ساتیار امامی، عکاس خبری که این روزها مشغول به ساخت فیلم مستندش دربارهٔ پسر بچه‌ای که در عکس‌های حادثه تروریستی اخیر در مجلس از پنجرهٔ مجلس آویزان است، گفت:

   «من همیشه دغدغه عکاسی دارم و اینکه عکاسانمان در چه شرایطی کار می‌کنند. هم خودم درگیر این مساله بودم و هم اینکه بقیه همکارانم و شرایط کاریشان را می‌بینم. وقتی که این حادثه رخ داد، عکس عماد من را مجاب کرد که هم پیگیر این ماجرا شوم و هم اینکه قصه عماد را بیان کنم.»

   امامی با تاکید بر اینکه «ما قبل از ثبت این عکس توسط امید وهاب‌زاده عماد و خانواده‌اش را نمی‌شناختیم» افزود: این عکس باعث شد که ما به شناخت برسیم و در واقع بعد از انتشار این عکس، رسانه‌ها دوباره به آن پرداختند و رمزگشایی شد. فهمیدیم که بچه‌ای که از پنجره آویزان بوده است و نیروهای امنیتی او را نجات دادند که بوده است، چرا آن بچه آنجا بوده و مشکل‌اش چه بوده است؟! تا حدودی انتشار این عکس باعث شد که دردهای این بچه و خانواده‌اش نشان داده شود و حالا وزیر بهداشت و مسئولین در حال کمک به او هستند. »

   وی در پاسخ به این پرسش که آیا فیلم مستندش انتقادی است؟ گفت: فیلم من انتقاد به شرایط بیماری عماد نیست چون این اولین و آخرین عماد نخواهد بود که در این شرایط هست و مسئولان باید توجه کنند و البته نمی‌توانم بگویم که عماد بهانه‌ای است تا بخواهم قدرت رسانه عکاسی را به نمایش بگذارم، بحث من این است که اگر این عکس، در آن روز گرفته نمی‌شد آیا عماد شناخته می‌شد؟ 

   ساتیار امامی در خصوص علت نام‌گذاری مستندش به نام «شرح یک عکس» بیان کرد: «چون شرح یک عکسی است که یک عکاس خبری در شرایط سخت آن را جاودانه کرد و شرح شرایطی است که سوژه‌ای را به مسئولین نشان داد و اینکه نیاز به کمک دارد.»

   وی با بیان اینکه «این فیلم مستندی است که حادثه تروریستی را از دیدگاه عکاسان بازتاب می‌دهد» گفت: «بحث دیگری که من دنبال می‌کنم، شرایط عکاسی است و به این شیوه شاید زوایای پنهانی از حضور رسانه‌ها و مشکلاتشان را در بحران‌های پیش‌رو نشان بدهم. این حادثه فقط به شیوهٔ خبری رسانه‌ای شد و من می‌خواهم از دید عکاسان نیز آن را بیان کنم.»

   امامی در ادامه افزود: «نگاه من در این مستند، رسانه‌ای است و مثل یک عکاس آن را دنبال می‌کنم. این فیلم عواملی حرفه‌ای ندارد و فقط من به جای عکاسی، فیلمبرداری می‌کنم و کسانی که دعوت می‌شوند تا جلوی دوربینم قرار بگیرند، این افراد عموما آدم‌های واقعی داستان هستند مثل عکاس عکس عماد، خانوادهٔ عماد و دیگران.»