مطلب اصلی این مقاله توسط آقای کامران خوشی در اختیار بنده قرار گرفته که از ایشان بسیار تشکر می‌کنم. ضمنا اگر سایر دوستان نیز مطالبی داشته باشند و دراختیار اینجانب قرار دهند (چه ترجمه شده و چه ترجمه نشده) بشرطی که در جای دیگری به زبان فارسی ارائه نشده باشد دراین مکان بنام خود آنها منتشر خواهد شد. از همراهی شما دوستان عزیز بسیار متشکرم.

————————————



عکسها همیشه خوب به نظر نمی‌آیند. اگر به عکسهایی که از آنها خوشتان می‌آید دقت نمایید خواهید دید که از لحاظ ترکیب بندی چیز زیادی برای گفتن دارند. منظور از ترکیب بندی نحوه استقرار اشیاء در کادر خالی عکس است که معمولا ۶*۴ (یا ۷*۵ یا ۸*۱۰) می‌باشد.


قانون یک سومها
اگر کادر عکس را بصورت ذهنی به سه بخش افقی و سه بخش عمودی تقسیم نمایید، جاهایی که خطها یکدیگر را قطع می‌کنند نقاط مورد توجه هستند. این نقاط بصورت طبیعی نقاطی هستند که چشمها هنگام مشاهده عکس اول به آنجا نگاه می‌کنند. به خاطر همین این نقاط توجه، بهترین محل برای قرار دادن سوژه اصلی عکسمان است.

البته این یک قانون حتمی و لازم نیست و سعی نکنید به هر قیمتی که شده سوژه را در این نقاط قرار دهید. چون قانون برای خدمت به ما وضع شده، نه برای ایجاد زحمت.



خطهای افقی بالایی و پایینی برای قرار دادن تقریبی سطح افق جای مناسبی هستند و بسته به اینکه دوست دارید آسمان یا زمین بیشتری در نمای عکس داشته باشید محل سطح افق روی خط بالا یا پایین تغییر می‌کند.


عکاسی از چهره
عکاسی از چهره یک چالش در عکاسی است و چیزی که می‌توان به اطمینان گفت اینست که هر چه نزدیکتر باشید بهتر است. کادر را کاملا ببندید و چیزهای غیر ضروری در کادر را حذف کنید. نشان دادن یک درخت که از میان سر سوژه سربرآورده چیز جالبی نیست. اکنون زمان اینست که از مد اولویت دیافراگم و بزرگترین عدد f که دوربینتان اجازه می دهد مثل F2.8 استفاده نمایید. عدد f بزرگ به معنی عمق میدان کمتر است و به این معنی است که تنها سوژه مورد نظر شما در فوکوس قرار دارد و بقیه اشیاء مات می‌شوند. برای عکاسی از چهره نشان دادن دقیق سوژه و مات کردن پس زمینه تکنیک مناسبی است. این کار با دروین‌های ۳۵ mm بسادگی انجام می‌شود، ولی بخاطر فاصله کانونی کم دوربین‌های دیجیتال این کار کمی مشکل است. برای رفع این مشکل در صورتی که زوم اپتیکال دارید از زوم اپتیکی برای بستن کادر استفاده نمایید.
بعد از گرفتن عکس می‌توان از نرم افزارهای ویرایش تصویر برای مات کردن پس زمینه استفاده نمود. البته هنوز نرم‌افزاری که اینکار را بصورت کاملا واقعی انجام دهد وجود ندارد. بنابر این از این حقه با احتیاط استفاده نمایید.
اگر صورت سوژه در مقایسه با بقیه تصویر در سایه قرار دارد، ممکن است استفاده از فلاش اجباری برای روشن کردن صورت مناسب باشد. اگر از فلاش استفاده می‌نمایید برای جلوگیری از دیده شدن سایه سوژه روی زمینه، مطمئن شوید که سوژه زیادی به پس زمینه نزدیک نباشد (مثلا یک دیوار).


