در بخش «عکس نگاشت» ماهنامهٔ «فرهنگ امروز» تا کنون شش پروندۀ متفاوت در باب مسائل مختلف در حوزۀ عکاسی منتشر شده است.
  سایت عکاسی برای مخاطبان علاقمند به مباحث نظری پیرامون عکاسی، این پرونده‌ها که با مساعدت و همکاری خانم سهیلا شمس دبیر بخش «عکس نگاشت» به صورت اختصاصی در اختیار سایت عکاسی قرار گرفته را به تدریج منتشر خواهد کرد.

  موضوع پروندۀ نخست «عکس نگاشت» با عنوان «مصرف‌گرایی» با مقدمۀ سهیلا شمس، دبیر بخش «عکس‌ نگاشت» آغاز می‌شود و در ادامه با مطالبی از هادی آذری، سمیه امیری، سیامک حاجی‌محمد، حسام رضایی، سهیلا شمس و شه‌مال مرتضایی ادامه می‌یابد.
  پروندۀ «مصرف‌گرایی» در شمارۀ ششم ماهنامۀ فرهنگ امروز (سال اول، تیر ۱۳۹۴، از صفحهٔ ۱۰۴ تا ۱۱۰) منتشر شده است.

  در ادامه مقدمۀ پروندۀ مصرف‌گرایی با عنوان «عکاسی؛ توهم نقد مصرف‌گرایی» به قلم سهیلا شمس را خواهید خواند.
  برای دیدن سایر مطالب این پرونده بر روی عنوان متون کلیک کنید:

– پروندۀ مصرف‌گرایی: مصرف می‌کنم، پس هستم (مارتین پار)/ نویسنده: هادی آذری
– پروندۀ مصرف‌گرایی: ایستاده با مشت (سیندی شرمن) / نویسنده: سمیه امیری
– پروندۀ مصرف‌گرایی: حتی از سال‌های دهۀ ۳۰ (جان گاتمن) / نویسنده: سیامک حاجی‌محمد
– پروندۀ مصرف‌گرایی: کنایه در کنایه (لی فریدلندر) / نویسنده: سیامک حاجی‌محمد
– پروندۀ مصرف‌گرایی: رودخانه‌ای که ما نداشتیم (ادوارد برتینسکی)  / نویسنده: حسام رضایی
– پروندۀ مصرف‌گرایی: انجماد مضاعف (ویلیام اگلستون) / نویسنده: سهیلا شمس
– پروندۀ مصرف‌گرایی: میکروسکوپ پولاک (آندریاس گرسکی) / نویسنده: شه‌مال مرتضایی
 

***

 عکاسی؛ توهم نقد مصرف‌گرایی؟
  سهیلا شمس

   سال ۱۸۵۹ بیست سال پس از اختراع عکاسی، این رسانهٔ نوپا سرانجام توانست در موطنش فرانسه، یکی از تالارهای نمایشگاه سالانهٔ کاخ صنعت را از آن خود کند و نقدهای مهربانانه یا بدبینانهٔ فراوانی برای خود دست‌وپا کند. در این میان اما هیچ نگاهی شاید همچون نگاه شارل بودلر برآشفتگی از کسب این جایگاه و دلواپسی از آیندهٔ نقاشی- رقیب همیشگی عکاسی- را با خود به همراه نداشت. او می‌پنداشت که صنعت با یورش به عرصهٔ هنرمانع پیشرفت هردو خواهد شد. در عصری که هنوز خبری از احاطهٔ همه جانبهٔ عکس نبود، دلواپسی بودلر، تسلیم شدن نقاشی در برابر واقع‌گرایی عکس و نابودی تخیل در آن را شامل می‌شد و بودلر تصور جامعی از عمق خدمت صنعت به عکاسی در جهانگیر شدن لحظه به لحظه‌اش نداشت. والتر بنیامین حدود هشت دهه بعد، با تمرکز بر قابلیت بازتولید اثر هنری در عصر مدرن و با راندن هنر به سمت و سوی تجربهٔ زیستهٔ عصر، علاوه بر به چالش کشیدن مفهوم اصالت اثر در دوران تکثیر انبوه و در جدال میان حفظ هستی یگانهٔ اثرهنری یا جانشینی بدل‌های بی‌شمار در تقابل با اصل والا و یکه، به ارضای حس اشتیاق توده جهت تصاحب بدلِ اصلِ یگانه رای داد. گویی با وجود داشتن فاصله‌ای بیش از یک دهه با میانهٔ قرن بیستم، به اجتناب‌ناپذیریِ پذیرشِ ایجاد تغییر در تولید و بازتولید هنر پی برده بود. عکاسی اما فارغ از تمامی نقد‌ها پیروزمندانه لحظه به لحظه مسیر خود را هموار‌تر ساخت و با بلعیدن سایر هنرهای زیبا درخود نگاه حقارت‌باری را که متوجه واقع‌گرایی و مکانیکی بودنش می‌شد از میان برداشت یا تعدیل کرد.

