار شکن و شورشی لقب می‌گیرند. بیایید واقعا درک کنیم که یک شورشی چرا آواز سر می‌دهد، آیا شورشی نیوشا توکلیان نیست و آوازش آثار او؟