در هفتمین روز از همایش «۱۰ روز با عکاسان» نشست «مطالعات فرهنگی و عکاسی» با حضور شهاب الدین عادل، محمدرضا مریدی و مریم کهوند روز پنجشنبه ۲۵ آذرماه ۹۵ در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. 

   شهاب الدین عادل در ابتدای این نشست گفت: «مطالعات فرهنگی رشته جدیدی نیست ولی مباحث آن در چند سال اخیر بیشتر مطرح شده است. مطالعات فرهنگی به تحلیل انتقادی درباره فرهنگ جوامع می‌پردازد. در کنار مطالعات فرهنگی واژه مطالعات منطقه‌ای هم به کار می‌رود. بنیانگذاران این مطالعات هم نظر نیستند، رویکرد‌ها متنوع است و بسیاری از امور را در برمی‌گیرد.»

   سپس محمدرضا مریدی تاکید کرد: «مطالعات فرهنگی به بازسازی واقعیت علاقه دارد، به عکس علاقه ندارد بلکه به بازتولید عکس توجه دارد. یکی دیگر از موضوعاتی که مطالعات فرهنگی به آن علاقه دارد مساله انفجار تصویر در پیرامون است. امروزه مواجهه با تصویر تصادفی است. مطالعات فرهنگی به آماتور‌ها علاقه دارد. مردم با موبایل عکس می‌گیرند و آن چیزی که به اشتراک گذاشته می‌شود مورد مطالعه است. آماتور‌ها تا قبل از این طرد می‌شدند ولی الان جای خود را بهبود می‌بخشند.»
 


   در ادامه مریم کهوند خاطرنشان کرد: «زندگی مدرن روی پرده‌ها جاری است. فرهنگ ما بیش از گذشته تصویری شده و امروزه هجوم تصاویر زیاد شده است. آمیختگی تصاویر با زندگی امروز آمیختگی تصاویر با فرهنگ را سبب شده است. برای مطالعه تصویر باید فرهنگ را مطالعه کنیم. فرهنگ دیداری یکی از شاخه‌های مطالعات فرهنگی است یعنی اینکه به مبانی و مفاهیمی قائل است که مطالعات فرهنگی به آن اعتقاد دارد. به طورکلی فرهنگ دیداری برای اشاره به گستره و محتوا به کار برده می‌شود.»
 


 

   نشست «عکس درمانی» با حضور سید احسان باقری در هفتمین روز از همایش «۱۰ روز با عکاسان» برگزار شد.

    سید احسان باقری در این نشست گفت: «عکس‌ها از درون ما خبر می‌دهند. امکانات جدید امروز مانند اینستاگرام سبب شده افراد با عکس ارتباط برقرار کنند. این عکس‌ها به همراه نوشته ارائه می‌شود که از درون هر فردی خبر می‌دهد. عکس یک محرک است برای اینکه چیزی بنویسیم. چیزی که امروز خیلی استفاده می‌شود پروفایل است. سلفی فقط بدن ما نیست و شاید از کفش خودمان عکس بگیریم که اشاراتی درباره تصور واقعی ما از خودمان یا منِ آرمانی است. ویژگی عکس این است که بدون اینکه بدانیم از درون ما چیزهایی را بازگو می‌کنند.»

   باقری افزود: «ما در بسیاری از مواقع مشکلات و کمبودهای افراد را در عکس‌ها می‌بینیم. عکس‌ها لایه‌لایه اتفاقات و ویژگی شخصیتی ماست. همچنین عکس‌هایی که دیگران از ما می‌گیرند نگاه آن‌ها را نسبت به ما نشان می‌دهد. عکس‌ها خاطرات دوران کودکی، باور‌ها، توصیف از خود، علایق، مهارت‌ها، تفریحات، روحیات، نگرش به آینده و…. را بیان می‌کند.» 

   در ادامه باقری عکس‌هایی را نمایش داد و از حاضران خواست تا نظرات خود را روی برگه بنویسند و در پایان نظرات برخی از حاضران را خواند.
 


 

   سومین نشست از هفتمین روز پنجمین همایش «۱۰ روز با عکاسان» با عنوان «بررسی آثار عکاسی پنجمین دوره ۱۰ روز با عکاسان با رویکرد به گرایش‌های عکاسی» با حضور محمود مروتی برگزار شد.

   محمود مروتی در ابتدای این نشست گفت: «۱۰۴ شاخهٔ عکاسی وجود دارد که عنوان این شاخه‌ها شامل عکاسی آزاد، عکاسی از اجسام ریز، عکاسی انتزاعی، عکاسی باستان‌شناسی، عکاسی پرشی، عکاسی اندام انسان، عکاسی تاریخی، عکاسی تبلیغاتی، عکاسی تزئینی، عکاسی تکراری، عکاسی چهره، عکاسی حرفه‌ای، عکاسی دادگاهی، عکاسی دندان‌پزشکی، عکاسی دیجیتال، عکاسی رقص، عکاسی روحی، عکاسی روزنامه‌ای، عکاسی زمین‌شناسی، عکاسی زیرآب، عکاسی سالنامه‌ای، عکاسی شرکتی، عکاسی طبیعت، عکاسی عروسی، عکاسی علمی، عکاسی غذایی، عکاسی غیرحرفه‌ای، عکاسی فضایی، عکاسی کارت پستال، عکاسی لحظه‌ای، عکاسی مجله‌ای، عکاسی مخفی، عکاسی مد و فشن، عکاسی موشکی، عکاسی نجومی، عکاسی نظامی، عکاسی نمایشی، عکاسی ورزشی، عکاسی ویرایشی، عکاسی هنری و…. است.»

