عکس: روابط عمومی انجمن عکاسان ایران  

 تهمینه میلانی در سومین روز از برنامهٔ «ده روز با عکاسان» به نقش عکاس در سینما اشاره کرد و تاکید کرد عکاسان اولین افرادی هستند که او در پروژه‌های فیلمسازی‌اش با آنها قرارداد می‌بندد و از اینکه برخی از همکارانش ارزش این شغل را پایین می‌آورند اظهار ناراحتی کرد. 
 
 به گزارش روابط عمومی انجمن عکاسان ایران، تهمینه میلانی، کارگردان شناخته شده ایرانی عصر چهارشنبه ۲۴ دی‌ماه ۹۳ مهمان «ده روز با عکاسان» بود و به همین دلیل تالار شهناز و راهروهای خانهٔ هنرمندان مملو از جمعیتی شد که برای شنیدن این سخنرانی آمده بودند. 

  او در ابتدا با تشکر از حاضران و انجمن عکاسان گفت که هیچ صحبت از پیش تعیین شده‌ای ندارد: «می‌خواهم ذهنم را سیال رها کنم تا یک صحبت صمیمانه داشته باشیم. در راه که می‌آمدم فکر کردم بحث را چگونه شروع کنم و راجع به چه موضوعی صحبت کنم. نکته‌ای که به ذهنم آمد این بود که همین که همه ما الان اینجا هستیم، یک تجربه خوب است و باور کنید باارزش‎تر از سخنرانی است. متاسفانه ما تنها شده‌ا‎یم، ما را کوچک می‎کنند و ما دایم کوچک و کوچک‌تر می‌شویم.» 
 
  او در مورد مشکلات عکاسان سینما گفت: «همین که فکر می‌کنیم دست کسی دوربین بدهیم و چند عکس بگیرد کافی است، به نظر من بخشی از این موضوع، برای این است که فیلم‌های ما فروش خوبی ندارد و برای همین است که فیلم‌های ما چیزی برای جذب انسان‌ها به سمت خودش ندارد.» 

 کارگردان فیلم «دو زن» سپس به ذکر خاطره‌ای پرداخت: «مادرم عاشق سینماست. او عکس‌های هنرپیشه‌های مورد علاقه‌اش را جمع‌ می‌کرد و ما را هفته‌ای چندبار به سینما می‌برد. در دوره‌ای به دلیل شغل پدرم که پزشک بود به شهر قزوین منتقل شدیم و آن موقع من ۸ سال داشتم. یک سینما جلوی در خانه ما بود به نام خیام. خواهرم را هل دادم که ببیند فیلم «گنج قارون» را نمایش می‌دهد یا نه که متاسفانه پیشانیش شکافت. یکی از کارهای جالبی که ما می‌کردیم این بود که برویم و عکس‌های سینما را نگاه کنیم و حدس بزنیم قصه فیلم چیست.» 

 او افزود: «یکی دیگر از کارهایی که با خواهرم انجام می‌دادیم این بود که پول‌هایمان را جمع می‌کردیم، عکس می‌خریدیم و با آنها قصه می‌ساختیم. متاسفانه این خاصیت عکس نه تنها در ایران بلکه در خیلی از کشورها از بین رفته است. شاید به همین دلیل است که دیگر فیلم‌ها خاطره انگیز نیستند، برای اینکه ما با آنها رویای ذهنی نمی‌سازیم. همین اتفاق در عکس‌های شخصی شما هم اتفاق می‌افتد. هر کدام از شما هزاران عکس در کامپویترهایتان دارید و شاید هرگز آنها را نگاه نکنید، در حالی که من هنوز عکس‌هایم را چاپ می‌کنم و آلبوم‌های متنوعی دارم. هنگامی که هر کدام از این آلبوم‌ها را باز کنید خاطره از آنها بیرون می‌آید.» 

 او سپس در مورد جایگاه عکاسی در پروژه‌های سینمایی خود گفت: «من قبل از هر کسی با عکاسم قرارداد می‌بندم و دوست دارم بهترین عکاس را در فیلم داشته باشم چون واقعا به ارزش عکاسی در فیلم واقف هستم و خیلی رنج می‌کشم وقتی از زبان برخی همکارانم می‌شنوم که می‌گویند مثلا دخترخاله‌ام را آوردم عکس بگیرد و اینقدر یک شغل را بی‌ارزش می‌کنند. اگر دقت کنید عکس‌های فیلم‌های من فوق‌العاده هستند. از همان اول که خبرهای ساخت فیلمم برای روزنامه‌ها ارسال می‌شود، با تنوع عکس‌ها سعی می‌کنم به تخیل آدم‌هایی که قرار است بعدا بیایند و فیلم را ببینند، کمک می‌کنم.» 

