اَوی تورِس، شناگر اسپانیایی، در شروع شنای ۲۰۰ متر آزاد در پارالمپیک ۲۰۰۴ آتن. عکاس: باب مارتین


   اختصاصی «سایت عکاسی» – آنان در استادیوم‌های پر ازدحام و زمین‌های خطرناک با کمک گرفتن از دست‌ها و چشم‌هایشان، ابزارها و تجربیات‌شان و گاهی حتی آرنج‌هایشان به مبارزه می‌پردازند. منظورم ورزشکاران نیست. دارم از عکاسانی حرف می‌زنم که کاملا نزدیک زمین هستند و پشت سر هم شاتر می‌زنند.

   «عکاسان ورزشی هنرمند هستند.» این جمله را گیل باکلند، کیوریتور نمایشگاهی جدید در موزه‌ی بروکلین با عنوان «کسانی که از ورزش عکاسی کرده‌اند: تاریخ‌نگاری عکاسی از ۱۸۴۳ تا به امروز» می‌گوید. به گفته‌ی خانم باکلند ـــ که اهل بروکلین است اما طرفدار هیچ تیمی نیست ـــ تصور رایج این است که عکاسان ورزشی فقط حرفه‌ای‌‌هایی هستند که به ثمر رسیدن گل یا لحظات اشتباهات فاحش را ثبت می‌کنند؛ و دائما همین کار را تکرار می‌کنند. اما به عقیده‌ی او، آن‌ها در تمام این سال‌ها مشغول آفرینش هنر بوده‌اند. عکاسان ورزشی خوب دقیقا می‌دانند دارند چه کار می‌کنند. 

   برای مثال یکی از بهترین عکس‌های این نمایشگاه یک بازیکن فوتبال آمریکایی را نشان می‌دهد که در نبرد تنگاتنگش با دفاع حریف، توپ را با حالتی در چنگ گرفته که تنه‌اش به جلو خم شده، بازو‌ها و خالکوبی‌هایش بیرون زده و کلاهش دارد از سرش می‌افتد. باکلند این بازیکن را به دلیل خوی وحشیانه‌ و خشنش با مایناتورهای پیکاسو مقایسه می‌کند.

   هاینز کلوتمیر این عکس را «عکس معرکه‌ی من (my killer photo)» توصیف می‌کند. منظور کلوتمیر از واژه‌ی killer اشاره به این است که آن بازیکن یعنی ایرون هرناندز، به جرم قتل به حبس ابد محکوم شده و اکنون در زندان است. کلوتمیر در یکی از بازدیدهای اخیرش از موزه به یاد آورد که چگونه این لحظه‌ی پیکار وحشیانه را در سال ۲۰۱۱ ثبت کرده است. او وقتی می‌بیند که نور استادیوم از سمت چپ می‌تابد، طوری جایگیری می‌کند که بهترین کنتراست را بین لباس‌های قرمز و سفید به دست آورد. آقای کلوتمیر با لبخند اضافه کرد «و بعد، کلاهخود از سرش درآمد.» به گفته‌ خودش، پیش از گرفتن عکس و با مشاهده صحنه از درون لنز، فهمیده بود که عکس خوبی از آب در می‌آید. مثل غالب عکاسان برتر، او هم بخت خود را با آگاهی رقم زد.

   یک تجربه‌ی شخصی: در پنجاه سال نویسندگی‌ام که بخش عمده‌اش مربوط به ورزش بوده، افتخار همکاری با عکاسان بزرگی را داشته‌ام که نه تنها با آب‌وهوا و نور و زمان و جای نامساعد و هر اتفاقی که در زمین می‌افتد، بلکه با یکدیگر و مهم‌تر از همه با خودشان مبارزه می‌کنند. من شاهد بوده‌ام که چگونه وقتی عکسی را از دست می‌دهند به خود ناسزا می‌گویند و وقتی لحظه‌ای را شکار می‌کنند به وجد می‌آیند.