   مروتی افزود: «در عکاسی از تئا‌تر یا نمایش هدف انتقال هیجان صحنه و… است. هیجان، کنش صحنه است. یک عکس از کل صحنه در تئا‌تر وجود ندارد. عکاسی سینما زیر مجموعه‌ی عکاسی تئا‌تر است زیرا قبل از سینما تئا‌تر وجود داشته است. عکاسی پشت‌صحنه بسیار مهم است و باید به آن توجه شود. وظیفه‌ی عکاس تئا‌تر این است که بتواند از تمامی مراحل عکاسی کند.»

   محمود مروتی در ادامه درباره عکاسی نگاه تاکید کرد و گفت: «عکس‌های نگاه یا انتزاعی از واقعیت سرچشمه می‌گیرد. این نوع عکاسی فقط بر بخشی از موضوع تاکید می‌کند و برخی آن را با شعر قیاس می‌کنند.»

   در ادامه نشست عکس‌هایی از نمایشگاه پنجمین همایش ۱۰ روز با عکاسان نمایش داده شد. بخش بعدی نیز به نمایش فیلم اختصاص داشت که سه فیلم با عنوان کارگاه عکاسی ورزشی، مستند پرتره یک عکاس نمایش داده شد.
 


   کارگاه «پرتره‌ی تبلیغاتی» با حضور شهاب حاجی‌مشهدی در هفتمین روز از پنجمین همایش «۱۰ روز با عکاسان» برگزار شد. 

   شهاب حاجی‌مشهدی در این کارگاه گفت: «عکاسی پرتره، شاخه‌ای از عکاسی است که در آن از چهره‌ی انسان عکس‌برداری می‌شود و یکی از مشهور‌ترین انواع عکاسی است که هم در بین عکاسان آماتور و هم حرفه‌ای انجام می‌شود. این نوع عکاسی در زمینه‌های شخصی مثل عکاسی از دوستان، افراد خانواده و حتی خود عکاس نیز انجام می‌پذیرد. یک عکاس پرتره‌ی حرفه‌ای با استفاده از تکنیک‌های عکاسی مثل استفاده از نور، رنگ‌ها و ترکیب‌بندی عکس‌های با کیفیتی می‌گیرد.» 

    حاجی‌مشهدی در ادامه بیان کرد: «عکاسی تبلیغاتی شاخه‌ی بسیار جذابی از عکاسی است به شرط آنکه عکاس بتواند تفکرو سلایق خود را در عکس بگنجاند. اگر با حوزه‌های دیگر عکاسی مقایسه کنیم می‌بینیم که تقریباً در هیچ یک از شاخه‌های عکاسی به اندازه عکاسی تبلیغاتی نظرات سفارش‌دهنده در کار دخیل نیست.

   با توجه به این نکته مهم عکاسانی می‌توانند از کار خود لذت ببرند که عقاید کارفرما را در ذهن خود به دقت تحلیل و نقاط ضعف و قوت آن بررسی کنند و با توجه به هدف نهایی کار، بعد از تصمیم گیری صحیح با استفاده از زبان تفاهم‌آمیز تا حد امکان تفکر و سلیقه‌ی خود را به او منتقل کنند و بعد از جلب موافقت عکسی بگیرند که ناشی از برآیند تفکر کار‌شناسانه و نگاه زیبا‌شناسانه باشد.»
 


 

   بخش «نگاه شخصی» روز پنجشنبه ۲۵ آذرماه با حضور مهسا علیخانی، میرصفی اندیکلایی و رهام شیراز برگزار شد. 

   در ابتدا مهسا علیخانی، عکاس دهه شصتی که دانش آموخته معماری است و از سال ۸۶ در حوزه عکاسی فعالیتش را آغاز کرده از ساعت۱۶ تا ۱۷ به گالری زمستان خانه هنرمندان آمد. 

   مهسا علیخانی ابتدا از مطالعاتش در تاریخ و علاقه‌اش به پیکتورئالیسم (تصویرگرایی) گفت و همزمان با نمایش یکی از مجموعه‌هایش که در آن افرادی در قاب‌هایی که مفهوم قبر را می‌رساندند، قرار داشتند؛ به آیینی اشاره کرد که در برخی از کشور‌ها مرده‌ها را بعد از مدتی از قبر بیرون آورده و با لباس‌هایی که تنشان می‌کردند از آن‌ها عکس می‌گرفتند. 

