مهدی وثوق‌نیا


عکاسی از موضوعات «مستند اجتماعی»، یک اتفاق نیست که یکباره در کسی شکل بگیرد. خیلی‌ها با شروع عکاسی گمان می‌کنند می‌توانند در این گرایش موفق شوند. پس دوربینشان را بر می‌دارند و شروع می‌کنند به تصویر کردن ساده‌ترین و پیش پا افتاده‌ترین مسائل اجتماعی. آنها سعی می‌کنند بیننده را با چرکترین بخش‌های ظاهری اجتماع آشنا کنند. چیزهایی که لابد دکوراسیون ظاهری هر اجتماعی است. اما طولی نمی‌کشد که با ادامه دادن این کار مأیوس می‌شوند. بسیاری از آنها در می‌یابند که آنچه از طریق عکس می‌خواستند بیان کنند چیز پیش پا افتاده‌ای بوده و ارزش ادامه دادن ندارد و به خاطر همین مسئله به دنبال گرایش دیگری از عکاسی می‌روند.
عکاسی از سوژه‌های «مستند اجتماعی» بیشتر در کسانی شکل می‌گیرد که دغدغه‌های انسانی دارند. آنها به اصلاحات و تغییرات اجتماعی توجه بیشتری دارند. هر روز در اجتماع حضور دارند و مطالعه می‌کنند. همین مسئله باعث می‌شود گاهی پا جای پای جامعه‌شناسان نیز بگذارند. «لویس هاین» از جمله
این عکاسان بود. او با تحصیلات جامعه‌شناسی در عکس‌های انتقادی پرقدرتش از تحمل فقر و شرایط غیرانسانی طبقه کارگر که در کارخانه‌ها به کار مشغول بودند، سخن گفت و باعث شد قانونی وضع شود تا لااقل هیچ کودکی رسماً نتواند کار کند.
عکاسی «مستند اجتماعی»، در واقع روش و سبکی مشابه عکاسی مستند است. با این توضیح که عکاسی مستند اجتماعی از ثبت و ضبط ساده رویدادها یا تجلی نمود عینی آنها فراتر می‌رود.
عکاسی با گرایش مستند اجتماعی و بر نکته‌ای قابل توجه در زمینه مسایل اجتماعی تأکید می‌کند.
من هم نمی‌توانم آدم بی‌تفاوتی نسبت به دنیای پیرامونم باشم. دنیای پیرامونی که بخشی از من است و من نیز بخشی از آن. پیرامونی که اسمش «جامعه» است و من در آن زیست می‌کنم، بسیار چیز یاد می‌گیرم و در واقع زندگی می‌کنم. پس در این سال‌ها به آن توجه کردم و با دوربین‌ام به میان آن رفتم.