چرا نمی‌توانیم دوربین خود را به هر سویی که در حال تماشای آن هستیم بگیریم و آن تصویر را ثبت کنیم؟ این سوال به ظاهر ساده‌ای است. در عین حال پاسخ به آن بسیار پیچیده بوده و برای پاسخگویی نه تنها نحوهٔ ثبت تصویر توسط دوربین بلکه نحوهٔ کارکرد چشم انسان را باید بررسی نمود. پاسخگویی به چنین سوالی سبب آشکار شدن حقایق شگفت‌آوری از درک هر روز ما از جهان پیرامون می‌شود. 
 
    چشمان ما قادر هستند تا به یک صحنه بنگرند و در‌‌ همان حال براساس موضوع در حال رویت، خود را تنظیم کنند. این در حالی است که دوربین عکاسی تنها یک نمای مشخص را ثبت می‌کند. این ویژگی چشم انسان عامل بسیاری از برتری‌هایی است که ما از چشم خود نسبت به دوربین عکاسی می‌شناسیم. به عنوان مثال چشمان ما قادرند میزان روشنایی تصویر را بر اساس سوژه‌های مختلف که بر آن فوکوس کرده‌ایم جبران کنند، می‌توانند به اطراف بچرخند و به این طریق زاویهٔ دید را افزایش دهند و یا به صورت پیاپی بر سوژه‌هایی با فواصل مختلف فوکوس کنند.

   فرآیند دیدن بوسیله چشم بیشتر به یک دوربین فیلمبرداری شبیه است به این معنا که مغز تصاویر مرتبط به یکدیگر را به منظور استخراج یک تصویر نهایی پردازش می‌کند. در مجموع می‌توان گفت که سیستم بینایی انسان به دلیل زیر بی‌نظیر است: آنچه که ما می‌بینیم در واقع تصویری است بازسازی شده توسط ذهن بر اساس ورودی‌هایی که توسط چشم تامین شده است و این تصویر دقیقا نتیجه نور رسیده به چشم‌ها نیست. 
 
بررسی تفاوت‌ها
در این مقاله به سه تفاوت میان دوربین و چشم انسان می‌پردازیم: 
 
۱. زاویهٔ دید
۲. رزولوشن و جزئیات تصویر
۳. رنج (محدوده) دینامیکی
 
    این سه مورد در واقع موضوعاتی هستند که بیشترین تفاوت میان چشم و دوربین را می‌توان در آن‌ها جست. هرچند موضوعات دیگری نیز هستند مانند عمق می‌دان، تراز سفیدی و فضای رنگ که در این مقاله مورد بحث قرار نمی‌گیرند. 
 
زاویه دید

   در دوربین این پارام‌تر توسط فاصلهٔ کانونی لنز (همچنین اندازه سنسور دوربین) تعیین می‌شود. به عنوان مثال یک لنز تله فاصلهٔ کانونی بزرگتری داشته و بنابراین دارای زاویه‌‎ی دید بسته‌تری در مقایسه با یک لنز پرترهٔ استاندارد می‌باشد. شکل زیر نحوهٔ تاثیر فاصلهٔ کانونی را بر زاویهٔ دید به سادگی نشان می‌دهد. 

 

930118_3

 


    متاسفانه در مورد چشم نمی‌توان به این راحتی اظهار نظر کرد. با وجود اینکه چشمان ما دارای فاصلهٔ کانونی حدود ۲۲ میلیمتری هستند اما باید توجه کرد که اولا شبکیه یعنی محل تصویر در چشم کروی بوده و انحنا دارد و ثانیا نواحی کناری میدان دید ما نسبت به مرکز دارای توانایی ثبت جزئیات کمتری است و همچنین تصویری که می‌بینیم نتیجهٔ ترکیب دید هر دو چشم است. 
 

     بسته به اینکه دیدن سوژه توسط چشم را چگونه تعریف کنیم، هر چشم به تنهایی دارای زاویهٔ دیدی از ۱۲۰ تا ۲۰۰ درجه است. در دیدن با دو چشم، ناحیهٔ مشترک میان هر دو چشم حدود ۱۳۰ درجه است که معادل زاویه دید یک لنز فیش‌آی است. به دلایل مربوط به سیر تکامل بشر، دید کناری تنها برای حس کردن حرکت و دیدن اشیای بزرگ کاربرد دارد. اگر قرار باشد زاویه دید چشم را (۱۳۰ درجه) در یک دوربین به دست بیاوریم تصویر به شدت تغییر شکل یافته و غیرطبیعی می‌شود. 

