اغتشاشات خیابانی اوکراین در فوریهٔ ۲۰۱۴ در سلسله تظاهراتی مرگبار در میدان استقلال کی‌یف به اوج خود رسید. 

   وقایع خشونت‌آمیز با بیش از صد کشته و تعداد کثیری مفقودالاثر معنایی جدید به فضای ظاهری میدان داده بودند؛ چه برای معترضانی که در آن مکان مبارزه کرده بودند و چه سوگوارانی که عزیزانشان را آنجا از دست داده بودند. در مارس ۲۰۱۴ دیوید مونته لئونی به منظور ثبت شمایل‌نگاری روزانهٔ آثار بجامانده از انقلاب به آنجا رفت. این یادگارها که در فضایی معنوی عکاسی شده‌اند، بیان‌کنندهٔ اهمیت زودگذر انقلاب و اشیای بجامانده از آن هستند. 
 
   این عکس‌ها مجموعه‌ای هستند با نام «یادگاران انقلابی» از منظر نگاه و به یقین فلسفهٔ این عکاس. همچنین یادداشت زیر، بیان حال و هوای آن روزها و چرایی ثبت این مجموعه است به قلم جان لی اندرسون (خبرنگار مجله‌ی The New Yorker): 

  «زمانی که من و دیوید به کی‌یف رسیدیم، میدان استقلال چیزی شده بود شبیه به موزه‌ای زنده یا تئاتر روباز درام اما با تحولات سیاسی – اجتماعی نافرجام. 
 پشت سنگرهای موقت – که از سنگ‌های سنگفرش خیابان و پیاده‌روها، صندلی‌ها یا لاشهٔ اتومبیل‌ها ساخته شده بودند – مردم با شمع‌های نذری، عود و اسفند و عکس‌های قاب گرفته به منظور یادبود معترضان کشته شده، محراب‌هایی موقت ساخته بودند؛ درست در جایی که یاران کشته شده بودند. هیزم‌های تازه برش جهت رفع سرمای آن زمستان طولانی انباشته شده بود. قرارگاه‌هایی خودگردان مجهز به گشت‌های شبانه، گرم خانه و چادر موجود بود. همینطور سنگرهایی جهت پذیرایی از معترضان گرسنه دایر بودند. 
 
  مونته لئونی هر روز ساعاتی را صرف شمایل‌نگاری روزانهٔ انقلاب می‌نمود. این موضوع برای من بسیار جدید بود اما او قبلا، طی آن روزهای مرگبار فوریه، آن هنگام که تیراندازان حکومتی صدها معترض را در میدان استقلال به قتل رسانده بودند، شبیه این کار را انجام داده بود.  آن خشم ناشی از بی‌حرمتی منجر به سقوط رئیس جمهور ویکتور یانکوویچ شده بود. از سویی دیگر آن هنگامهٔ آزادی که معترضان به دنبالش بودند، با تصاحب کریمه بدست ولادیمیر پوتین و بی‌ثباتی مخوف اوکراین شرقی و نیز افزایش تجهیزات نظامی نیروهای روس در مرز، هر دم تحت‌الشعاع قرار می‌گرفت. 

   معترضان که از یک سو به واسطهٔ تحقق اهدافشان جان گرفته بودند و از سویی دیگر بواسطهٔ بلاتکلیفی و عدم تثبیتشان دلسرد و راکد بودند، همانجایی که بودند مانده بودند. تصور اینکه کشوری می‌توانست آینده‌ای مستقل داشته باشد یا بر عکس، میدان را مکانی کرده بود شبیه برزخ! فضای ظاهری میدان، مفاهیمی برای آنان که در آنجا جنگیده بودند و همینطور سوگواران آن یاران از دست رفته، در خود داشت. انقلابیون به جای آنکه به استقلال مطلق فکر کنند، تصمیم بر حفظ جایگاهی داشتند که در آن قدرت خود را اعلام کرده بودند. 

   خون‌ها در آن مکان ریخته شده بود؛ از این رو آنجا الان خطه‌ای مقدس شده بود. اشیای داخل آن محدوده نیز مقدس شده بودند؛ به تقدس نگاره‌های موجود در کلیساهای تپه‌های باستانی اطراف میدان! پرداخت دیوید به اشیای میدان – روسری نقشدار سنتی، ماسک ضدگاز، باتون چوبی، کلاه ایمنی زرد رنگ نقاشی شده با دست و… – آن ارزش مقدس را آشکارا به تصویر کشید. او از آن اشیا در اوج مفهوم مذهبیشان به پاسداشت برهه‌ای استثنایی، که گمان می‌رفت همانند خود انقلاب تا ابد حفظ نگردد، عکاسی کرد.» 

   گفتنی‌ست دیوید مونته لئونی (متولد ۱۹۷۴ در ایتالیا) دارندهٔ سه جایزهٔ ورلدپرس در سال‌های ۲۰۰۷، ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ است. وی پس از انصراف از رشتهٔ مهندسی به ادامهٔ تحصیل در عکاسی و روزنامه‌نگاری پرداخت؛ به این منظور به ایالات متحده و سپس بریتانیا سفر کرد. او حرفهٔ خود را با همکاری در نشریات بین المللی ایتالیا آغاز نمود. آثار این عکاس ایتالیایی در کتاب‌هایی چون Dusha (Soul)، La Linea Inesistente، Red Thistle و Spasibo منتشر شده‌اند.