جان فال. مثلث برمودا، آگوست ۱۹۷۵. از مجموعه‌ی «مناظر تغییریافته» (۱۹۸۱)

جان فال (John Pfahl) از شناخته‌شده‌ترین عکاسان معاصر فاین‌آرت جهان، چند روز پیش در ۲۷ فروردین ماه ۱۳۹۹ در اثر ابتلا به ویروس کرونا در ۸۱ سالگی درگذشت. متن زیر به قلم برونو چلیفور نگاهی است به میراث هنری این عکاس.

غم بزرگی بود وقتی خبر درگذشت جان فال را در ۱۵ آوریل ۲۰۲۰ شنیدم. او قربانی چندین بیماری مزمن و کووید۱۹ شد.

جان فال را اولین بار در پاییز سال ۱۹۹۶ در خانه‌اش در بافلو ملاقات کردم. گفت‌وگویم با او بخشی از پژوهشم درباره‌ی عکاسی منظره معاصر آمریکا بود. بیشتر روز را به گفت‌وگو درباره‌ی ایده‌ها و تماشای عکس‌هایش گذراندیم. او همیشه کاملاً حامی تلاش‌هایم بود. همیشه از لبخند بامزه و دلپذیرش لذت می‌بردم، از نگرشش به زندگی و انسانیت، که غالباً آنها را در عکاسی‌اش نشان داده.

جان فال. شش پرتقال. بافلو، نیویورک، 1975. از مجموعه‌ی «مناظر تغییریافته» (1981)
جان فال. شش پرتقال. بافلو، نیویورک، ۱۹۷۵. از مجموعه‌ی «مناظر تغییریافته» (۱۹۸۱)

جان به نیویورک غربی آمد تا در مقطع کارشناسی هنر، طراحی گرافیک بخواند. سپس در رشته‌ی «ارتباطات و عکاسی» در دانشگاه سیراکیوز در مقطع کارشناسی ارشد به تحصیلش ادامه داد. وقتی او در سال ۱۹۶۸ با پروژه‌اش که نخستین پروژه‌ی تحصیلات تکمیلی در عکاسی رنگی بود، فارغ‌التحصیل شد، بلافاصله جذب مؤسسه فناوری راچستر شد و تا سال ۱۹۸۲ در آنجا تدریس کرد.

او پس از چند سال دوره‌ی استراحت شخصی برای تمرکز روی عکاسی هنری‌اش، تدریس را به‌عنوان استاد مدعو در دانشگاه نیومکزیکو و سپس در سانی بافلو از سر گرفت. وقتی من در سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ در آنجا تحصیل می‌کردم، او هنوز هم سر تمرین‌های کارشناسی ارشد حاضر بود.

جان فال. زاویه‌ی قائم آبی، بافلو، نیویورک، 1978. از مجموعه‌ی «مناظر تغییریافته» (1981)
جان فال. زاویه‌ی قائم آبی، بافلو، نیویورک، ۱۹۷۸. از مجموعه‌ی «مناظر تغییریافته» (۱۹۸۱)

نوآوری جان فال در عکاسی منظره تمرکز او بر مسائل ادراک و بازنمایی است. او این رسانه (مدیوم) را به‌شکلی سازمان‌یافته زیر سؤال برده است. اولین و احتمالاً مشهورترین مجموعه‌ی او با عنوان «مناظر تغییریافته» نمونه‌ای عالی از کاوش پایدار اوست.

حوزه‌ی دیگر علاقه‌ی او عبارت بود از کاوش در مفاهیم امر تماشایی، زیبایی و والایی، به‌شکلی که این مفاهیم از سده هجدهم در نقاشی به کار رفته‌اند. کارهایی که در پی مجموعه‌ی «مناظر تغییریافته» شکل گرفته‌اند، عمیقاً تحت تأثیر این تفکرات هستند. او بر آن شد که سفر کند و به آن مناطقی سر بزند که الهام‌بخش هنرمندانی بوده‌اند که با این مفاهیم کار می‌کردند: ناحیه‌ی لِیک دیستریکت در انگلستان، دریاچه‌ی کومو در ایتالیا (ادای احترامی به فاکس تالبت)، هادسن ولی و کوهستان‌های غرب آمریکا.

جان فال. طلوع ماه بر فراز پای‌پَن، پارک ملی کپیتل‌ریف، 1977. از مجموعه‌ی «مناظر تغییریافته» (1981)
جان فال. طلوع ماه بر فراز پای‌پَن، پارک ملی کپیتل‌ریف، ۱۹۷۷. از مجموعه‌ی «مناظر تغییریافته» (۱۹۸۱)
این عکس را می‌توان تقلیدی طعنه‌آمیز (پارودی) از عکس انسل ادمز با عنوان «طلوع ماه بر فراز هرناندز» در نظر گرفت.