 

930118_8

 


     ناحیهٔ مرکزی دید چشم که حدود ۴۰ تا ۶۰ درجه است، بیشترین تاثیر را در شناخت و درک ما از سوژه دارد. این ناحیه محلی است که در آن می‌توانیم اشیا را بدون حرکت دادن چشمان به خاطر آورده و شناسایی کنیم. این زاویهٔ دید تقریبا مشابه یک لنز ۵۰ میلیمتری نرمال (مقدار دقیق آن ۴۳ میلیم‌تر است) بر روی یک دوربین فول فریم است. گرچه این لنز تمام زاویهٔ دیدی که چشمان ما می‌بینند را ایجاد نمی‌کند، اما به لحاظ میزان تغییر شکل تصویر، تصویری مشابه آنچه چشم می‌بیند را بر روی سنسور دوربین ثبت می‌کند.

     همانطور که می‌دانیم در یک لنز با زاویهٔ دید بزرگ (واید) نسبت اندازهٔ ظاهری اشیا به صورت اغراق‌آمیزی در می‌آید. از طرف دیگر در یک لنز با زاویهٔ دید تنگ‌تر (لنز تله) اشیا دارای اندازه ظاهری برابر با هم می‌شوند و بنابراین حس عمق از تصویر گرفته می‌شود. (برای فهم این مطلب به شکل زیر مراجعه کنید. دقت کنید که اندازه واقعی هر دو می‌له یکسان است اما اندازه ظاهری آن‌ها بسته به فاصلهٔ کانونی لنز متفاوت است.) 
 

 

 

930118_4
 

 

    در مقایسه می‌توان گفت با وجود اینکه چشمان ما تصویری تغییرشکل‌یافته را ثبت می‌کنند اما ذهن این تصویر را به صورت یک تصویر بدون تغییر شکل تفسیر می‌کند. 

 رزولوشن و جزئیات تصویر

    بیشتر دوربین‌های دیجیتال دارای رزولوشن ۵ تا ۲۰ مگاپیکسل هستند که گفته می‌شود در برابر سیستم بینایی ما بسیار کمتر است. علت این است که در دید ۲۰/۲۰ (چشم سالم) با فرض زاویهٔ دید ۶۰ درجه‌ای، چشم می‌تواند معادل ۵۲ مگاپیکسل را تفکیک کند. 


     این محاسبات تا حدودی گمراه‌کننده هستند. تنها دید مرکزی ما دارای دید ۲۰/۲۰ است و بنابراین نمی‌توانیم با یک نگاه این مقدار جزئیات را تشخیص دهیم. با دور شدن از مرکز تصویر توانایی بینایی ما به شدت کاهش می‌یابد. به گونه‌ای که در تنها ۲۰ درجه خارج از مرکز، چشمان تنها می‌توانند یک دهم جزئیات را در مقایسه با مرکز تشخیص دهند. در لبهٔ تصویر نیز ما تنها قادر به تشخیص اجسام بزرگ با کنتراست بالا با اشباع رنگی کم هستیم. شکل زیر نمایشی است از آنچه ما توسط چشمانمان می‌بینیم. 

 

930118_6

 


    با احتساب واقعیت فوق ما در یک نگاه توسط چشمانمان (بسته به قدرت بینایی) قادر به تشخیص جزئیاتی معادل یک دوربین ۵ تا ۱۵ مگاپیکسل هستیم. علاوه بر این ذهن ما تصویر را پیکسل به پیکسل به خاطر نمی‌سپارد و تنها بافت‌ها، رنگ و کنتراست تصویر را ثبت می‌کند. 


   به منظور تشکیل تصویر در ذهن، چشمان ما به صورت متوالی و با سرعت بالا بر روی چند ناحیه مورد توجه فوکوس می‌کنند. این عمل در ‌‌نهایت سبب ادراک ما از تصویری که در حال مشاهده آن هستیم می‌شود. شکل زیر این موضوع را نشان می‌دهد: 

 

930118_5

 

 
تفاوت‌های دیگر چشمان ما در ثبت جزئیات عبارتند از: 

    عدم تقارن: هر چشم جزئیات بیشتری در زیر خط بینایی نسبت به بالای آن تشخیص می‌دهد. همچنین دید جانبی در جهاتی که از بینی دور‌تر باشد حساسیت بیشتری دارد. این در حالی است که دوربین تقریبا در تمام جهات تصویر یکسانی ثبت می‌کند. 

    دید شب: در زمان دید با نور بسیار کم مثلا زیر نور ماه، چشمان ما تنها به صورت تک‌فام قادر به دیدن هستند. تحت این شرایط دید مرکزی به نسبت دید جانبی جزئیات کمتری ثبت می‌کند. باید توجه کرد که در شرایط دید با نور کم چشمان ما از سلول‌های متفاوتی در شبکیه برای انتقال تصویر به مغز استفاده می‌کنند. 
 
