Burkina Faso, 2009
 Jessica Dimmock/VII Photo©
   

   جیسون کان*، مدیر ارتباطات سازمان پزشکان بدون مرز در آمریکا، معتقد است در دوره‌ای که تصویر عینی به کالایی در دسترس تبدیل شده، زیبایی‌شناسی تصویری یک عکاس خبری کافی نیست؛ بلکه آن چه اکنون نهادهای غیردولتی در پی آن هستند عکاسی است که از قبل برای خود مخاطب پابرجایی ساخته باشد. 

     او می‌افزاید: هر روز، با درخواست‌های دوستی بی‌شماری از عکاسان خبری مختلفی از سراسر جهان در فیسبوک و Linkedin درگیرم که می‌خواهند پورتفولیوی آنها را بررسی کنم. آنها عکس‌هایشان را برای همکاری رایگان با سازمان پزشکان بدون مرز (MSF) ارائه می‌دهند تا در عوض بتوانند داستان‌هایشان را به جهانیان معرفی کنند. 

    در طول چهل سال گذشته، این سازمان با صدها عکاس خبری در جهت مستندسازی بحران‌های انسانی همکاری کرده است، از جنگ در جمهوری دموکراتیک کنگو تا بیماری واگیردار سل مقاوم در مقابل دارو. 

    اما در این دورهٔ تاریخی که تصویر عینی به صورت کالایی همه‌گیر درآمده است – زمانی که موانع ورودی برای عکاسان جدید با ابزاری همچون گوشی‌های هوشمند و نرم‌افزارهای اجتماعی مانند اینستاگرام از میان برداشته شده اند- زیبایی‌شناسی تصویری، استعداد هنری و سبک عکاس خبری به عنوان یک واقعیت بنیادی پذیرفته شده‌اند. 

    در این دوره، امری که به واقع عکاس را از دیگر مردم جدا می‌کند، شبکه‌ای است که عکاس آن را بر روی میز مذاکره می‌گذارد تا متمایز شود. به عنوان مدیر ارتباطات یک سازمان بشردوستانهٔ پزشکی، من به دنبال پیشبرد اهداف مختلف هستم. به طور مثال، قرار دادن بحران بهداشتی جمهوری آفریقای مرکزی در نقشهٔ مجازی برنامه‌های پیش روی سیاسی یا بهبود نحوهٔ ارسال کمک‌های غذایی برای رسیدن آنها به کودکانی که از سوتغذیه رنج می‌برند، از اهداف ماست. داستان‌گویی تصویری می‌تواند نقش مهمی ‌را در جلب توجه دیگران به این موضوع معمولا نادیده گرفته شده، ایفا کند. 
 
   بله، آنچه امروز برای یک عکاس ضروری است، توانایی او در دور زدن عدم اطمینان چرخهٔ اخبار روزمره و جذابیت کار با رسانه‌های خبری سودده است تا به مخاطبانی با داستان‌های خودشان برسد. 
 
   من به دنبال استخدام عکاسان خبری شبکه‌ای هستم. شبکه‌ای که بتواند در تمام اشکال و فرم‌ها بگنجد: از قدیمی‌ها (تایمز و نیویورک تایمز) تا جدیدترها (هافینگتون پست و گلوبال پست)، از کابران رسانه‌ها تا شبکه‌های اجتماعی (اینستاگرام، فیسبوک، توییتر، تامبلر، ردیت و دیگر شبکه‌های توزیع) و توانایی دسترسی شبکه به افراد قدرتمند (سیاست‌گزاران، تامین کننده‌های مالی، فعالین، نهادهای غیردولتی دیگر). 
 
