این روزها اینستالیشن، پرفورمنس و عکس و چیدمان روی آینه‌ی مهدی منصوری لحظات متفاوتی را در گالری گلستان پدید آورده است، از جمله این که هر شب ساعت ۷ عصر چراغ‌های گالری گلستان برای نیم ساعت خاموش می‌شوند.

«ابرانسان» عنوان کنجکاوی‌برانگیز تازه‌ترین مجموعه‌ی آثار مهدی منصوری است. او که عکاس شناخته می‌شود، در سال‌های اخیر از رسانه‌ی معاصر عکس برای خلق مدیوم‌های تازه بهره برده و با تجربه‌گرایی آثاری را آفریده که سخت بتوان آنها را در دسته‌بندی‌های هنری جای داد. مجموعه‌ی «مادام باترفلای» او که سه سال پیش در همین گالری گلستان به تماشا بود، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان سبک منحصربه‌فرد ثبت شد.

هر شب ساعت ۷ چراغ‌های گالری گلستان به‌مدت نیم ساعت خاموش می‌شود تا چیدمان جدید منصوری در ویترین گالری گلستان که روایتی معناگرا از کهکشان ابرانسان است به چرخش و گردش درآید.

آنچه بدو ورود توجه تماشاگران این نمایشگاه را جلب می‌کند حضور شخصیت‌های شناخته‌شده در عکس و چیدمان‌های این هنرمند جوان است: لیلی گلستان، علیرضا سمیع‌آذر، الناز شاکردوست، پویا آریان‌پور، صنم حقیقی و حوری قویمی. البته فیگور این شخصیت‌ها چنان در فرم آثار غرق است که مخاطب برای یافتن هر یک باید در هر اثر جست‌وجوگری کند.

نظاره به خویشتن

مهدی منصوری در بخش‌هایی از بیانیه‌ی نمایشگاه ابرانسان نوشته است: «سال ۲۰۲۱ لئو در مقام یک شمن ظاهر می‌شود … اتفاق‌های عجیب‌وغریب و دوبار تجربه‌ی نزدیک‌به‌مرگ، او را به این مرحله از زندگی‌اش رسانده است. او تبدیل به ابرانسانی شده است که نه زن است و نه مرد. نه حیوان است و نه انسان‌وار ولی عین حال از تمام توانایی‌های آن‌ها برخوردار است. پیشرفت علم پزشکی و تکنولوژی او را تبدیل به موجودی نامیرا کرده که توانایی‌های خارق‌العاده‌ای دارد اما همچنان عواطف و احساساتش همچون تأثیر سیارات بر زمین، بر قلب او حاکم هستند و هر لحظه با انعکاسی تازه نقشی جدید خلق می‌کنند. او با این سیارات محصور شده است که گویا اگر بتواند فراسوی این احساسات و افکار را ببیند آگاه می‌شود که نظاره‌گر خویشتن است…»

او در تکمیل این مفهوم می‌گوید: «ابرانسان را با الهام از رویکرد هنری متیو بارنی و جکسون پولاک خلق کردم. درونمایه‌ی آثارم در خصوص دغدغه‌های ازلی مثل عشق، مرگ و تمام چیزهایی‌ست که انسان‌ با آن درگیر است و او را به چالش می‌کشد، در عین حال این آثار بشارت می‌دهند انسان می‌تواند به حدی برسد که قائم به ذاتش باشد.»

وجه اشتراک همه‌ی آثار مهدی منصوری در ابرانسان، استفاده از آیینه است. این اشتراک حتی در رابطه با گوی‌هایی که با رنگ‌های مختلف آرایه شده‌اند و در ویترین گالری گلستان خودنمایی می‌کنند، نیز به چشم می‌خورد. این گوی‌ها بستر روایت چیدمان هستند و روی آن‌ها آثاری از رنگ‌های مختلف دیده می‌شود. یک شمع نیز در لا‌به‌لای گوی‌ها روشن است.

مهدی منصوری در رابطه با این گوی‌ها به میهمانانش می‌گوید: «بعضی از این گوی‌ها را یک ساعته آماده کردم اما بعضی دیگر را ماه‌ها طول کشید تا بتوانم آماده کنم و رنگ‌ها را روی آن‌ها قرار دهم.»