تنظیم پیشنهادی دوربین
فاصله کانونی: ۱۰۰mm
دیافراگم: F2.8 یا بزرگترین f که برای نوردهی مناسب است.
مد عکاسی و نور: اولویت شاتر – پرتره
فلاش: اگر صورت در سایه قرار دارد فلاش اجباری


عکاسی از منظره
عکاسی از منظره از این لحاظ که شما می‌خواهید که تمام تصویر در فوکوس باشد در نقطه مقابل پرتره قرار دارد. برای دستیابی به این هدف باید از یک عدد f کوچکتر که باعث عمق میدان بیشتری می‌شود استفاده نمایید. (با دوربین‌های دیجیتال معمولی اغلب بخاطر فاصله کانونی کم لنزشان، حتی با عددهای f بزرگ عمق میدان مناسبی به دست می‌آید.) باید از قانون یک سوم برای گرفتن یک سوم زمین و دو سوم آسمان و یا برعکس استفاده نمایید. حتما باید تنظیم زاویه باز لنز را بکار ببرید. با اضافه نمودن یک جسم در جلوی عکس می‌توان احساس سه بعدی بودن عکس را تقویت نمود. اگر آب جاری در صحنه وجود دارد با پایین آوردن سرعت شاتر احساس حرکت در آب را می‌توان نشان داد. اگر منظره دریا را می‌گیرید، استفاده از یک فیلتر پولاریزه انعکاس اضافی را حذف نموده و شفافیت آب را نشان می‌دهد.


تنظیم‌های پیشنهادی
فاصله کانونی: ۳۸ mm
دیافراگم: F16 (کمترین عدد f موجود)
مد عکاسی و نور: اولویت شاتر، منظره
سه پایه: برای سرعتهای پایین شاتر لازم است.


عکس پانوراما
پانوراما یک شیوه عکاسی جدید و هیجان انگیز است که با دوربین‌های دیجیتال رواج بیشتری یافته است. با قرار دادن دوربینتان روی سه پایه و اطیمنان از محکم شدن دوربین بصورتی که فقط به چپ و راست و نه بالا و پایین حرکت نماید کار را شروع نمایید. به لبه‌های کادر دقت نمایید و ناحیه روی هم افتادگی عکسهای بعدی را بخاطر داشته باشید. اشیایی را در محل اتصال دو عکس قرار دهید که روی هم افتادن عکس در آن نقطه کمتر پیدا باشد. سپس بدون حرکت دادن سه پایه به نقطه دیگر، دوربین را در یک جهت مثلا در جهت عقربه های ساعت بچرخانید و عکس دوم را با اطمینان از اینکه ناحیه‌ای از دو عکس روی هم افتادگی دارد بگیرید. چرخش دوربین و عکس گرفتن را تا زمانی که تمام موضوع مورد توجهتان را عکاسی نموده اید ادامه دهید. از نرم‌افزار همراه دوربینتان برای به هم چسباندن عکسها و ساختن عکس پانوراما استفاده نمایید. در صورتی که این کار را بخوبی و مهارت انجام دهید عکسهای بسیار زیبایی (بخصوص عکسهای دست جمعی و منظره) خواهید داشت. توجه نمایید که بهترین نتیجه در حالتی به دست می‌آید که محور چرخش سه پایه درست در زیر لنز واقع شده باشد. لازم به ذکر است که بعضی از دوربینها مثل کانون برای کمک به تشخیض نواحی روی هم افتادگی عکسها، بخشی از عکسهای قبلی را در کنار صفحه نمایش نشان داده و عکاس می تواند با تطبیق تصویر جدید با قبلی با دقت بسیار بالایی تصاویر را با هم تلفیق نماید.
چرا باید از اولویت دیافراگم برای عکسهای پانوراما استفاده نماییم؟ ساده است، با ثابت کردن دیافراگم، شما عمق میدان را نیز ثابت می‌نمایید در حالی که عکسهای مختلفی را می‌گیرید. در غیر این صورت، با تغییر عمق میدان تلفیق عکسهای مختلف با هم غیر ممکن خواهد شد.
چرا تنظیم دستی انتخاب می‌شود؟ اگر در هنگام عکاسی پانوراما تغییرات نوری زیادی در عکسهای مختلف صحنه‌اتان دارید، ممکن است به مشکل بخورید. اگر دوربین را در مد اولیت دیافراگم یا اتوماتیک قرار دهید، دوربین بطور پیوسته در حال تنظیم نور بوده و ممکن است عکسهایتان از لحاظ رنگی با یکدیگر هماهنگی رنگی نداشته باشند. مثلا ممکن است در هر عکس آسمان طیف پر رنگتر یا کم رنگتری از آبی را داشته باشد. بهترین کار در چنین شرایطی گرفتن یک عکس آزمایشی و تنظیم دستی نور دوربین است. سپس از همان تنظیم برای تمام عکسهایتان استفاده نمایید. اگر بعضی از عکسها ناحیه روشن و بعضی ناحیه تاریک شدیدی دارند، ممکن است بتوان با محدوده بندی نور در این نواحی مشکل را حل نمود: یک عکس با تنظیم های تعیین شده دستی بگیرید، سپس دو عکس دیگر با ۳/۱ گام بالاتر و ۳/۱ گام پایینتر بیندازید. سپس می‌توانید برای بهترین عکس محدوده بندی شده را برای تلفیق کردن انتخاب نمایید.