او در این کاوش‌ها علاقه‌ای زیادی به «رنگ، اتمسفر، بستر و ارجاعات فراعکاسی» نشان داده. جان فال همیشه کار خود را چاپ می‌کرد و در کنار کسانی مثل جوئل مایروویتس، می‌توان او را از عکاسان آمریکایی «روشنفکر» نیمه‌ی دوم قرن بیستم در نظر گرفت. اگر چه «ارجاعات فراعکسی» فال، او را بیشتر پیشگام و الگوی کسانی چون ریچارد میسراک، جوئل استرنفلد و اخیراً ادوارد برتینسکی کرده است.

متأسفانه، جان فال عضو «کمپ عکاسی راچستر» بود (در کنار دوستانش نیتن لاینز و کارل کیارنزا). این «کمپ»، با نمونه‌ی مشابهی که حول موزه هنر مدرن نیویورک شکل گرفته بود، تفاوت داشت. به نظر می‌رسد که در آنجا جان سارکفسکی، که بعداً مدیر بخش عکاسی شد، از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۱ آنچه را که باید باشد یا نباشد دیکته می‌کرد. از واژه‌ی «متأسفانه» استفاده کردم چرا که تأثیر آنچه برخی «حکمرانی سارکفسکی» می‌نامند، هنوز هم انتخاب بسیاری از مؤسسات هنری و عکاسی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. انتخاب آنها هنوز هم بر اساس آن چیزی است که عکاسی را در آن دوره از تاریخش تعریف می‌کرد.

جان فال. نیروگاه اتمی تروجان، رود کلمبیا، ارگان، 1982. از مجموعه‌ی «نیرو گاه‌ها» (1981 – 1984)
جان فال. نیروگاه اتمی تروجان، رود کلمبیا، ارگان، ۱۹۸۲. از مجموعه‌ی «نیرو گاه‌ها» (۱۹۸۱ – ۱۹۸۴)

در نظر بگیرید: جان فال با نخستین پروژه در عکاسی رنگی آمریکا در تحصیلات تکمیلی فارغ‌التحصیل شد؛ او در تمام طول زندگی‌اش به‌صورت رنگی کار کرد؛ «مناظر تغییریافته» در دهه‌ی ۱۹۸۰ او را در کشور و سپس در جهان مشهور کرد (نخستین نمایشگاه از این کارها در سال ۱۹۷۶ در کارگاه مطالعات تصویری در راچستر برپا شد، همان سالی که او برنده‌ی اولین کمک‌هزینه‌ی ملی‌اش برای گرانت هنرها شد).

فال، همچون بیشتر عکاسان فاین‌آرت نسل خود، به‌شکلی پیوسته روی مجموعه‌های بلندمدت کار کرده: مناظر تغییریافته (۱۹۷۴ – ۱۹۷۸)، تصویر پنجره‌ها (۱۹۷۸ – ۱۹۸۱)، نیرو گاه‌ها (۱۹۸۱ – ۱۹۸۴)، سنگ‌نبشته‌های مغروق (۱۹۸۴)، میسلز‌گلیفز (۱۹۸۴ – ۱۹۸۵)، بازبینی آرکادیا (۱۹۸۵ – ۱۹۸۶)، آبشارها (۱۹۸۸ – ۱۹۹۵)، دود (۱۹۸۸ – ۱۹۸۹)، ساعات بسیار غنی توده‌ی کود (۱۹۹۲ – ۱۹۹۳)، استحاله‌ی امر تماشایی (۱۹۹۳ – ۱۹۹۹)، والایی نیاگارا (۱۹۹۴ – ۱۹۹۶)، کپه‌ها (۱۹۹۲ – ۱۹۹۸)، بالی سوییت (۱۹۹۴)، باغداری اکستریم (۱۹۹۸ – ۲۰۰۲)، رود رخشان (۲۰۰۲ – ۲۰۰۴)، طومارها (۲۰۰۶)، دگرگونی‌های زمین (۲۰۱۰).

