یدالله ولی زاده – گمان نمی کنم موضوعی را که میخواهم به طرح آن بپردازم مسئله ای جدید باشد ولی می خواستم به نوعی مسئله کسب شهرت را که هر انسانی آرزوی آن را دارد در جایگاه غلط خود که امروزه در میان نسل جدید رواج بیشتری پیدا کرده است را مطرح و در منظر عموم قرار دهم مسئله سو استفاده از آثار عکاسان مدتهاست که در میان مطبوعات تازگی خود را از دست داده است و اینک به اشکال دیگر نیز تکرار می شود.
چندی پیش(پائیز۸۳)پس از انجام طرح و فیلمبرداری تیزر تبلیغاتی لوازم خانگی(هود مس) آن را به دانشجوی خود(دانشجوی رشته عکاسی دانشگاه آزاد اسلامی) آقای سید مهدی(نادر)شمس قریشی برای انجام تدوین سپردم. ایشان پس از تدوین از من خواستند که تیزر آماده شده را برای شرکت در جشنواره تیزرهای تلویزیونی دانشجویی صدا و سیما شرکت دهند.من نیزموافقت خود را با شرکت دادن این تیزر در بخش تدوین که کار ایشان بود اعلام نمودم.
اخیراً آگاه شدم که این تیزر در تمام بخش های مسابقه به نام ایشان شرکت داده شده و عنوان بهترین تیزر به معنای مطلق جشنواره را کسب نموده و جایزه آن ۱۰ سکه بهار آزادی و… بوده است نیز به ایشان اهدا شده است.پس از طرح موضوع با آقای سید مهدی(نادر)شمس قریشی ایشان کار انجام شده را متعلق به خود دانسته و قضیه ساخت تیزر توسط این جانب را انکار نموده است. چیزی که برای من بسیار ناراحت کننده است تنزل سطح روابط هنرجو و هنر آموزی است که از لحاظ تاریخی فرهنگی و روانشناختی و…. قابل بررسی و تعمق است. با خود می اندیشم روابط ما و اساتید دوران خود به چه صورت بوده وهست و روابطی که الان شاهد مستقیم آن هستیم چگونه است؟ آیا شهرتی که از این طریق به وجود می آید از شخص مدعی شخصیتی کاذب و تو خالی نخواهد ساخت؟ آیا مسئله اعتمادی که در این کارها به منظور پیشبرد سریع و صحیح امور وجود دارد زیر سوال نمی رود؟ مسئله حفظ حرمتها و حدود افراد بویژه اگر معلم ما باشد تا چه حد قابلیت انکار وجدانی دارد؟ آیا بهتر نیست به حق و حدود خود قانع باشیم و با حفظ احترام کاری که از ما نیست به نام خود جنجال به پا نکنیم؟ کار انجام شده حاصل سالها تجربه و ممارست بوده است و جوانی نوخاسته و جویای شهرت و نام که از هر گونه پشتوانه خالی است ادعای آن را کرده است. زهی افسوس برای شخصی که با آثار دیگران به طرح نام و نشان خود بپردازد. براستی آیا ندای وجدان از بساط برخی رخت بر بسته که اینسان چشم بر تمامی اخلاقیات می بندند؟ اخلاق حرفه ای و وجدان آگاه و بیدار انسانی حکم می کند که برای مطاع ناچیز و بی مقدار دنیایی اینچنین ستم سوز و ناجوانمردانه بر خرمن تجربه و خلاقیت دیگران شعله نیفکنیم.
چرا که معتقدیم آتش این شعله دامان پلیدی را زودترخواهد سوخت.