عصر روز سه‌شنبه ۲۳ آذرماه ۹۵ در پنجمین روز از همایش «۱۰ روز با عکاسان»، نمایشگاه ۱۰ عکاس پیشکسوت و تاثیرگذار ایران دوست با حضور جمعی از عکاسان، دبیر پنجمین همایش ۱۰ روز با عکاسان و اعضای هیات مدیره انجمن عکاسان ایران در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) گشایش یافت.

   سیمون آیوازیان، فرهود حقی، محسن شاندیز، محمد صیاد، اکبر عالمی، کامران عدل، فخرالدین فخرالدینی، علی قلمسیاه، مسعود معصومی و منوچهر یگانه از عکاسان حاضر در این نمایشگاه هستند.
 


   سید عباس میرهاشمی، دبیر همایش در آیین افتتاحیه این نمایشگاه گفت: «این عکاسان سال‌های سال در عکاسی فعالیت کرده‌اند و تاثیرگذار بوده‌اند و ما وظیفه داریم این تجربه‌های ارزشمند را قدر بدانیم و از آن بهره بگیریم.»

   محمد دکامیی، مدیر موزه هنرهای دینی امام علی (ع) نیز گفت: «موزه امام علی (ع) به منظور برگزاری این نمایشگاه فضای مناسبی را فراهم کرد و مایه خوشحالی است که آثار عکاسان تاثیرگذار به نمایش گذاشته شده است.»

   گفتنی است بازدید از این نمایشگاه تا روز جمعه ۳ دی‌ماه ۹۵ همزمان با برگزاری مراسم نکوداشت از این ۱۰ عکاس ادامه دارد.
 


   در بخش نخست «نگاه شخصی» پنجمین روز از پنجمین همایش «۱۰ روز با عکاسان» سیاوش جهان‌بین، عکاس جوانی که بعد از رشته‌های گوناگون به حوزه عکاسی تبلیغاتی وارد شده، «نگاه شخصی» خود را با عنوان «داستان عکس‌ها» آغاز کرد.

   وی ابتدا عکس‌هایی از بناهای تاریخی و ساختمان‌های نیمه کاره‌ای که در زمینه غروبی غمناک، فریم به فریم تکمیل‌تر می شدند را نمایش داد و پرداخت به آثار و فضاهای ارزشمند درحال تخریب در سطح کشور را موضوع این کارها خواند.

   بحث دیگر «نور پردازی» بود که در مجموعه بعدی جهان‌بین با حذف رنگ از آثارش بیشتر به چشم می‌خورد، کارهایی که مفهوم چیزهایی را که از دست رفته‌اند، می‌رساندند؛ علاوه بر این‌ها نمایش حس‌هایی که نمی‌شود به راحتی آن‌ها را نشان داد، مثل خاطره، طعم و … با نور، سایه و عناصر محیطی بخش دیگری از تصاویر را شامل می‌شد. او در ادامه گفت: «در این حوزه تلاش من این بود تا به جای نمایش مستقیم محصول، با اشیا و المان‌هایی چون فضا سازی، چیدمان و … مفهوم و حس را برسانم.»

   داریوش محمدخانی نیز که از سال ۱۳۷۱ به طور حرفه‌ای عکاسی می‌کند در مذاکرات و نمایش عکس‌هایش از اهمیت و استفاده‌های جذاب از شیوه‌های گوناگون نورپردازی گفت و عکس‌های سیاه و سفیدی را به نمایش گذاشت که در آن‌ها تنها از نور خورشید استفاده شده بود.

   محمدخانی نشأت گرفتن از اشعار حافظ در کارهای مفهومی را یکی از عوامل شکل گیری آن‌ها خواند و در ادامه با اشاره به عکس‌های ویژه‌ای که در آن‌ها برخی از گیاهان به شکلی ثبت شده بودند که به وسیله همان نورپردازی گویی از خود نور منتشر می کردند، تصریح کرد: «نمایش مسائل دینی و جهان خلقت از بعد دیگری غیر از کتاب و حروف نگاری، موضوعی بود که در این عکس‌ها سعی کردم به آن بپردازم.»