   خیلی‌ها که در عکاسی خبری فعالند، از دوران کنونی به عنوان روزهای تیره یاد کرده‌اند. روترش کردن به هیپستامتیک (مترجم: یک نرم‌افزار پردازش عکس اپل) و خط مونتاژ الگوریتم‌محور اینستاگرام، باعث شده است تا شکل بی‌سابقه‌ای از تصویر در حجم بالا و کیفیتی پایین منتشرشود. برخی دیگر به قدرت این تغییرات خشن و سریع در جابجایی اکوسیستم تصویر در جهت تغییر سبک‌های ارتباطات و اثر متقابل تصویر، اشاره کرده‌اند. 
 
   اما هر انقلاب صنعتی، توافقات و سازش‌هایی دارد. فردیت و هنر سفارشی در قربانگاه بهره‌وری و مدیریت زنجیره‌ای عرضه‌ ذبح شده‌اند. مردم، مسلح به گوشی‌های هوشمند، جریان زندگیشان را منتشر می‌کنند و شهروند-خبرنگاران برخی از دراماتیک‌ترین رویدادهای زمان ما- خواه انقلاب‌های قاهره، خواه کشتار‌های دسته جمعی در سوریه – را مستند می‌کنند. 
 
   یکی از دلایلی که باعث شد تا با موسسهٔ VII Photo شراکت کنم (علاوه بر سیاهه‌ای از عکاسان خبری بااستعداد و متعهد به تهیهٔ گزارش از بحران‌های قرن بیست و یکم) دوراندیشی استفان مایس، مدیرعامل سابق این موسسه، بود که توانست این آژانس را به یک شرکت رسانه‌ای تبدیل کند. 

    در عصر کاهش فضا برای گزارش‌های بین‌المللی (وقتی که تایم مقالات قدرتمند زیادی را می‌خرد که هیچ‌گاه به نسخهٔ داخلی آن راه پیدا نمی‌کنند) بر عکاسان خبری واجب است که مخاطبان خودشان را به سوی داستان‌هایشان جلب کنند و این اتفاق، اکنون بیشتر از هر زمان دیگری ممکن است. 


   آژانس‌های تبلیغات، عکاسان اینستاگرام را استخدام می‌کنند (برخی از آنها هیچ‌وقت سابقهٔ چاپ آثارشان در رسانه‌های خبری سنتی‌تر را نداشته‌اند) تا از راه‌اندازی محصولشان عکاسی کنند و بدین وسیله، برند محصول میان دنبال‌کنندگان عکاس بیشتر و بیشتر دیده شود.

   این «عکاسان هوشمند»، در آن واحد عکس‌هایشان را میان صدهاهزار دنبال‌کنندهٔ حسبا کاربریشان توزیع می‌کنند. عدهٔ کمی ‌از آنها استعداد بهترین عکاسان خبری را دارند اما این گروه اساسا درک کرده‌اند چگونه شبکه‌های اجتماعی می‌توانند سطح بازی را تغییر دهند. درست همانند کتاب‌های الکترونیکی که همه را به ناشرانی بالقوه تبدیل کرده است؛ توییتر، اینستاگرام و تریبون‌های اجتماعی دیگر، توانایی قدرتمندی را به وجود آورده اند که می‌تواند برای تاثیرگذاری بر گفتمان سیاسی با کمک بازاریابی هوشمندانه (Marketing Savvy) نقش مرکزی را ایفا کنند. 

  عکاسان خبری باید متوجه شوند که چگونه قدرت شبکه به سرعت در حال تحول و تغییر اقتصادهای بانفوذ در مقابل چشمان ماست. تحقیقی که اخیرا توسط واگنر ادستروم، در مرکز تاثیرات اجتماعی دانشگاه جرج‌تاون، انجام گرفت، نشان داد که رسانه‌های اجتماعی اولین منبع دسترسی به اطلاعاتی هستند (برای ۸۴ درصد از پاسخ‌دهندگان) که افراد را به حمایت از یک اتفاق یا علت، تحریک و تشویق می‌کنند- حتی در حالتی که حمایت به عکس‌العملی خارج از محدودهٔ نت محدود می‌شود مانند حمایت مالی یا ملحق شدن به یک کمپین حمایتی. 
 
