انتظار پایین، خیانت است

عضو هیأت مؤسس «انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس» و« انجمن ملی عکاسی ایران»، نایب رئیس «انجمن عکاسان بحران»  و عضو هیئت مدیره انجمن‌های «عکاسان دوستدار میراث فرهنگی» و«انجمن دوستی ایران و کرواسی»
این سوابق حضور و فعالیت امیرعلی جوادیان در تشکل‌های عکاسی است. او متولد ۱۳۳۶ در اصفهان و فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبا است.
جوادیان در این گفت و گو، که در بیست و هفتم آبان ماه ۸۷ انجام شده، به آرزوهای دور و درازی که برای انجمن ملی دارد اشاره می‌کند.

شما در چند انجمن بین‌المللی حضور دارید، مثلا انجمن دوستی ایران و کرواسی. با توجه به تجربیاتتان در این زمینه، بفرمایید یک انجمن پویا در چه حوزه‌هایی می‌تواند کارگشا باشد.
به عقیده من جاهایی که عکاسان، نمی‌توانند به طور انفرادی کاری از پیش ببرند، به انجمن‌ها متوسل می‌شوند.
همواره تصورم این بوده و هست که اگر این انجمن‌ها بتوانند موانع بورکراسی اداری را  برطرف کنند، در بسیاری از زمینه‌ها راه گشا خواهند بود. مثلا می‌توانند از نظر حقوقی امکاناتی فراهم  کرده و در این زمینه به اعضای خود برای حل مشکلاتشان یاری رسانند.
از سوی دیگر ما از انجمن‌ها انتظار داریم عکاسی را فعال تر، حضورش را بیشتر و تولیدات را بالاتر ببرد.

کدامیک از انجمن‌های عکاسی توانسته‌اند تا حدودی این انتظارات را بر آورده کنند؟
متاسفانه تعداد بسیار کمی در رسیدن به اهداف خود موفق بوده‌اند. کسانی که در انجمن‌های ما عضویت دارند یا در هیأت مدیره هستند، اکثرا شغل‌های دیگری دارند و چون وقتشان پر است، انجمن به حاشیه می‌رود. البته بعضی از دوستان ممکن است حرف مرا قبول نداشته باشند ولی واقعیت این است که  به دلیل همین مشغله‌ها متأسفانه انجمن‌ها پویایی لازم را ندارند.

اگر انجمنی هیأت مدیره کارآمد در اختیار داشته باشد، می‌تواند به هدف‌های خود برسد؟

البته به نظر من مسأله دیگری هم وجود دارد و آن اینکه انجمن‌ها قبل از تأسیس باید یک استراتژی مشخص برای رسیدن به اهدافشان داشته باشند.  

آیا انجمن ملی می‌تواند از آسیبی‌هایی  که به آن اشاره کردید دور بماند؟
خوب ما این تجربه‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم. بعد از این که انجمن‌های متعدد تخصصی تأسیس شد، مثل انجمن عکاسان بحران، مطبوعات، ایرانشهر و مانند اینها، بحث انجمن فراگیر پیش آمد و اعضای همین انجمن‌ها در آن مشارکت گسترده داشتند.
افرادی هم که به عنوان منتخبین آنها، برای تدوین اساسنامه و تأسیس انجمن انتخاب شدند هم اغلب تجربه حضور در انجمن دیگری را در کارنامه دارند.
بنابراین دیگر راه نرفته‌ای پیش روی ما نیست.
سیزده نفری که از سوی عکاسان سراسر کشور انتخاب شدند، خیلی وقت گذاشته واساسنامه را موبه مو و بند به بند بررسی کردند تا ضعف و ایرادی نداشته باشد و بعدها به مشکلات دیگری برخورد نکند و یکی ازعلل طولانی شدن کار، همین وسواس هیأت مؤسس بوده است.

