Dorothea Lange. مادر مهاجر، نیپومو، کلیفرنیا، فوریه/مارس ۱۹۳۶

انگشتان دست راستش را روی صورتش گذاشته. خستگی و نگرانی را می‌توان در چهره‌اش دید. فرزندان خردسالش با لباس‌های گشاد و مندرس از دو طرف به او تکیه داده و خود را پشت شانه‌هایش پنهان کرده‌اند، و فرزند سوم با صورتی رنگ‌پریده و کثیف در آغوش مادر آرام گرفته.

این عکس، یکی از هفت عکسی است (با آن که خود عکاس از گرفتن پنج عکس صحبت کرده) که دوروتیا لانگ در زمستان/بهار سال ۱۹۳۶ طی مأموریتش برای دولت آمریکا در راستای برنامه اداره امنیت کشاورزی (FSA) ثبت کرده است. هدف از این برنامه آگاهی‌رسانی و کمک به کشاورزان مصیبت‌دیده در دوران «رکود بزرگ» بود.

Dorothea Lange
Dorothea Lange

Dorothea Lange
Dorothea Lange

سوژه اصلی این عکس فلارنس اوئنز تامپسن، یک مادر ۳۲ ساله و کارگر آواره‌ی برداشت محصول است. او و هفت فرزندش در گوشه یک زمین کشت نخود در کمپی در نیپوموِ کلیفرنیا و در جوار شمار زیادی از کارگران فصلی که معیشت‌شان به‌علت از بین رفتن محصولات کشاورزی نابود شده بود مستقر بودند.

لانگ درباره تجربه مواجهه‌اش با این مادر می‌گوید: «به آن مادر گرسنه و ناامید نزدیک شدم، مثل آهنربا جذبم کرد. نمی‌دانم چطور دلیل حضور یا عکاسی‌ام را توضیح دادم، اما یادم هست که از من هیچ سؤالی نکرد… نام و گذشته‌اش را نپرسیدم. سنش را به من گفت، گفت که ۳۲ سال دارد و با سبزیجات یخ‌زده‌ی مزارع اطراف و پرنده‌هایی که بچه‌ها کشته‌اند زندگی می‌گذرانند. مزرعه نخود یخ زده بود و کاری برای آنها وجود نداشت. او گفت که تایرهای ماشینش را فروخته تا غذا بخرد.»

تصویر روزنامه سن‌فرانسیسکونیوز، سه‌شنبه، 10 مارس 1936
تصویر روزنامه سن‌فرانسیسکونیوز، سه‌شنبه، ۱۰ مارس ۱۹۳۶

این در حالی است که خود تامپسن بعدها این گفته‌های لانگ را رد کرده است. در مصاحبه‌ای در دهه ۱۹۷۰ با این مادر مهاجر، او اصرار داشته که او و لانگ با هم حرفی نزد‌ه‌اند، و او تایرهای ماشینش را نفروخته. تامپسون گفت که لانگ یا او را با یک کشاورز دیگر اشتباه گرفته یا به آنچه که از شرایطش فهمیده آب و تاب داده تا قصه بهتری از او بسازد.

سارا مایسْتِر که در این باره تحقیقاتی را انجام داده، مدعی است که احتمالاً گزارش نشریات عامل این سوءتفاهم هستند: «آنها شرایط کلی آن کمپ‌ها را توصیف کرده‌اند و نه شرایط خانواده تامپسون، با این حال در غیاب اطلاعات دیگر، از همان اطلاعات برای نوشتن زیرنویس این عکس‌ها استفاده شده است.»

Bill Ganzel. مادر مهاجر، 1979
Bill Ganzel. مادر مهاجر، ۱۹۷۹

پرتره دوروتیا لانگ روی ماشین فورد با یک دوربین گرافلکس در دستش، کلیفرنیا، 1936
پرتره دوروتیا لانگ روی ماشین فورد با یک دوربین گرافلکس در دستش، کلیفرنیا، ۱۹۳۶

با وجود این اطلاعات ضد و نقیض، نمی‌توان قدرت «مادر مهاجر» را انکار کرد. این عکس با تصویر نمادین خود که یادآور تمثال مادر و فرزند در هنر مسیحیت است و ارجاعش به دورانی مهم در تاریخ ینگه دنیا و نیز تاریخ عکاسی و نیروی اجتماعی برآمده از «رکود بزرگ» که به عکاسان اجتماعی از جمله واکر اونز مجال بروز داد، بدل به یکی از مشهورترین عکس‌های جهان شد و آوازه دوروتیا لانگ را به‌عنوان یکی از پیشگامان «عکاسی مستند» به سر زبان‌ها انداخت. اما خود لانگ، عکاسی که رویکرد بشردوستانه‌اش را به‌شکلی تحسین‌برانگیز در دوران جنگ جهانی دوم با عکاسی از ژاپنی‌های درون خاک آمریکا ادامه داد، این لقب را دوست نداشت چرا که حس می‌کرد این عبارت نمی‌تواند بازتاب‌گر آن شور اجتماعی‌ای باشد که او را به حرکت وا می‌داشته.

در سلسله مطالب «داستان یک عکس» با هم تأثیرگذارترین و معروف‌ترین عکس‌های جهان را مرور کرده و با داستان پشت هر یک آشنا می‌شویم.