   در ادامه با پخش کلیپی، قسمت‌هایی از پشت صحنه شکل‌گیری این مجموعه به نمایش درآمد و پس از آن علیخانی گفت: «از زمانی که وارد دنیای عکاسی شدم، نگاه مستند‌گونه و یا زیبایی‌شناسی برای ثبت تصاویر نداشتم و به دنبال آن بودم تا علایق و ذهنیاتم را برسانم.»
 


 

   در ادامه‌ میرصفی اندیکلایی در نگاه شخصی با عنوان «از واقعیت تا انتزاع» صحبت کرد و در ابتدا مجموعه عکس‌هایی از آثار احمد نصراللهی؛ هنرمند نقاش را از زمان واقع‌گرایی تا گرایش این هنرمند به انتزاع به نمایش گذاشت. 

   اندیکلایی در ادامه مجموعه‌هایی از سه دوره‌ی آثار مستند‌گونه، آثار دوران دانشجویی و مجموعه‌ای که فرم‌های انتزاعی به خود گرفته بودند، نمایش داد. 

   مجموعه‌ی تعادل پایدار (قرائن) نخستین عکس‌های این ادوار بود که در آن‌ها اندیکلایی به گفته خودش به دنبال تعادل بصری بوده است و ثبت آن‌ها تا آخر عمرش ادامه خواهند داشت؛ تصاویری که قرینگی را در فضاهایی گوناگون و با اشیا، طبیعت و هر چیزی که ممکن است به تصویر کشیده‌اند. 

   مجموعه‌ی «کهکشانی‌ها» عکس‌های دیگری بودند که در آن‌ها به وسیله‌ی اشیای روزمره مانند لوازم آشپزخانه در قالب تصاویر انتزاعی بخشی از کیهان به نمایش درآمده بود. مجموعه‌ی «زیاده‌خواهی از طبیعت» نیز بخش دیگری بود که با اشاره به نیازهای پی‌د‌رپی انسان‌ها و آسیب‌هایی که به محیط‌زیست وارد می‌شود، شکل گرفته بود، کارهایی که در آن‌ها چالش‌هایی مطرح شده بودند.
 


 

   در ادامه‌ی نشست‌های نگاه شخصی رهام شیراز با نمایش مجموعه‌ی «لحظه‌ی ناقطعی»؛ شامل آثاری از پنج عکاس دفاع مقدس که نمایشگاه آن توسط خودش برگزار شده بود، گفت: «این نمایشگاه به سرپرستی علی‌ قلم‌سیاه برگزار شد.

   ایده‌ی اصلی نمایشگاه این بود که با مطالعه روی عکسهای چندین دهه‌ی مختلف مجموعه‌ای را به نمایش بگذاریم که نگاه متفاوتی نسبت به بقیه در آن باشد، به همین دلیل بر آن شدیم تا محاسبات نظری را پیدا کنیم و ابتدا به سراغ دهه‌ی ۶۰ رفتیم و با آثاری مواجه شدیم که چند ویژگی شاخص داشت.» 

   شیراز به بهره گیری و بهترین استفاده از عکس‌های آنالوگ با وجود محدودیت فراوانی که در آن‌ها وجود داشت، اشاره کرد و گفت: «مدیریت در استفاده از حلقه‌های ۳۶ عکسی یکی از این مشکلات بود و موضوع دیگر این بود که آن‌ها نمی‌توانستند در لحظه عکس‌ها را بررسی کنند و همه‌ی این‌ها مدیریت اساسی را برای ثبت تصاویر ویژه نیاز داشت؛ آن‌ها در واقع با وجود تنشی که با دوربین داشتند، آن درگیری را از سطح برداشت به درجه‌ی مطالعه رساندند.» 

   شیراز همچنین عکس‌هایی از جاوید‌الاثر کاظم اخوان، شهید سعید جانبزرگی، شهید محسن چوبدار، احسان رجبی و مهزراد ارشدی را به دلیل همراه بودن روحیه رزمندگی و سلحشوری، آثار ویژه‌ای خواند که با آثار عکاسان به گفته‌ی او «آژانسی» که سفارشی و خبری کار می‌کنند، تفاوت دارد. 

    محوریت دیگر آثار این مجموعه که شیرازبه آن پرداخت، محلیت بود، موضوعی که در عکس‌هایی از یک سنگر که در زمانی پیش و پس از نابودی آن گرفته شده بودند وجود داشت؛ همچنین محوریت احتضار موضوع دیگری بود که شیراز آن را در عکس‌هایی از لحظه‌های شهادت رزمندگان با ایجاد حالتی بینابینی در مخاطب توصیف کرد. 

   وی در ادامه با نمایش عکس‌هایی بی‌هوا از دهه‌ی ۸۰ میلادی مجموعه‌ی مذکور را به آثار موجود در این دهه تشبیه کرد و بعد از محوریت دیگر این آثار یعنی نمایش عنوان «اسیر» تعریف کرد.  شیراز همچنین ماهیت تعدادی از عکس‌های کاظم اخوان را به عکاسی استیج تشبیه کرد و وجود نگاه شهودی را عامل ایجاد خلاقیتی ناب و غریزی خواند.