   باکلند درباره‌ی عکس روی جلد کتاب همراهش _لحظه‌ای از مسابقات ان‌بی‌ای سال ۱۹۶۶ که توسط والتر یوس جونیور، یکی از ستارگان نسل خود، به تصویر کشیده شده و در آن بیل راسل دارد راه الگین بیلور به سوی سبد را می‌بندد و مانند این است که دو فرشته‌ با قامت کشیده در نقاشی‌های ال گرکو با هم رو در رو شده باشند_ می‌گوید «بسیاری از عکس‌های ورزشی جنبه‌ای مذهبی و تمثال‌گونه دارند، به خصوص بسکتبال که در آن یکی دارد به هوا پرواز می‌کند و دیگری دارد بر زمین فرود می‌آید.»

   مسیری که باکلند را به این نمایشگاه رساند اینگونه آغاز شد: او که در اوایل دهه‌ی ۱۹۷۰ در شیکاگو مشغول بود با هیو ادواردز، کیوریتور عکاسی انستیتیوی هنر شیکاگو، دیدار کرد. ادواردز از او پرسید به نظرش بزرگ‌ترین عکاس قرن کیست، و وقتی او نتوانست بلافاصله پاسخی دهد خودش گفت: رابرت ریجر. یکی از اولین ستارگان اسپورتس ایلاستریتد.

   باکلند در سال ۲۰۰۹ پس از این که نمایشگاهی با نام «چه کسانی از راک اند رول عکاسی کرده‌اند؟» در بروکلین دایر کرد تصمیم داشت پروژه‌ی دیگری را آغاز کند و دوستش اورت کاکس یک پیشنهاد تک‌کلمه‌ای به او داد: «ورزش.» او می‌گفت باکلند دیوانه بود: هیچ چیز از ورزش نمی‌دانست و در آن شیرچه زد. در سال‌های تحقیقش عکس‌هایی از عکاسان نامداری چون آنری کارتیه- برسون، ریچارد اَوِدُن، واکر ایوَنز، اندی وارهول و اَنی لیبوویتز، و همچنین یک عکس از بازیکنان کریکت مرد که توسط لوییز کارول گرفته شده بود، پیدا کرد. طولی نکشید که او متوجه شد بهترین و باهوش‌ترین عکاسان ورزشی (از جمله دوست تحسین ‌شده‌ی من بارتن سیلورمن عکاس سابق نیویورک تایمز که با عکسی از درِک جِتِر در این نمایشگاه شرکت کرده) نیز تصاویری عالی ثبت کرده‌اند.

   بخش عمده‌ای از اولین عکس‌های ورزشی آمریکا شامل صحنه‌هایی از جنگ خونین داخلی است که توسط متیو برَدی و همکارانش تولید شده اند. قدیمی‌ترین عکس خانم باکلند مربوط به سال ۱۸۴۳ است که توسط دیوید اکتاویوس هیل و رابرت آدامسن (هر دو اسکاتلندی) از یک تنیس‌باز مرد جوان به نام لینگ یا لین گرفته شده که راکتی به دست دارد. او که گویی ژست گرفته است، به طرف پشت خود متمایل شده و سر و گردنش به میله‌ای آهنی تکیه دارد تا بدنش کاملاً برای آن ۱۲۰ ثانیه‌ نوردهی طاقت‌فرسای دوربین‌های اولیه بی‌حرکت بماند.
 


تنیس‌بازی در سال ۱۸۴۳. عکاسان: دیوید اکتاویوس هیل و رابرت آدامسن


   به عقیده باکلند، کاهش قابل ملاحظه پرینت‌ها و نگاتیو‌های بزرگ در اثر ورود تجهیزات جدید بسیار تاسف‌بار است. او می‌گوید «عصر دیجیتال ما عکس‌ها را نابود می‌کند. عکاس‌ها و آژانس‌های عکاسی عکس‌هایشان را روی هم تلمبار می‌کنند و آنها را جایی آویزان نمی‌کنند.»

