اکتبر سال ۲۰۱۶ بود که مریم خَستو و جاناتان کلیفورد (Jonathan Clifford) راهی ایران شدند تا روی پروژه‌ی در حال انجام مریم از مادرش کار کنند. مریم خستو که از پدر و مادری ایرانی در ولز متولد شده است، از زمان کودکی مرتب به ایران در حال آمد و شد بوده و در فاصله‌ی سال‌های ۲۰۱۰  تا ۲۰۱۴ در ایران سکونت داشته است. مادر خستو هم‌اکنون ساکن ایران است و مریم به همراه جاناتان ده روز را با او سپری کردند؛ مریم به عکاسی مشغول بود و جاناتان روی پروژه‌ی فیلم‌سازی‌اش کار می‌کرد.

کلیفورد که متولد استرالیا است می‌گوید وقتی کار روی پروژه‌ها به اتمام رسید، «لازم بود از [فضای شهری تهران] خارج شویم». آن دو در ادامه به شهرهای شمالی ایران در حد فاصل دریای خزر و رشته‌ کوه‌های البرز سفر کردند. کلیفورد در ادامه می‌گوید «به هر کس که از برنامه‌هایمان می‌گفتیم اصرار داشت به سوی جنوب و شهرهای اصفهان، شیراز و یزد سفر کنیم که به لحاظ اهمیت تاریخی‌شان مقصد اصلی هر بازدید کننده‌ای به حساب می‌‌آیند.» کلیفورد در ادامه می‌گوید «اگر چه این مکان‌ها بدون شک برایمان جذاب بودند، فکر سفر به شمال، جایی که مریم آنجا خویشانی دارد، و اقامت در کنارشان در باغ‌های پرتقال و کیوی برای یافتن آرامش در پس شلوغی و سرسام تهران ایده‌ی به مراتب بهتری بود.»‌ او اضافه می‌کند:‌ «پیش از آمدنمان به ایران از یک پروژه‌ به سبک سفر جاده‌ای نیز با هم صحبت کرده‌ بودیم و برای همین فکر کردیم عزیمتمان به شمال ایران هم برای ما و هم برای مخاطب جذاب‌تر خواهد بود. شمال ایران جایی نیست که توریست‌ها عموماً‌ به آنجا سفر کنند. با این حال مقصد خیلی از ایرانیانی است که به دنبال چند روز آرامش هستند.»

مریم خستو و جاناتان کلیفورد. از مجموعه Bright Days
مریم خستو و جاناتان کلیفورد. از مجموعه Bright Days

مریم خستو و جاناتان کلیفورد. از مجموعه Bright Days
مریم خستو و جاناتان کلیفورد. از مجموعه Bright Days

مریم خستو و جاناتان کلیفورد. از مجموعه Bright Days
مریم خستو و جاناتان کلیفورد. از مجموعه Bright Days

مریم و جاناتان که اولین بار در سال ۲۰۱۴ در دوره‌ی کارشناسی ارشد عکاسی مستند و فتوژورنالیسم با یکدیگر همکلاس شدند، در طول سفر پنج ساعته‌شان عکاسی کردند و تمرکز اصلی‌شان بر مردمی بود که در راه می‌دیدند. سوژه‌ی یکی از عکس‌های پرتره دخترخاله‌ی مریم به نام ناتالی است، اما بسیاری از این عکس‌ها از غریبه‌هایی هستند که در ابتدا تمایلی به عکس نداشتند اما وقتی خستو به آن‌ها توضیح می‌داد که هدفشان از این عکس‌ها چیست خوشحال می‌شدند در این پروژه حضور داشته باشند.

کلیفورد می‌گوید:‌ «اگر مریم اینقدر فارسی را سلیس حرف نمی‌زد به سختی می‌توانستیم خیلی از این عکس‌ها را بگیریم. وقتی قصد ما از این تصاویر را می‌فهمیدند مشتاقانه دوست داشتند عکسشان را بگیریم.»‌  او در ادامه می‌گوید: «می‌خواستیم این مجموعه بازتاب صادقانه‌ای از زندگی روزمره‌ی ایرانیان باشد، که به ندرت در گفتگو‌های کنونی درباره‌ی ایران به حساب آورده می‌شوند. اگر چه مسائل نگران‌‌کننده‌ی حال حاضر کشور ایران را درک می‌کنیم و باور داریم این مسائل نباید نادیده گرفته شوند، اما می‌بینیم این کشور و مردمانش خیلی بیشتر از آنچه غالباً درباره‌ی ایران مخابره می‌شود حرف برای گفتن دارد.»‌

مریم خستو و جاناتان کلیفورد. از مجموعه Bright Days
مریم خستو و جاناتان کلیفورد. از مجموعه Bright Days

مریم خستو و جاناتان کلیفورد. از مجموعه Bright Days

مریم خستو و جاناتان کلیفورد. از مجموعه Bright Days
مریم خستو و جاناتان کلیفورد. از مجموعه Bright Days