تنظیمهای پیشنهادی
فاصله کانونی: ۳۸ mm
دیافراگم: f16 یا کوچکترین عدد f ممکن
مد عکاسی و نور: اولویت دیافراگم یا دستی، مد پانوراما
سه پایه: ضروری است


عکاسی ماکرو
عکاسی ماکرو بسیار جذاب است، هر چند بسیاری از عکاسان از آن لذت کافی نمی‌برند. چون برای گرفتن نتایج خوب، بیشتر دوربین‌های مبتدی امکانات کافی برای عکاسی ماکرو را ندارند. بیشتر عکسهای ماکرو که ما می‌گیریم هیچ شباهتی به عکسهایی که حرفه‌ایها می‌گیرند ندارد و تفاوت اصلی در نحوه نورپردازی است. بیشتر عکاسی‌های ماکروی حرفه‌ایها (حتی از حشرات) در استودیو و با نور کنترل شده انجام می‌شود. بعضی از دوربین‌ها را می‌توان با یک فلاش مخصوص فاصله نزدیک که بنام فلاش حلقه‌ای (Ring Flash) شناخته می‌شود مجهز نمود. این فلاش حلقه‌ای نوری مات را به اطراف سوژه می‌تاباند و اجازه می‌دهد که بدون داشتن سایه‌های تیز عکس دقیقی از جسم بگیرید . تا کنون دوربین‌های بسیار کمی که عمدتا ساخت نیکون و کانون بوده‌اند، این فلاش رینگی را داشته‌اند. اگر شما به عکاسی ماکرو علاقمندید و نمی‌دانید که چرا عکسهایتان اینقدر بد می‌شود، بدنبال دوربینی بگردید که فلاش حلقه‌ای داشته باشد. نکته دیگری که باید مد نظر قرار دهید این است که امکان دارد بخاطر شرایط محیطی (مثلا وزش باد شدید) نتوانید زمان عکسبرداری را برای داشتن دیافراگم کوچک و عمق میدان زیاد بالا ببرید، بنابر این استفاده از نوعی از نورپردازی، مثلا استفاده از یک مقوای سفید برای انعکاس نور می‌تواند به کوتاه کزدن زمان عکاسی کمک نماید.


تنظیم‌های پیشنهادی
فاصله کانونی: مد ماکرو
دیافراگم: F16 کمترین دیافراگم ممکن
مد عکاسی ونور: اولویت دیافراگم، ماکرو
سه پایه: برای زمان طولانی عکسبرداری لازم است.