   بسیاری از هنرمندان این نمایشگاه شبیه ورزشکاران هستند، از این نظر که ارزش‌هایشان با پیش افتادن حریف از آنها کم نمی‌شود. دیوید برنت که سابقه عکاسی از کاخ سفید، جنگ ویتنام و المپیک را دارد، اخیرا به موزه سر زد و یک عکس رنگی بزرگ و باشکوه از والیبال ساحلی المپیک ۲۰۱۲ در زمین رژه‌ی هورس گاردز چشمش را گرفت که در آن خورشیدْ سرخی زنگاربسته‌ای به ابرها و خط آسمان تاریخی لندن داده است.
 


والیبال ساحلی در المپیک ۲۰۱۲ لندن. عکاس: دونالد میرل


   آقای برنت گفت: «من هم یک عکس سیاه و سفید از آن نما گرفته بودم که عکس بسیار خوبی است. بعد این عکس را دیدم و با خود گفتم یک نفر نهار من را خورده است!» این سخنش تمجیدی بود از عکاس آن عکس رنگی، دونالد میرَل، که بعدها به خانم باکلند گفت بهترین کارهایش «پیش‌اندیشیده» هستند؛ به قولی تصادفی نیستند. خانم باکلند این عکس را به خاطر رنگ و چیدمان شهری‌اش با آثار کانالتو- نقاش ونیزی- مقایسه می‌کند.

   این نمایشگاه، از رویدادهای مهم تاریخی و اجتماعی نیز غافل نمانده: کاسیوس کِلِی جوان که تبدیل به محمدعلی شد؛ بازیکن سیاه‌پوست پُستِ کچر بیسبال در قرن نوزدهم؛ دوچرخه‌سوار سیاه‌پوست فرانسوی؛ ژیمناست سیاه‌پوست آکادمی نظامی آمریکا؛ اولین ورزشکاران زن با آن لباس‌های سنگین‌شان؛ دو هوادار مرد که دارند پیروزی تیم خود را با بوسه‌ای جشن می‌گیرند؛ و قهرمانان زیبا و عضلانی دوران اخیر، مانند سرینا ویلیامز، جکی جوینر- کرسی و مجیک جانسن. 

   ورزش‌های مخاطره‌آمیز که جدیدتر است توسط کریستل رایت، ماجراجوی بیست‌ونه ساله‌ی استرالیایی که کوه‌نوردی و چتربازی می‌کند و البته عکس هم می‌گیرد به تصویر کشیده شده است. «سقوط آزاد»، عکس از لحظه‌ایست که رایت با یک چتر موتوردار خود را از قله‌ای چهارصد فوتی در یوتا رها کرده است. او که سقوطی رویایی انجام داده و این عکس فوق‌العاده را گرفته، لحظه‌ی سقوط را به خاطر می‌آورد و می‌گوید «با بدترین تکنیک ممکن پریدم. خلبان فکر کرد احمقم.»
 


پرش از صخره‌ای در کاسل‌ولیِ در ایالت یوتای آمریکا. عکاس: کریستل رایت


    موزه‌ی بروکلین یک فروشگاه هدیه‌ی موقت برپا کرده است که به شکل یک رینگ بوکس ساخته شده و کلاه، تیشرت، پین و همچنین کتاب خانم باکلند که حاوی عکس‌های این نمایشگاه است، در آن به فروش می‌رسد.

   یکی از حیرت‌انگیزترین عکس‌ها از باب مارتین است که شناگری را در پارالمپیک در حالی که پاهای پروتزی‌اش را روی صندلی گذاشته درست از بالای استخر نشان می‌دهد: ترکیبی از رنگ‌بندی دیوید هاکنی‌ مانند، هندسه، و علو روح انسان. آقای مارتین با شش عکس‌ بیشترین تعداد را در این نمایشگاه دارد، البته لازم به گفتن نیست که هیچ کدام از عکاسان ورزشی سربلندی که من می‌شناسم اهمیتی به این گونه اعداد و ارقام نمی‌دهند.

منبع:
New York Times