خستو و کلیفورد پیشتر در هیچ پروژه‌ی عکاسی با هم مشارکت نکرده بودند، اما کلیفورد می‌گوید سعی آن‌ها بر این بوده که تفاوت‌هایشان به نقطه‌ی قوتشان بدل شود و حاصل پروژه «مجموعه عکس‌هایی باشد که در عین منحصر به فرد بودنشان مکمل یکدیگر باشند». هر دوی آن‌ها بر روی فیلم عکاسی کردند، کلیفورد بر روی فیلم ۷×۶ و خستو بر روی فیلم ۶×۶، و از آنجایی که بعد از گذشتن از تونل و گذر به سوی دیگر رشته کوه البرز هوا به شدت ابری و بارانی شد، «شرایط نوری اکثراً تخت بود، و این به پیوستگی نسبی عکس‌ها کمک کرد».
او می‌گوید «یقیناً در حین رانندگی به سوی شمال متوجه تغییر مدام رنگ‌ها شدیم و تلاشمان این بود این تغییرات در تصاویرمان دیده شوند. مناظر میان تهران و رشته کوه البرز به شکلی باور نکردنی زیبا و مهیج‌اند، از مناظری خشک و کوهستانی شروع می‌کنید و هر چه پیش می‌روید بر شدت سبزی افزوده می‌شود.»

مریم خستو و جاناتان کلیفورد پس از بازگشت به بریتانیا به ادیت کارهایشان مشغول شدند و هدفشان این بود که این مجموعه و تصاویر عکاسان دیگری که در این منطقه عکاسی کرده بودند را بر روی کاغذهای روزنامه‌ای[۱] چاپ کرده و آن‌ها را به همراه یک فیلم مستند کوتاه در یک نمایشگاه عرضه کنند. اثر آن‌ها وقتی ابعاد مهم‌تری پیدا کرد که دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت ایالات متحده سفر از ایران و شش کشور دیگر به آمریکا را ممنوع اعلام کرد. تصمیمی که قاضی‌های فدرال رد کردند اما کاخ سفید با هدف تأمین امنیت دنبال کرد.

کلیفورد می‌گوید که آن‌ها هرگز در نظر نداشتند پروژه‌شان رنگ و بوی سیاسی بیابد اما هر دو می‌دانستند این شرایط مهم‌تر از آن است که نادیده انگاشته شود. او ادامه می‌دهد: «این عکس‌ها را با این امید ارائه کرده‌ایم که مانعی در برابر عکس‌های به شدت تحریف شده‌ای باشند که اغلب از این کشور پیچیده و درست درک نشده می‌بینیم.»

مریم خستو. عکس از پریسا امین‌الهی
مریم خستو. عکس از پریسا امین‌الهی

درباره مریم خستو

مریم خستو [۲] عکاس مستند، پرتره و سفرنگار ایرانی–ولزی است. او فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته‌ی عکاسی از دانشگاه وست‌مینیستر لندن است و رویکرد ناایستای عکاسانه‌‌اش در آثارش مشهود است. او در آثار خود به سراغ موضوعات گوناگونی رفته اما عموماً بر مسئله‌ی مهاجرت و هویت در ایران متمرکز بوده است.

مریم که بزرگ‌شده‌ی کشور ولز است به طور روز‌افزونی نسبت به نگاه غرب به ایران و مردمانش آگاهی یافته و از طریق پروژه‌‌های شخصی‌اش در تلاش است درک از ایران و مردمش را افزایش دهد. مریم عضوی از زنان عکاس است.

تقدیر‌ها و جوایز:
Female in Focus award 
Pomegranate Press
WePresent
British Journal of Photography
BBC
Source

جاناتان کلیفورد

درباره جاناتان کلیفورد

جاناتان کلیفورد عکاس و تولید‌کننده‌ی محتوای ویدیویی زاده‌ی استرالیا و مقیم لندن است. او به عنوان مدرس در کارگاه‌های خصوصی، دانشگاه‌ها، محافل علمی، و استودیو‌ها فعالیت کرده است. همکاری‌ها و چاپ آثارش شامل نیویورک تایمز، ژورنال عکاسی بریتانیا، و وزارت امور خارجه‌ی ایالات متحده‌ی آمریکا است.

پی‌نوشت
[۱] کاغذ روزنامه‌ای (newsprint) کاغذی ارزان قیمت و غیرآرشیوی است که ماده‌ی اصلی سازنده‌اش خمیر چوب است و عموماً برای چاپ روزنامه، و سایر انتشارات و نیز چاپ تبلیغات از آن استفاده می‌شود. – م.
[۲] پیشتر در اردیبهشت ۱۳۹۳  مقاله‌ای با عنوان «صدای محض نگاتیو» درباره‌ی مریم خستو و آثارش به ترجمه‌ی رامین ابراهیمی در روزنامه‌ی اعتماد منتشر شده است. – م.