   وی از مطالعه بر روی پلاسما و خلق مجموعه «آفرینش پاییز» گفت و اظهار کرد: «با آغاز به کار در این مجموعه به گونه‌ای به این نتیجه رسیده بودم که کارها باید ماوراءالطبیعه و ماورای واقعیت‌های موجودی که به چشم می‌آیند باشند تا آنچه که در ذهن دارم را متجلی کنند.»

   اما نمایش مجموعه حشرات و گیاهان و پس از آن عکاسی از برف و یخ با همان نگاه ویژه به نورپردازی و ایجاد سایه روشن‌های نو بخش‌های دیگری از «نگاه شخصی» داریوش محمدخانی بودند. پس از آن مجموعه «تخت جمشید» نمایش داده شد که در یکی از آن‌ها با نورپردازی مخصوص، تنها زن پنهان حک شده در دیوارهای آنجا، نمایان شده بود. محمدخانی در بخش پایانی صحبت‌هایش با اشاره به همراهی کائنات و هستی با هر فردی که با عشق چیزی را می‌خواهد و به دنبالش می‌رود، خاطره‌ای را از شکل‌گیری عکسی که در آن آسمان به گونه‌ای ستون‌های میان تخت جمشید را چنگ می‌زدند، تعریف کرد.
 


 

   و نهایتاً مهدی عبدالکریمی در ادامه برنامه‌های «نگاه شخصی» ابتدا به نگاه‌ها و ایده پردازی‌های گوناگون برای یک موضوع و یا دغدغه اشاره کرد و با تاکید به این نکته، آن را عاملی برای یک تکرار دلنشین در سلسله کاری هر فرد خواند.

   عبدالکریمی همچنین درباره شکل گیری آثارش که غالبأ عکاسی از پارک‌ها و سوژه‌هایی چون مجسمه حیوانات و نورهای ویژه در آن‌ها را شامل می‌شد، بیان کرد: «همیشه فکر می‌کردم که انسان چه طور می‌تواند چیزی را که در ذهن و درونش دارد، پیدا و نمایان کند؛ در همین راستا نیز شروع به کپی کردن از آثاری کردم که به ایده ذهنی من نزدیک بود، کپی کاری که به جهت تفاوت فضا، مکان و غیره می باید از تجربیات و نوع تفکر هنرمند مورد نظر انجام شود تا به نقطه مقبولی برسیم.»

   علاوه بر این‌ها ایجاد یک ساختار تصویری در کارها موضوع دیگری بود که این هنرمند به آن اشاره کرد. علاوه بر مجموعه‌های مذکور، «بیلبوردخوانی» مجموعه دیگری بود که در آن‌ها با نگاه شخصی خودش از بیلبوردهای خالی سطح شهر تصاویری را ثبت کرده بود که در خصوص آن‌ها اظهار داشت: «یکی دیگر از دغدغه‌های من در این مجموعه کم کردن فاصله بین مخاطب، اثر، گالری و فضا بود.»

   تلفیق نشانه‌های معماری با عکس‌های مجموعه «در میان اتوبان‌ها» از موارد دیگری بود که به نمایش درآمد. در این عکس‌ها چشم اندازهای گوناگونی از کوه‌های اطراف تهران به چشم می‌خورد که با شکست تصویر آن به وسیله اشکال مثلثی که مانند پازل کنار هم قرار گرفته بودند، این تلفیق رخ داده بود؛ همچنین قرار گرفتن برخی از آن‌ها در سطح زمین به جهت اینکه این بار برای دیدن کوه‌ها به جای افق به پایین نگاه شود، خلاقیتی دیگری از این هنرمند محسوب می‌شد.

   در ادامه پانوراماهایی که کوه‌های آسیب دیده و یا تغییر شکل یافته‌ای که گاه به وسیله انسان‌ها و گاه طبیعت ایجاد شده بودند، به نمایش درآمد و عبدالکریمی نیز به تشریح بهره‌گیری از فرم‌های ساده معماری در این کارها پرداخت.