   عکاسی مولود صنعت بود و صنعت مولود مدرنیته و جای تعجبی ندارد اگر عکاسی با تولدش یکبار برای همیشه رویای یگانه ماندن آثار را آن هم بدون دخالت جدی دست بشر- در قیاس با انواع تکنیک‌های چاپ سنتی- از میان برد و این ویژگی برای بشری که پیش از توانایی تکثیر کلمه به مهارت تکثیر تصویر دست یافته بود، بسیار حائض اهمیت بود. از آن سو، دیگر مولود مدرنیته یعنی مصرف‌گرایی نیز با نیازی که به تکثیر و تولید انبوه داشت، با عکاسی در مناسباتی دوسویه هم‌جهت شد و درواقع هرکدام در جهت رشد بیشتر، هم دیگری را تغذیه کرد و هم از دیگری تغذیه کرد.

   عکاسی در برخی گونه‌های خود آشکارا از گسترش فرهنگ مصرف سود برده است. در عکاسی مد شاید واضح‌تر از هر نوع دیگری. در عکاسی تبلیغاتی با تکیه بر این باور سنتی عامه که دوربین دروغ نمی‌گوید، با تکیه بر واقع‌گرایی خود، جهانی غیر واقع ساخت که با پنهان کردن واقعیت، داد و ستد رویا می‌کند. درواقع با بخشیدن معنای مشخص موردنظر تولیدکنندگان به تولیداتشان، به دنیای پیرامون مخاطبان معنا می‌دهد. حتی در عکاسی مطبوعاتی به عنوان نوعی از مستندنگاری، علاوه بر تولید حجم انبوهی از تصاویر فریبنده- چه صوری چه معنایی- به سبب اعطای ارزش دیده شدن به برخی تصاویر خاص و رویکرد گزینشی در قبال واقعیات دنیای پیرامون، زمینه‌ساز افزایش تولید می‌شود. و هنگامی که زمان ندامت فرا رسید، هنرمندان شیوه‌های مختلفی از انتقاد در برابر انفعال و صرف را برگزیدند. هنرمندان پاپ آرت با بهره‌جویی از ابتدایی‌ترین جلوه‌های زندگی روزمره- از پرترهٔ ستارگان هالیوود و قوطی کنسرو سوپ تا شیوهٔ تصویرسازی در تبلیغات و مجلات مصور- سعی در تمرکز بر ماهیت بازتولید و توجه به میزان حفظ ارزش یک اثر را در فرایند تکثیر داشتند. درواقع علاوه بر شکستن مرز میان هنر والا و مردمی، کنایه‌هایشان را از دل هنر مردمی‌شان بر بازتولید و مصرف‌گرایی ‌ریختند. عکاسان نیز در کنار سایر هنرمندان با استفاده از اولین رسانهٔ بازتولید بی‌انتها، نقد خود را بر فرهنگ مصرف دارند که پروندۀ حاضر تلاشی برای نمایش آثار تعدادی از هنرمندان فعال در این زمینه است.

  جان گاتمن نقاشی بود که برای گذران زندگی در مهاجرت به عکاسی مستند و خبری در سانفرانسیسکو روی آورد. تصاویر ناب او از زندگی مصرفی در دههٔ ۳۰ از آن جهت اهمیت دارد که او بسیار پیش‌تر از عکاسان و هنرمندان نام آشنای دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به این موضوع پرداخته است.

  لی فریدلندر عکاس امریکایی، به واسطهٔ استفاده از مناظر شهری جنبه‌های گوناگونی از زندگی مردم امریکا و مهم‌تر از آن اندوه و سرگشتگی انسان معاصر را به تصویر کشید.

  مارتین پار عکاس بریتانیایی با طنزی گزنده، شیوهٔ زیستی معاصر را با تمام سرعت و جنونش نمایش می‌دهد. موضوعات متنوع مارتین پار توجه را هرچه بیشتر به سمت آثارش جلب می‌کند. مضامینی چون رفاه روزافزون طبقهٔ متوسط در انگلستان، ملال در زندگی زوج‌ها یا غذاهای انگلیسی بخشی از موضوعاتی است که در مجموعهٔ آثارش نمایش داده است.

