بشر از ابتدای پیدایی‌اش همواره در حال مصرف کردن چیزی بوده اما تا همین اواخر هیچ‌گاه موجودی مصرف‌گرا خوانده نمی‌شده است. مصرف‌گرایی پدیده‌ای است نوظهور و ملازم با تکوین سرمایه‌داری مدرن در یکصد سال گذشته و هم‌بستهٔ پدیده‌هایی چون تبلیغات، بازاریابی، شکوفایی طبقهٔ متوسط و شیوه‌های تولید انبوه و این شکل از مصرف بیش از آنکه در خدمت نیازی انسانی باشد، تضمینی است برای حفظ بقاء چرخهٔ سرمایه. علاوه بر این، تا پیش از دهه‌های اخیر این نیاز‌های انسانی بودند که به تولید کالا‌ها می‌انجامیدند اما در جامعهٔ مصرفی، این کالا‌ها هستند که نیازهای مصرفی جدیدی را می‌آفرینند. از دیگر سو، در جامعهٔ مصرفی هر چیزی، در معرض تبدیل شدن به کالایی برای مصرف است. بر اساس همین منطق حتی چه‌گوارای انقلابی نیز در مقیاسی انبوه بر تی‌شرت‌ها و لیوان‌ها نقش می‌بندد و تهی از محتوای انقلابی‌اش به یک نشانهٔ فرهنگی اخته بدل می‌گردد.

  مارتین پار در یکی از عکس‌های متاخرش به‌شکلی موجز همین سویهٔ جامعهٔ مصرفی را به‌تصویر می‌کشد. در تصویر او از تعدادی مجسمه‌ بر پیش‌خوان یک مغازه، همه چیز از اسطوره‌های ورزشی تا سیاست، فرهنگ و مذهب به سطح کالایی برای خرید و فروش تقلیل یافته‌اند. از دیگر سو؛ این چهره‌ها، از مرلین مانرو تا استیو جابز، از ملکه الیزابت تا پاپ و ستاره‌های فوتبال همگی به نوعی خدمت‌گذاران این نظام مصرفی قلمداد می‌شوند؛ از پیوند ناگسستنی ستاره‌های فوتبال و سینما با صنعت تبلیغات گرفته تا سیاست‌مدارانی که به‌واسطۀ روابط‌ و بده‌بستان‌هایشان با صاحبان سرمایه، در عمل مدافع و مروج ایده مصرف‌اند. در جایی که پار در آثار پیشین‌اش به‌واسطهٔ تصویر کردن ولعِ مصرف یا انبوه زباله‌ها، بیشتر به مظاهر مصرف‌گرایی می‌پردازد، در این تصویر هرچند شاید به‌شکلی تصادفی، روابط زیربنایی و برسازندگان این جامعۀ مصرفی را می‌نمایاند؛ تصویری که علی‌رغم سادگی و پیش‌پاافتادگی، کلیت این جامعۀ مصرفی را در خود جای می‌دهد.

از پرونده‌ی مصرف‌گرایی در بخش "عکس نگاشت" ماهنامه‌ی "فرهنگ امروز"