 کارگردان فیلم «آتش بس» در توضیح بیشتر این موضوع عنوان کرد: «بعضی مواقع ما جدا از صحنه فیلمبرداری برای خود عکاسی نیز گریم داشته‌ایم. من معتقدم ما می‌توانیم با خلاقیت، عکسی مناسب فیلم طراحی و عکاسی کنیم. ما برای فیلم «آتش بس ۲»، دو روز عکاسی داشتیم و نتیجه هم گرفتیم. ما باید روی این زمینه مانور دهیم تا تهیه کنندگان نازنین ما متوجه ارزش برد تبلیغاتی خوب شوند.» 

 او سپس به برنامه «ده روز با عکاسان» اشاره کرد: «از تیتر گردهماییتان بسیار خوشم آمد، عکاسی، فرهنگ، جامعه. واقعا ما بدون جامعه چیزی نیستیم. هر هنری بدون جامعه چیزی نیست و ما وظیفه داریم فرهنگ‌سازی کنیم. به نظرم عکاسی می‌تواند این کار را انجام دهد. به نظرم تیتر «عکاسی، فرهنگ، جامعه» فوق العاده هوشمندانه است چون جامعه است که معلوم می‌کند که ما که هستیم. متاسفانه این روزها بی‌هویت شده‌ایم.» 

 او با بیان اینکه نمایشگاه «ده روز با عکاسان» را بسیار دوست داشته است، ادامه داد: «احتمالا می‌دانید که من معمار هستم و معماری با عکاسی خیلی عجین است. موقعی که دانشجو بودیم ما را به سفرهای متعددی می‌بردند تا بناهای مختلف راببینیم. یکبار که از این سفرها برگشتیم یکی از اساتید من به نام آقای نامی عکس‌هایم را نگاه کرد و گفت که تو فیلمسازی، تو هیچ بنایی نداری که در آن انسان نباشد. من در ناخود آگاهم انسان را با فضا تعریف کرده بودم. فضا بدون انان برای من بی‌معنی بود و به نظر من هیچ هنری بدون انسان معنا ندارد. به همین دلیل هنگامی که تیتر همایش را دیدم برایم معنای عمیقی داشت.» او همچنین به شعار نمایشگاه اشاره کرد: «تیتر دیگر شما که «لطفا با دوربین وارد شوید» هم جالب بود، ما همیشه با دوربین وارد می‌شویم چون بالاخره ما دو چشم هشیار داریم و خیلی چیزها را ثبت می‌کنیم.» 

 پس از این سخنان نوبت به پرسش و پاسخ رسید. یکی از حاضران پرسشی در مورد آزادی عمل عکاس در پروژه‌های سینمایی این کارگردان بود که میلانی بر این مسئله تاکید کرد و در ادامه از او سوال شد، هنوز عکاسی می‌کند یا نه. میلانی با تایید این موضوع از تمایل برای برگزاری نمایشگاه در این زمینه خبر داد: «ممکن است نمایشگاهی از عکس‌های مراکش و تونس و مصر داشته باشم.» 

 او در مورد عکس‌های یک فیلم نیز گفت: «عکس‌ها باید جذاب باشد. من فرمول و قاعده خاصی ندارم. عکس فیلم باید مخاطب را متوجه فیلم کند. عکس‌های پشت صحنه نیز خیلی برایم اهمیت دارد. پشت صحنه به اندازه جلوی دوربین برایم مهم است.» 

 علی نیک‌رفتار نیز که عکاس بسیاری از آثار میلانی است، در بخش دیگر نشست گفت: «عکاسی فیلم به نظرم ترکیبی از عکاسی خبری، تبلیغاتی و حتی عکاسی آتلیه است که فرد باید روی همه این رشته‌ها شناخت داشته باشد. وقتی شما می خواهید یک کالا را در بخش تبلیغات معرفی کنید، کالا باید به شکلی نورپردازی شود که بتواند ارتباط برقرار کند و این حس را در خریدار جنس بوجود آورد که به سمت آن برود.» 

 
 او افزود: «عکاس فیلم باید عکاسی خبری را هم بداند چون خیلی از صحنه‌ها تکرارنشدنی است و عکاس باید آنقدر قابلیت داشته باشد که به لحاظ تجهیزات و کارایی و دانش، کار را انجام دهد.»