   نام ویلیام اگلستون عکاس امریکایی به عنوان یکی از تاثیرگذار‌ترین عکاسان جهان مطرح است. چرا که با نمایش آثارش در موزهٔ هنرهای مدرن نیویورک در سال ۱۹۷۶، پای عکاسی رنگی به گالری‌ها و محافل هنری گشوده شد آن هم در دورانی که عکاسی رنگی با پیشرفت‌های تکنیکی‌اش عرصهٔ تبلیغات را درمی‌نوردید و پیشفرض هنری شمرده شدن عکس، سیاه وسفید بودن آن بود. روزمرگی در آثار او چنان تغییرناپذیر حضور دارند که خود اگلستون آن‌ها را جزیی از رمان در حال نگارشش می‌نامد.

   سیندی شرمن دیگر عکاس امریکایی پروندۀ حاضر است که در طول چهار دهه، خود را موضوع آفرینش عکس‌هایش قرار داده و با استفاده از خودنگاره و با سویه‌هایی فمینیستی، از دنیای پر زرق و برق مد تا افسانه‌های با پایان‌های خوش هالیوودی را به سخره گرفته است.

   آندریاس گرسکی عکاس آلمانی با تمرکز بر توده‌های بی‌هویتِ انسانی در مراکز صنعتی و ارائهٔ چاپ‌های غول‌آسا، جهان لجام‌گسیخته و سرسام‌آور معاصر را نمایش می‌دهد. هرچند از دل نمایش معنادار جهان سرمایه و مصرف، رکورد بالا‌ترین قیمت فروش عکس در تاریخ را به دست بیاورد.

   ادوارد برتینسکی عکاس کانادایی، چشم‌اندازهای تغییر یافته و نیز چشم‌اندازهای مصنوعی ساخت بشر را نمایش می‌دهد و درواقع اخطارهای برتینسکی فرآیند پس از مصرف و تولید انبوه و نتایج زیانبار این فرآیند بر طبیعت را دربرمی‌گیرند.

   تاریخ عکاسی ستایش و نکوهش مصرف‌گرایی را توامان به همراه دارد. هرچند بیشتر عمر این رسانه به ستایش مصرف‌گرایی گذشته باشد، اما نقد یا حداقل نمایش صرف مصرف‌گرایی به واسطهٔ رسانهٔ عکس عمری قریب به یک قرن دارد. با این وجود به نظر می‌رسد رویکرد عکاسی در قبال مصرف‌گرایی، همچون حرکت بر روی لبهٔ یک تیغ است و گویی در این جدال مداوم هیچگاه قرار بر لغزیدن عکاسی به یکی از دو سو نیست. حتی اگر شیب تیغ به سمت مصرف تند‌تر باشد. نهایتا به نظر می‌رسد که تولید انبوه تصاویر به نفع همگان است. هم سرمایه‌داران و هم سیاستمداران و هم تودهٔ مردم. تولید تصویر، تولید کالا را دامن می‌زند. تولید تصویر با حساسیت‌زدایی از عمق بحران‌های سیاسی، سطحی از روزمرگی را با اندکی اضطراب تحویلمان می‌دهد و تولید تصویر واقعیت برده‌شدگی انسان معاصر را به نمایشی هرچند تراژیک تقلیل می‌دهد. و در این جهان همه خوشحالند. برای همین است که سوزان سانتگ صراحتا عنوان می‌کند که آزادی مصرف انبوهی از تصاویر و کالا‌ها، هم ارز خود آزادی خوانده می‌شود.

  منابع
–    اثر هنری در عصر تکثیر مکانیکی، وال‌تر بنیامین، ترجمهٔ امید نیک‌فرجام، مجله فارابی، زمستان ۱۳۷۷، شماره ۳۱
–    هنر و عکاسی، آرون شارف، ترجمهٔ حسن زاهدی، انجمن سینمای جوانان ایران، چاپ دوم، ۱۳۹۱
–    عکاسی درآمدی انتقادی، لیز ولز، ترجمهٔ جمعی از مترجمین، انتشارات می‌نوی خرد، چاپ اول، ۱۳۹۰
–    فرهنگ عکاسان جهان، جلد دوم، تورج حمیدیان و شهریار توکلی، حرفه هنرمند، چاپ اول، ۱۳۹۲