جان فال. از مجموعه‌ی «استحاله‌ی امر تماشایی» (1997)
جان فال. از مجموعه‌ی «استحاله‌ی امر تماشایی» (۱۹۹۷)

به‌طرز جالبی، فال از اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ به فناوری دیجیتال و شیوه‌های بازنگری روی علایق خود از طریق این رسانه (مدیوم) جدید علاقه‌مند شد. میان این ریسک‌های جدید و پس از مجموعه‌های «مناظر تغییریافته» و «نیرو گاه‌ها»، مجموعه‌ی «استحاله‌ی امر تماشایی» گواهی جذاب از ذهن کنجکاو و شوخ‌طبع فال است: عکس‌هایی که او روی نگاتیو رنگی ۴ در ۵ اینچی تهیه کرده، تاریخ نقاشی را بازنگری کرده‌اند (به‌ویژه نقاشی آبرنگی ناحیه‌ی لِیک دیستریکت در انگلستان در سده‌ی نوزدهم). آنها اسکن و سپس از طریق فرآیند Iris/Giclée روی کاغذ آبرنگ چاپ شده‌اند. وجود نواره‌های نازک از جزئیات پیکسلی‌شده روی هر عکس به بیننده کاربرد فناوری جدید را یادآوری می‌کند.

جان فال. از مجموعه‌ی «تصویر پنجره‌ها» (1987)
جان فال. از مجموعه‌ی «تصویر پنجره‌ها» (۱۹۸۷)
فال برای تهیه‌ی این مجموعه به نقاط مختلف آمریکا سفر کرده و از غریبه‌ها خواسته تا مناظر را از داخل خانه‌شان عکاسی کند.

جان فال جدا از بسیاری گالری‌های هنری شخصی و دانشگاهی، نمایشگاه‌هایی انفرادی در موزه جرج ایستمن، موزه‌ی هنر دانشگاه پرینستن، موزه‌ی عکاسی معاصر و مؤسسه‌ی هنر شیکاگو، موزه‌ی هنر معاصر لا خُیا، موزه‌ی هنر لس‌انجلس کانتی و موزه‌ی هنر سن‌فرانسیسکو داشته است. آثار او از آغاز دهه‌ی ۱۹۸۰ در نمایشگاه‌های کشوری و بین‌المللی معتبر پرشماری در حوزه‌ی عکاسی رنگی به نمایش در آمده‌اند. اما به هر حال، او هیچ گاه یک نمایشگاه انفرادی در موزه‌ی هنر مدرن نیویورک نداشت.

در آنجا جان سارکفسکی حضور داشت، کسی که باور نداشت پیش از نمایشگاهی که او در سال ۱۹۷۶ از کارهای اگلستون برپا کرده، هیچ عکاسی هنری رنگی جدی‌ای وجود داشته است—و این روزها هنوز هم آن دسته از منتقدان هنری، کیوریترها، تاریخ‌نگاران عکاسی و پژوهشگران کم‌دقت (اگر نگوییم تنبل) این عقیده را بازتاب می‌دهند. کلکسیون این موزه تنها یک عکس پرحدیث از فال را در مجموعه‌ی خود دارد (با عنوان خانه‌ی صورتی، ۱۹۷۷).

جان فال. از مجموعه‌ی «دگرگونی‌های زمین» (2010)
جان فال. از مجموعه‌ی «دگرگونی‌های زمین» (۲۰۱۰)

در سوی دیگر اما، این عکاس همکاری بلندمدتی با موزه‌ی جرج ایستمن داشته است. این موزه دو مجموعه از پروژه‌های اصلی او را نگهداری می‌کند: یکی برای نمایش و استفاده‌ی پژوهشگران است و دیگری در سردخانه‌ی تاریک موزه برای اهداف حفاظتی نگهداری می‌شود.

بیشتر آثار فال تا دهه‌ی ۱۹۹۰ روی کاغذ اکتاکروم چاپ شده‌اند و تعداد کمی، از جمله برخی از عکس‌های مجموعه‌ی «مناظر تغییریافته» با فرآیند انتقال‌رنگ. مجموعه‌ی «میسلز‌گلیفز» نیز با فرآیند سیباکروم (که بعداً به ایلفوکروم تغییر نام داد) چاپ شده است. همان طور که هنری ویلهلم در پژوهشی در اواخر دهه‌ی ۱۹۷۰ ثابت کرده، مشکل این فرآیندها در این است که همگی، با سرعت‌های مختلف، دچار رنگ‌پریدگی می‌شوند، به‌ویژه وقتی در معرض نور و دماهای بالای «نرمال» قرار می‌گیرند.

امیدوارم که به‌زودی نمایشگاهی از دستاوردهای یک عمر کاری جان فال داشته باشیم و فرد یا سازمانی هزینه‌ی لازم برای حفظ این آثار تاریخی را به‌شکل دیجیتال فراهم کند.