سایت عکاسی با دوری جستن از بحث ها و تنش های موجود در جامعه عکاسی همیشه سعی نموده با اطلاع رسانی سریع و تخصصی در رشد و توسعه فرهنگ عکس و عکاسی سهم کوچکی داشته باشد. این روزها مطالبی منتشر می شود که بسیار موجب تاسف است. با هر حرکت و هر برنامه ای در سطح جامعه عکاسی از سوی هر جریانی مخالفت می شود. اگر به مخالفت های گسترده ای که در طول یک سال گذشته با هر برنامه عکاسی که در سطح کشور برگزار شده نگاهی از بیرون داشته باشیم چه ارزیابی از وضعیت جامعه عکاسی بدست خواهد آمد؟ همه چیز و همه افراد را زیر سوال می بریم بدون آنکه به هزینه سنگینی که بر اعتبار جامعه عکاسی تحمیل می کند کوچکترین فکری کنیم. آنقدر این رفتار را ادامه می دهیم تا به حریم خصوصی افراد هم وارد شویم و به خودمان اجازه می دهیم که برای قدیمی ها و معلم هایمان هم تکلیف تعیین کنیم و هیچ حریم و حرمتی برای هیچ فردی قایل نباشیم. ارگانی به انتخاب خود عکاسانی را برمی گزیند تا پروژه ای را به سرانجام برساند. به انتخاب عکاسان خرده می گیریم. آنهایی که از این پروژه عکاسی می کنند به انتخاب آثارشان که خود برگزیده اند ایراد و اشکال می گیرند. کل مجموعه و تلاش های انجام شده را چون در آن نقش و سهم نداشتیم زیر سوال می بریم. در جایی دیگر در روز اهدای جایزه ای در مصاحبه برگزیدگان را از پیش تعیین شده می دانیم و وقتی که خودمان برگزیده می شویم جایزه را با کمال میل می گیریم و چند روز بعد هم می گوییم دیگر در این مسابقه شرکت نمی کنم. چون باند بازی بود. آیا به عواقب رفتارمان کمی اندیشیده ایم؟ آیا برای قدیمی ها و معلم ها و استادهایمان حریم و حرمتی گذاشته ایم؟ آیا فکر این را کرده ایم که با این رفتارمان همه را به حاشیه می رانیم ؟ خستگی را بر تن متولیان هر کاری باقی گذاشته و برگزار کنندگان را از کرده خود آزرده و پشیمان می کنیم و با این برخوردها کاری می کنیم که تداوم هر برنامه ای در جامعه عکاسی تبدیل به یک کابوس برای متولیان شود. برای برپایی یک مسابقه نزد هر صاحب نظری که می رویم از پذیرش داوری خودداری می کند، چرا؟ غیر از این است که خودمان شرایطی ایجاد کرده ایم تا مانع حضور” آنها که می توانند” شود. اگر شما مسئول برپایی مسابقه یا نمایشگاهی شوید چه نام هایی را انتخاب می کنید تا باند بازی نشود؟ همیشه سعی کردیم همه کاستی ها را به گردن برگزار کنندگان بیندازیم و از همه بی تقصیرتر خودمانیم که یا شرکت نمی کنیم و انتفاد می کنیم و یا شرکت می کنیم و طلبکار. در کدام شاخه هنر به اندازه عکاسی در این یک سال گذشته مسابقه و نمایشگاه بر پا شد و در کدام شاخه هنر به اندازه عکاسی این همه حرمت شکنی شده؟ چرا همه با ید تاوان ناآگاهی ما را نسبت به سوابق و فعالیت های قدیمی ها و معلم ها بدهند؟ چگونه می توان استادانی را که حداقل ۳۰ سال بزرگترند اینگونه مورد خطاب و عتاب قرار داد؟ با این حرمت شکنی هایی که می کنیم از تازه واردها چه انتظاری داریم فکر برخورد آنها با خودمان را کردیم ؟ چاپ مطالب وبلاگمان در یک روزنامه سراسری به غیر از زیر سوال بردن ما و آبروی جامعه عکاسی چه نفعی خواهد داشت؟ به یاد داشته باشیم که فرصت طلبان بسیارند. بیهوده فرصت به دستشان ندهیم و حریم و حرمتی برای خودمان و بزرگترهایمان قایل شویم.
با امید به اینکه دیگر مجبور به نوشتن چنین مطالبی نشویم.