   با یک دورنمای کاملا گسسته از مخاطبان، حتی باپرجاترین رسانه‌های متعارف، مخاطبان و خوانندگان کمتری را نسبت به شبکه‌های اجتماعی به خود اختصاص داده‌اند. من به عکاسان خبری‌ای احتیاج دارم که بتوانند با چند کلیک به نیوزفید (خوراک اخبار) گسترهٔ وسیعی از مخاطبان نفوذ کنند. 
 
   تنها بزرگی اندازهٔ یک شبکه نمی‌تواند اهرم قدرت یک عکاس خبری باشد؛ بلکه مهمتر از آن، قدرت و تنوع اتصالات آن شبکه است که یاری‌کنندهٔ عکاس خبری است. امروزه، ابزار ساده‌ای برای نمایش شبکه‌های فردی وجود دارند – به طور مثال در Linkedin – که می‌توانند قدرت و ضعف اتصالات شبکه را به صورت تصویری نمایش دهند. 

    آیا این شبکه به سازمان، در راستای نفوذ به منابع قدرتمند و دستیابی به مخاطبان استراتژیک کمک می‌کند؟ آیا این شبکه یک پل برای رسیدن سازمان من به جوامع دست نخورده است؟ این مسائل به سوال‌هایی لازم و مهم برای نهادهای غیردولتی تبدیل شده است که باید از عکاسان خبری، قبل از آغاز همکاری پرسیده شوند. 

    این سوالات را می‌توان یک قدم جلوتر برد و پرسید آیا عکاسان خبری می‌توانند با ایجاد انگیزه در شبکه‌هایشان آن‌ها را به یک پایگاه پشتیبانی برای گزارش‌های تصویری عکاسان، از طریق مدل‌های حمایتی جمعیت‌محور مانند سایت‌های Emphas.is و Kickstarter تبدیل کنند؟ 
 
  این حمایت می‌تواند به تعهد برعهده گرفتن قسمتی از هزینه‌های یک گزارش داستانی-تصویری در حال تکمیل باشد یا بسیج نیروی دنبال‌کنندگان برای انجام کارهایی در زمینهٔ پروژهٔ عکاسی. این اقدامات نوعی ارزش است که می‌تواند به صورت نمایی قدرت تصویر را تقویت کند. 
 
   توانایی عکاسان خبری برای مالکیت عکس‌هایشان، نه به مفهوم کپی‌رایت، بلکه به منظور سوق دادن آثارشان به محدودهٔ مکالمات تاثیرگذار حوزهٔ عکاسی، این پتانسیل را دارد تا تحول سریع پویایی قدرت در اقتصاد تصویر مدرن را واژگون کند. در حالی که پورتفولیو همیشه به عنوان عامل مهمی ‌برای اعتبار و حرفه‌ای بودن عکاسان خبری باقی خواهد ماند؛ دستگاه بایگانی اطلاعات دیجیتال می‌تواند به عاملی تبدیل شود برای ایجاد تفاوت میان عشق و شور تبدیل شدن به یک حرفه یا فقط یک سرگرمی‌دیگر. 
 
   * جیسون کان (Jason Cone)، مدیر ارتباطات سازمان پزشکان بدون مرز (MSF) در ایالات متحدهٔ آمریکا است. او به عنوان تهیه‌کنندهٔ اجرایی برنامهٔ Starved for Attention، نامزد جایزهٔ امی ‌برای سری مستندهایی در مورد سوتغذیهٔ کودکان شد. کان بر تولید هشت فیلم مستند، استراتژی رسانه‌های اجتماعی و اقدامات عمومی ‌در بیش از دوازده کشور دنیا نظارت کرد تا کشورهای برتر در زمینهٔ کمک غذایی به کودکان دچار سوتغذیه را به بهبود کیفیت کمک‌های غذایی شان وادار کند. می‌توانید او را در توییتر با شناسهٔ jtcone1977 دنبال کنید. 

منبع: bjp-online