دلم می‌خواهد شرکت کنندگان نسبت به این موضع که با سنت‌ها و فرهنگ و تاریخ ما گره خورده است برخوردی تازه داشته باشند.

– عکاسی در زندگی امروز بشر چه جایگاهی دارد؟
بنظرم از نظر کمی جای عکاسی در زندگی امروز ما از همیشه بیشتر است. به عبارتی مشهور ما در عصر وفور و انباشتگی تصاویر زندگی می‌کنیم. اما از نظر کیفی شاید بر خلاف انتظار بتوان گفت که تأثیرگذاری عکس‌ها بر ذهن ما از همیشه کمتر شده است. به بیان دیگر می‌توان گفت عکس‌ها از فرط تکرار به چیزی روزمره، معمولی و گاه بی خاصیت تبدیل شده‌اند. گواه آن در عکس‌های حساس تاریخی است. روزگاری عکس توان آن را داشت تا بر افکار عمومی تأثیری تعیین کننده بگذارد. امروز  نه اینکه این تأثیر کاملاً از بین رفته اما در پاره‌ای از موارد عکس‌ها دیگر یگانه منبع اطلاعات ما از جهان پیرامون نیستند و از بابتی هم چشم ما دیگر به دیدن عکس‌ها از همه نوعش عادت کرده است.

– رویکرد اولین دوره مسابقه عکس گندم، آرد و نان نگاهی مستند به این موضوع خواهد داشت، شما چه تعریفی از عکاسی مستند دارید؟
ببینید. تعریف من از عکاسی مستند نمی‌تواند چیزی من درآوردی یا جدای از تعریف پذیرفته شده‌ی عکاسی مستند باشد. از نظر من هم ویژگی یک عکس مستند چنانکه در معنای واژگانی آن پیداست باید تأکید بر جنبه‌ی استنادی و سندیت باشد. البته اگر بخواهیم به جنبه های فلسفی بحث برگردیم واقعیت و استناد به شدت مفاهیمی نسبی‌اند و امکان آن را دارند تا به هر شکلی تعبیر شوند. اما دور از هرگونه فلسفه بافی عکس مستند در تاریخ عکاسی تأکید بر شیوه‌ی عکاسی بی‌دخل و تصرف است. عکسی که به واقعیتی بیرونی اشاره دارد و می‌خواهد اطلاعات و داده‌هایی را به شکل صادقانه به بیننده منتقل کند.

 – پژوهش و عکاسی چه رابطه‌ای می‌توانند داشته باشند؟ آیا برای شرکت در مسابقه‌هایی همچون مسابقه عکس گندم، آرد و نان نیازی به پژوهش و کسب اطلاعات قبل از عکاسی را لازم نمی‌دانید؟
راستش برخی از پرسش‌ها برای من آنقدر بدیهی است که چندان جای طرح ندارد. پژوهش زاینده‌ی فکر و جهان بینی شماست و شما بدون دانش و فکر در عکاسی خلع سلاحید. بخصوص وقتی پای موضوعی به میان می‌آید که هم قرار است مستند باشد و هم مربوط به فرهنگ خاص جامعه‌ی ایران. مسلماً عکاسی که می‌خواهد برای موضوع بخصوص این جشنواره واقعاً کار کند باید که پیش از همه درباره موضوع کارش بداند.

 – پخت نان در مناطق مختلف ایران به روش‌های سنتی با تفاوت‌هایی همراه است که جذابیت خاص خود را دارا می‌باشند اگر قرار بود، شما سراغ یکی از این مناطق بروید چه منطقه‌ای را برای عکاسی انتخاب می‌کردید؟
زادگاه اجدادی‌ام نواحی مرکزی مازندران را!

– شما به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران مسابقه عکس گندم، آرد و نان تا چه اندازه موضوع این مسابقه را جذاب می‌داند؟
این موضوع را جذاب اما در عین حال کمی خاص و سخت می‌بینم. بنظرم موضوع این جشنواره چیزی نیست که خیلی بتوانید از عکس‌های آرشیوی خود استفاده کنید. این جشنواره نیاز به کار مشخص دارد.