هدفی که شخص شما به عنوان یکی از اعضای هیأت مؤسس انجمن ملی در نظر دارید، چیست؟

هر کدام از اعضای هیأت مؤسس قطعا ایده آلی را در ذهنشان دارند. ایده آل من این است که انجمن بتواند فعالیت‌های متعددی داشته باشد.
اول اینکه فکری به حال بخش اقتصادی بکند و راهکارهایی بیابد که بتوانیم از این بن بست بیرون بیاییم. به عنوان مثال انواع و اقسام پروژه‌های صنعتی و فعالیت‌های اجتماعی را به دست گرفته و  به اعضا واگذار کند.
و یا اینکه در مواردی مثل برگزار کردن نمایشگاه‌ها  خود وارد عمل شود، اسپانسر پیدا کند و قضیه را راه انداخته و جلو ببرد.
موضوع دیگری که به نظرم می‌رسد این است که از طریق انجمن بتوانیم عکاسی را هم مثل سینما، موسیقی و تئاتر صاحب ردیف بودجه‌ای مشخص کنیم.
بخش مهم دیگری که انجمن می‌تواند دنبال کند مسأله کپی رایت است. یعنی ما در بخش حقوقی، که در هیچ کدام از انجمن‌ها نداریم، راهکارهایی بیندیشیم تا شاید بتوانیم مانع این همه اجحافی شویم که در حق عکاسی می‌شود.
از کارهای دیگری که انجمن می‌تواند انجام دهد، این است که خط مشی در بخش آموزش کشور به وجود آورد.
از سوی دیگر انجمن می‌تواند ما را به مجامع بین المللی وصل کند. همانطور که می‌دانید در سال چندین نمایشگاه بین الملل برگزار می‌شود که اغلب عکاسان برای شرکت در آنها دچار مشکلات فراوانی هستند و این انجمن می‌تواند پل ارتباط جامعه عکاسی ایران با آنها باشد.

فکر می‌کنید چند سال زمان لازم است تا به این اهداف دست پیدا کرد؟

بستگی به فعالیت انجمن و اعضای آن  دارد. مثلا شاید دو سال دیگر به این اهداف رسیدیم. از حالا نمی‌توان پیش بینی کرد. اما به هر حال امیدوارم به همه آنها دست یابیم.

رسیدن به همه این اهداف خیلی خوش بینانه نیست؟
من همیشه سر کلاس به دانشجویانم می‌گویم اگر از شما انتظار پایینی داشته باشم، خیانت کرده‌ام.

اگر انتظارات را هم خیلی بالا باشد، امکان دلسردی و سرخوردگی زیاد است. بهتر نیست کمی واقع بینانه‌تر به انجمن نگاه کنیم.

اهداف ما دست نیافتنی نیست. البته باید برای دست یابی به آنها گام‌هایی مناسب برداشت.
اول اینکه تا حد زیادی بستگی به توانایی هیأت مدیره دارد. صرف داشتن اساسنامه جامع و کامل و به ثبت رساندن آن نمی‌تواند گره گشا باشد. بر همین اساس باید در انتخاب اعضای هیأت مدیره بسیار دقت کرد.
دیگراینکه باید کمیته‌های تخصصی فعال و قوی داشته باشیم. به همین منظور باید از کارشناسان خبره کمک گرفت حتی اگر این افراد خارج از انجمن باشند.
از سوی دیگر باید همه اعضای انجمن، با انجمن و مسایل مربوط به آن درگیر شوند و ارتباط مستقیم تنگاتنگی وجود داشته باشد. یعنی این طور نباشد که هیأت مدیره، بنشیند، ببرند، بدوزند و تصمیم بگیرند. من اعتقاد دارم، تک تک اعضای انجمن باید با هم مرتبط باشند تا بتوانند عکاسی را پویا کنند.

با توجه به این که روند ثبت اساسنامه و تشکیل انجمن خیلی به طول انجامیده است، فکر می‌کنید برای تشکیل مجمع عمومی باز شاهد همان شور و شوق اولیه باشیم؟

امیدوارم این طور باشد. ما جامعه عکاسی بزرگی داریم که در سراسر ایران پراکنده‌اند به علاوه هر سال تعداد زیادی از جوانان تازه فارغ التحصیل شده هم  به این جمع می‌پیوندند.
آمار شرکت‌کنندگان دوسالانه و مسابقات عکاسی شاهد این گفته من است بنابراین خیلی دور از ذهن نیست که با اعلام فراخوان برای مجمع عمومی شاهد گرد هم آیی تعداد زیادی از عکاسان فعال سراسر کشور باشیم.