در قسمت دیگری از نمایشگاه، تابلویی با نام تعادل را می‌بینید. در این اثر دو نفر دیده می‌شوند که روی زمین وارونه خوابیده‌اند و گوی‌های آینه‌ای مشکی در دست دارند. در تابلو دیگری با عنوان زایش، دو نفر جنین‌وار در خود مچاله شده‌اند و باز هم گوی‌های آینه‌ای را در آغوش گرفته‌اند. چهره‌ی مانکنی هم در میان تصویر به چشم می‌خورد و اطراف اثر به طرحی از موزائیک‌های سنتی مزین است. بستر آینه‌ای تمام آثار سبب می‌شود مخاطب خود را در متن هر اثر ببیند و همین چالش تازه‌ای برای او می‌آفریند.

مهدی منصوری درباره‌ی ایده‌ی به کار بردن آینه در آثارش گفت: «آینه همیشه در کارهایم بوده است زیرا آن را دوست دارم و برای من مفهوم زیادی دارد. وقتی آدم‌ها روبه‌روی همدیگر قرار می‌گیرند هم مانند آینه هستند. مولانا می‌گوید بهترین کاری که یک دوست می‌تواند بکند این است که صاف و بدون قضاوت و حسادت جلوی شما بایستد تا یک آینه بشود که شما خودتان را ببینید. در آثار من، همه‌ی تصویرها روی آینه است و وقتی تصویرها پاک شود آینه می‌ماند که مهمترین موضوع برای من همین است.»

او درباره فیگورهایی که از شخصیت‌های مختلف در آثارش بهره برده است گفت: «این مجموعه برگرفته از افرادی است که روی من تأثیرگذاری زیادی داشته‌اند.»

منصوری درباره‌ی روح تجربه‌گرایش در خلق آثاری هنری و مبحث خلاقیت گفت: «به نظر من، خلاقیت فی‌البداهه می‌آید، و هنر چیزی جز آفرینش مداوم نیست. زمانی که هنرمند سعی می‌کند فکر نکند و دریافت داشته باشد، این دریافت‌ها انگار از جای دیگری، بیرون از وجود هنرمند می‌آیند و گرنه، اگر آن چیزی باشد که درون هنرمند وجود دارد دیگر نمی‌توان نام آن را خلاقیت گذاشت. مثل اینترنت که به یک شبکه‌ای وصل می‌شوی و اطلاعات را دریافت می‌کنید، خلاقیت هم همین است، حالا این که بتوانی خودت را در این لحظه نگه داری هنر می‌خواهد و به نظر من هنرمند یعنی همین، هر انسانی که بتواند خودش را در این لحظه نگه دارد به‌نوعی هنرمند است.»

او همچنین اضافه کرد: «ساخت این مجموعه سه سال زمان برده است، یعنی از سال ۹۵ که آخرین نمایشگاهم برگزار شد تا کنون در حال ساخت این مجموعه بوده‌ام.»

لیلی گلستان: آینده‌ی درخشانی برای مهدی منصوری پیش‌بینی می‌کنم

لیلی گلستان، مدیر گالری گلستان در رابطه با تفاوت آثار مهدی منصوری نسبت به سایر هنرمندان گفت: «تفاوت او با دیگران در نوآوری در کارهایش است. او توانسته است سبکی را ابداع کند که پیش از این، به این صورت وجود نداشته است.»

او در خصوص نمایشگاه اَبَرانسان گفت: «حتماً نظرم خیلی خوب بوده که برایش نمایشگاه گذاشته‌ام. این نمایشگاه را خیلی دوست دارم چون در آن فکر و ایده وجود دارد و بسیار هم خوب اجرا شده است.»

گلستان در پاسخ به این سؤال که دورنمای این هنرمند را چطور می‌بینید، گفت: «این هنرمند چند سال است که با من کار می‌کند و هر بار از بار پیش بهتر شده و پیشرفت محسوس کرده است. هنرمندی است جست‌وجوگر، باانگیزه و پرشور. خوب می‌خواند و بسیار می‌پرسد. من در کمتر جوانان هنرمندی این کنجکاوی و شور را می‌بینم. پس دورنمای درخشانی برایش پیش‌بینی می‌کنم.»

خانم گلستان همچنین در رابطه با وجه تفاوت نمایشگاه ابرانسان مهدی منصوری با نمایشگاه قبلی‌اش مادام باتر‌فلای گفت: «نمایشگاه‌های قبلی همه عکس بودند اما همان عکس‌ها هم متفاوت بودند و نوآوری‌های زیادی در آن‌ها دیده می‌شد.»

نمایشگاه «ابرانسان» مهدی منصوری تا چهارشنبه سیزدهم آذرماه در گالری گلستان دایر است.

نشانی گالری گلستان: تهران، دروس، خیابان کماسایی، پلاک ۳۴ – نقشه