   رنج دینامیکی: تعریف دقیق رنج دینامیکی به وسیلهٔ مورد بررسی بستگی دارد. به عنوان مثال رنج دینامیکی یک پرین‌تر جوهر افشان اختلاف میان روشن‌ترین و تاریک‌ترین نقاط موجود در پرینت نهایی است. در این حالت از آنجا که سفید‌ترین نقطه در واقع محلی است که در آنجا جوهری بر روی کاغذ پاشیده نشده است، پس رنج دینامیکی یک پرینتر از یک سو توسط کاغذ و از سمت دیگر توسط کارتریج آن تعیین می‌شود. اما رنج دینامیکی وسایل ثبت تصویر مانند چشم عبارتست از حداکثر اختلاف قابل درک در روشنایی میان روشن‌ترین و تاریک‌ترین نقطه تصویر قبل از اینکه آن نقاط کاملا سفید و یا کاملا سیاه شوند. رنج دینامیکی پارامتری است که چشمان ما در آن برتری بزرگی دارند. 

    اگر شرایطی را در نظر بگیریم که در آن مردمک چشمان ما برای دیدن مناطق تاریک و روشن باز و بسته می‌شود، در اینصورت چشمان ما دارای رنج دینامیکی معادل ۲۴ استاپ هستند. منظور از این جمله این است که اگر ما یک بار در مثلا یک زیرزمین کاملا تاریک قرار بگیریم و یک بار دیگر در زیر تابش مستقیم آفتاب باشیم، فاصلهٔ میان روشن‌ترین تا تاریک‌ترین نقاط قابل درک برابر ۲۴ استاپ یعنی ۲ به توان ۲۴ برابر است.

    اما در این حالت چشم‌ها مانند دوربین فیلمبرداری با تغییر قطر مردمک در حال تنظیم کردن خود هستند و بنابراین مقایسهٔ آن با دوربین عکاسی صحیح نیست. شکل زیر تاثیر باز و بسته شدن مردمک را در تغییر میزان نور رسیده به چشم نشان می‌دهد. 
 
930118_9
 
    اما اگر زمانی را در نظر بگیریم که قطر مردمک ثابت است و در این حالت نسبت روشنایی نقاط روشن به تاریک را حساب کنیم، طبق پیش‌بینی‌های صورت گرفته در این حالت چشمان ما قادرند بین ۱۰ تا ۱۴ استاپ را بدون از دست رفتن جزئیات تصویر ثبت کنند. این محدودهٔ دینامیکی از دوربین‌های کامپکت (۵ تا ۷ استاپ) بیشتر و تقریبا برابر با رنج دینامیکی دوربین‌های پیشرفته SLR (بین ۸ تا ۱۱ استاپ) است. باید توجه کرد که رنج دینامیکی چشمان مابه مقدار روشنایی کلی تصویر در حال رویت نیز وابسته است. به این معنا که در دیدن زیر نور ماه (دید شب) رنج دینامیکی چشم افزایش می‌یابد. 

نتیجه‌گیری

    ممکن است ایراد گرفته شود که اصلا مقایسه میان دوربین و چشم انسان مقایسه صحیحی نباشد. زیرا دوربین‌ها نیاز به استانداردهای متفاوتی نسبت به چشم دارند. آن‌ها باید تصویری واقع‌گرایانه ارائه دهند. چون در یک عکس چاپ شده نمی‌توان تعیین کرد که چشم بیننده بر روی کدام قسمت آن متمرکز می‌شود و فوکوس می‌کند، تصویر باید در بر دارنده حداکثر جزئیات در تمام نواحی باشد. این مطلب به خصوص در مورد عکس‌های سایز بزرگ و یا عکس‌هایی که از نزدیک مشاهده می‌شوند، صدق می‌کند. هرچند که بررسی قابلیت‌های دوربین عکاسی به این شکل می‌تواند مفید باشد. 


    به طور کلی می‌توان گفت که بیشتر مزیت‌های سیستم بینایی ما از این حقیقت سرچشمه می‌گیرد که ذهن ما توانایی دارد تا اطلاعات رسیده از چشمان را به صورت هوشمندانه تفسیر نماید. این در حالی است که در دوربین فقط یک عکس خام موجود است. با این وجود، دوربین‌های عکاسی امروزی در موارد بسیاری از زمینه‌های ثبت تصویر از چشمان ما پیشی می‌گیرند. برندهٔ حقیقی عکاسی است که بتواند تصاویر مختلف از دوربین عکاسی را به صورتی هوشمندانه ترکیب کند و به این ترتیب بتواند حتی در مقابسه با تصویر موجود در ذهن نیز تصویر بهتری ارائه دهد.


منبع: CAMERAS VS. THE HUMAN EYE