لُرن کرادرز (Lauren Crothers) عکاسی که در هنگ‌کنگ بزرگ شده و اکنون در نیویورک ساکن است، برای مستند کردن اعتراضات اخیر در کشورش علیه لایحه‌ی استرداد مجرمان به چین، عازم هنگ‌کنگ شده است. تظاهرات علیه این لایحه به جنبشی گسترده‌ برای طرفداران دموکراسی تبدیل شد. کرادرز در این گزارش درباره‌ی سفرش به هنگ‌کنگ و پرتره‌هایش از معترضان می‌گوید.

هنگ‌کنگ، کشوری که از من
یک خبرنگار ساخت

ماه‌ها بود که تحولات جنبش اعتراض‌آمیز در هنگ‌کنگ را با دقت از طریق اخبار و رسانه‌ها دنبال می‌کردم تا این که در سپتامبر سال جاری تصمیم گرفتم به هنگ‌کنگ برگردم. کشوری که در آن متولد و بزرگ شدم. در آنجا بودکه به‌طور جدی حرفه‌ی روزنامه‌نگاری را آغاز کردم و در واقع بیشتر زمان زندگی‌ام را در هنگ‌کنگ گذراندم. با توجه به شرایطی که درآنجا حاکم بود، این را یک ضرورت بدیهی می پنداشتم که برای ثبت و خلق تصاویری با رویکرد متفاوت می‌بایست در آنجا حضور یابم.

برپایی استودیوی عکاسی سیار در خیابان

برای روایت بصری گیراتر و برجسته‌تر از افرادی که در این جنبش اعتراضی حضور داشتند، تصمیم گرفتم یک مجموعه‌ی پرتره در استودیوی ساده‌ی خیابانی تهیه کنم. تنها راه انجام این کار، یک پرده مشکی یکدست برای استفاده به‌عنوان پس‌زمینه، نور طبیعی محیط و قرار داشتن در جایی میان اجتماعات بود.

هرچند آشنایی قابل توجهی از کشورم و مسیر راهپیمایی که معترضین آن را طی می­کردند داشتم، اما از نظر منطقی تا حدودی نگرانی از شکست در این کار با خود احساس می‌کردم. به هر حال، با شخص شگفت‌انگیزی آشنا شدم که پیشنهاد داد طی یک راهپیمایی ضددیکتاتوری برنامه‌ریزی‌شده در پایان ماه سپتامبر، تصاویرمان را تهیه کنیم.

از آنجایی که نیاز به برپایی بسیار سریع پرده داشتم و احتمال نابود شدن وسایلم وجود داشت، چندین متر پرده‌ی عکاسی و پایه‌های نگه‌دارنده را با قیمت ارزان تهیه کردم. یک شب قبل از شروع پروژه‌ی عکاسی در روز تظاهرات، به یک فستیوال در شهر رفتم و متوجه شدم افراد بیشماری در اجتماعات چهره‌ی خود را می‌پوشانند و این موضوع نیز از جهت مسائل امنیتی نیز من را بر آن داشت تا کمی خاطر جمع باشم که دلیلی برای شناسایی شدن افراد در عکس‌ها وجود نخواهد داشت.

روز راهپیمایی فرا رسید و شروع تظاهرات با چند درگیری و پرتاب گاز اشک‌آور از جانب پلیس به‌سوی معترضان همراه بود. مدتی بعد پلیس عقب‌نشینی کرد و من از این فرصت برای جستن به داخل یک خیابان امن جهت برپا کردن ملزومات عکاسی استفاده کردم. خوشبختانه، این خیابان هم امن بود و هم به مسیر شروع راهپیمایی بسیار نزدیک بود.

با همکارانم موفق شدیم از ۲۰ معترض که در تظاهرات شرکت کرده بودند عکاسی کنیم. من ازمعترضین دعوت می‌کردم که برای تهیه عکس به پای استودیوی سیار من بیایند و آنها نیز می پذیرفتند؛ اما در عین حال افراد زیادی هم پیشنهاد من را رد کردند وحاضر نشدند از جریان و مسیر تظاهرات متوقف و یا از دوستانشان جدا شوند. با  این وجود، از افرادی که پیشنهاد من را قبول می‌کردند می‌خواستم پشت به پرده‌ی عکاسی، یا کمی مایل به چپ یا راست قرار بگیرند و چگونه ژست گرفتن را به خودشان واگذار می‌کردم.

کشته شدن جوان ۱۸ ساله و خبرنگاری که یک چشم خود را
از دست داد

تقریباً یک هفته بعد از پایان گزارش مستند عکاسی من، کری لام (Carrie Lam) رئیس اجرایی دولت هنگ‌کنگ اعلام کرد که استفاده از ماسک و صورت‌پوش در تظاهرات‌های خیابانی ممنوع است که این موضوع به نوبه‌ی خود باعث شد این پروژه ارزش بیشتری پیدا کند. همه به‌جز یکی از معترضان نوعی ماسک یا صورت‌پوش به صورت داشتند.

در حالی که پس از این از تظاهرات دیگر نیز عکاسی کردم، دیگر ریسک حمل وسایل استدیویی نظیر پرده و میله‌های آن را با خود نکردم چرا که احتمال عوض شدن وضعیت و در خطر قرارگرفتن موقعیت من با وجود نحوه فعالیتم به‌عنوان یک عکاس وجود داشت.

طی زمانی که در هنگ‌کنگ بودم یک خبرنگار اندونزیایی در اثر اصابت گلوله‌ی پلاستیکی یک چشم خود را از دست داد و یک جوان ۱۸ ساله‌ طی حمله و شلیک گلوله‌ی پلیس به قفسه‌ی سینه‌اش کشته شد.

بازگشت به کشورم هنگ‌کنگ در این دوران برایم فراتر از واقعیت و در بعضی مواقع بسیار طاقت‌فرسا و عذاب‌آور بود. نمی‌دانم این وضع تا کی و چگونه پایان می‌یابد. اما اکنون تنها می‌توانم امیدوار باشم که دیگر هرگز کسی مجروح یا کشته نشود.

Source :