– برگزاری اینگونه مسابقات تا چه اندازه در رشد عکاسی کشورمان کارا است؟
راستش در شرایطی که فضای عرضه آثار عکاسی در قیاس با سطح تولید آن بسیار محدود است جشنواره‌ها می‌توانند در حد بضاعت خود اشتیاق برانگیزند و محل عرضه باشند. اما همه‌ی اینها تا حد زیادی هم بستگی به راه و روش و جدیت برگذارکنندگان دارد.

– در داور یه مسابقات سلیقه های شخصیه داوران دخیل است؟
ببینید من چندان علاقه ندارم در کار هنر از واژه سلیقه استفاده کنم. کاربرد به جا تر این واژه جایی است که شما مثلاً برای خریدن یک لباس تصمیمی بر اساس حس ذوقی خود می‌گیرید. این علاقه‌ای است که نیازی به توضیح هم ندارد. ما نه اینکه در کار هنر علاقه نداشته باشیم مسئله این است که علائق ما در کار هنر با شعور همراه می‌شود و دلخواسته‌ی ما می‌شود تعلق خاطر و نه سلیقه. من گاهی حتی از هنرمندانی پرسابقه می‌شنوم که این شیوه ی عکاسی سلیقه‌ی من است! اگر اینطور باشد یعنی شما بی‌نیاز از هر پاسخی به کارهایت هستی مثل خریدن لباس… ببینید هر هنرمندی از آنجا که یک انسان است طبیعتاً می‌تواند تعلق خاطر ویژه‌تری به یک ژانر عکاسی بخصوص، آثار عکاسانی بخصوص و یا حتی به یک فرم عکس بخصوص داشته باشد. این مسئله ایرادی ندارد اگر که با ادله‌هایی نیز همراه باشد. اما یک داور به نظرم باید بتواند در کنار تعلقات خود دامنه‌ی عکاسی را کمی وسیع‌تر بیند. بله در قضاوت هر داور تعلقات او دخیل است که هم از ذوقش مایه می‌گیرد و هم از آگاهی و شعورش.

– این سلیقه‌های شخصی لطمه‌ای به عکاسی ایران وارد نمی‌کند؟
همانطور که گفتم اگر بحث استدلال در میان باشد جنبه‌ی شخصی نظر هر داور نه تنها ایرادی ندارد بلکه طبیعی است.

– در این میان عکاسانی صدمه نمی‌بینند؟
بستگی دارد که یک شرکت کننده چه نیتی داشته باشد و تا چه حد در مورد خود بی طرف! ببینید حضور در یک جشنواره در حالت ایده‌آلش و با یک داوری ایده آل و سالم می‌تواند محل یادگیری و خودآزمایی برای شرکت کننده باشد. باید ببینم که من شرکت کننده تا چه حد موضوع را درک کرده‌ام و در ترجمه‌ی بصری آن توفیق داشته‌ام.

– در انتخاب داوران این مسابقه سعی شده است داورانی با نگاه‌های متفاوت انتخاب شوند نظرتان در رابطه با این موضوع چیست؟
البته من بیشتر به شعور مشترک داوران اعتقاد دارم تا نگاه مشترک! هیچ ایرادی ندارد که داورها از پس زمینه‌های کاری متفاوت باشند مهم این است که آنها دید و درک منعطف و منطقی‌ای از عکاسی داشته باشند و عکس خوب و رویکرد خوب را بفهمند.

– چه پیشنهادی برای عکاسانی که قصد ارسال عکس به دبیرخانه مسابقه را خواهند داشت دارید؟
همانطور که گفتم موضوع جشنواره شما موضوع متعارفی نیست و کمی سخت است. اما دلم می‌خواهد شرکت کنندگان نسبت به این موضع که با سنت‌ها و فرهنگ و تاریخ ما گره خورده است برخوردی تازه داشته باشند. پیش از عمل عکاسی درباره‌ی کارشان فکر کنند و با ابتکار وارد عمل شوند.

– در بهبود برگزاری مسابقه عکس گندم، آرد و نان چه نظری دارید؟
نظر دقیقم این است که ما به عنوان عکاس رویکرد خودمان را به موضوع داشته باشیم. برگرارکنندگان معمولاً متصدیان دولتی‌اند و بیشتر از جنبه‌ی آماری به موضوع نگاه می‌کنند. برای ما عکاس‌ها اینگونه جشنواره‌ها تنها و تنها یک بهانه است. فرصتی برای پرداختن به عکاسی و برکشیدن سطح آن.