«خاطرآرت» یک نشریهی ویدئویی است که قرار است به شکل کانالی در فضای مجازی منتشر شود.
این نشریه فضاییست متمرکز بر «گفتوگو با هنرمندان» برای اشاره به جزئیات کوچک و گاه بسیار کوچک. جزئیات به ظاهر کم اهمیتی که یا آنها را (در شرایط معمول) شایستهی توجه نمیدانیم و یا به هر دلیلی از اشاره به آن پرهیز و ابا داریم. اساس نشریهی خاطرآرت استوار بر سوال جوابهای کوتاه و یکخطی با هنرمندان است. حتماً خود شما هم تاکنون با پرسشهایی از این دست در مطبوعات مواجه شدهاید و کم و بیش میدانید از چه چیزی صحبت میکنیم.
این همان چیزی است که در غرب به آن «پرسشنامهی پروستی» میگویند.
(Questionnaire Proust)
مارسل پروست در اواخر قرن نوزدهم نوشت: برای شناختن کاراکتر آدمها نیازی به همنشینی و گفتوگوهای طولانی مدت و پیچیده نیست. فقط کافیست از کسی بخواهید پاسخهایی کوتاه به چنین سوالهایی بدهد و برای نمونه سوالهایی را نوشت نظیر:
شادی تمام و کمال در نظر شما چیست؟
کی و کجا از همیشه خوشحالتر بودهاید؟
دوست دارید چه قدرت ویژهای داشته باشید؟
اگر میتوانستید، چه چیزی را در خودتان تغییر دهید؟
چه خصلتی در زنها برایتان مهم است؟
نویسندهی مورد عالقهتان کیست؟
دوست دارید چه جوری بمیرید؟
شعارتان در زندگی چیست؟
و ….
سوال و جوابهایی که احتمالاً در قضاوتی گذرا و در نگاه اول، میتواند صرفاً یک سرگرمی و تفننِ سبکسرانه به نظر بیاید. اما همین بازیگوشیهای کوتاه و خلاصه، به شرط «توجه و دلسپاریِ پاسخ دهنده»، دریچهای خواهد گشود برای هرچه نزدیکتر کردن مخاطب به او.
در قلمرو فرهنگ و هنر ایران، کیست که کنجکاو نباشد که بداند مثلاً:
صادق هدایت بیشتر از چی میترسیده؟
سهراب سپهری در لندرُوِرَش در جادههای کویری چه موسیقیای را گوش میکرده؟
نصرت کریمی با کدام شخصیت ادبی احساس نزدیکی داشته؟
روح الله خالقی چه ترانهای را زیر لب مثل ورد میخوانده؟
بزرگترین حسرت ساعدی در زندگی چی بوده؟
شادی واقعی در نظر فروغ فرخزاد چی بوده؟
علی اکبر صنعتی آرزوی چه پروژهای را در سر میپرورانده؟
ارحام صدر کی و کجا از همیشه خوشحالتر بوده؟
مهرجویی کدام پالانش را عزیزترین دستاورد زندگیاش میدانسته؟
فهیمه راستکار کدام دستپخت نجف را بیش از همه دوست داشته؟
نوشیدنی محبوب خود نجف چه بوده؟
آذر شیوا سختترین بازی عمرش را در چه لحظهای تجربه کرده؟
صادق چوبک موقع نوشتن چه عادات و آدابی داشته؟
اخوان ثالث هنرآفرین شبانه بوده یا روزانه؟
ابوالحسن صبا چطور؟
و یا مثلاً شعار اصلی ایرن زازیانس در زندگی چی بوده؟ (آنچنان که نشریهی «ستاره سینما» در دههی پنجاه، پاسخ او را برایمان ثبت کرده).
شاید نتوانید تصور کنید که مثلاً برای ما که دو سه سالی است پی تحقیقی دربارەی عباس مهرپویا، ورق به ورق لای مجلات، مصاحبههای او را میجوییم تا از رهگذر پاسخهایش (و حتی باِ تصور و تجسمِ ادایِ کلماتش) بلکه بتوانیم نوری به وجودِ غایب و از دست رفتهاش بتابانیم، پیدا شدن نظیر چنین سوالجوابهایی، حکم چه گنجی را میتوانست داشته باشد. و حالا که داریم تصور میکنیم، چرا کاملتر و گستردهتر آرزو نکنیم؟
ایکاش مجلهای بود که با استمراری حرفهای، در چهار دههی، ۳۰، ۴۰، ۵۰، ۶۰ و در چهار نوبت (و هر بار با فاصلهای ده ساله) سراغ مهرپویا و دیگر هنرمندانمان رفته بود و هر بار چنین سوالهایی را ازشان پرسیده بود.ِ
که اگر پیشینیانِ ما چنین کاری را برایمان کرده بودند، حالا چه تصویر رنگارنگ، دقیق و پرِ ازجزئیاتی از آنها در اختیار داشتیم. نه تنها تصویری پررنگ از خودِ آن هنرمند (در سنین مختلف)، که نیز تصویری بازتاب یافته از سلیقهی روزگارشان به مثابهی یک گفتمان جمعی (در دهههای مختلف).
بدون آنکه تصور کنیم مشغول به انجام کار بسیار مهمی هستیم، عمیقاً باور داریم که نشستن روبهروی قاب همین سوالجوابهای کوتاه، حکم نجوای خصوصیای را خواهد داشت که مخاطبان را کمی به نامدارانِ فرهنگیمان و به فعالان جدی عالم هنر، نزدیک میکند.
شاید در وهلهی اول، این کار سرسری و گذرا به نظر بیاید؛ اما ما اینها را صرفاً برای مخاطب امروز تهیه نمیکنیم! اینها «برگه احوالاتی» است که گِرد میآوریم و در بطری میگذاریم و به رودخانهی «زمان» میاندازیم برای آیندگان. برای محققانی که بعدها دیگر دسترسی به خیلی از آدمهای این روز و روزگار را نخواهند داشت. اینها هدیه و یادگار ما خواهد بود به آنها، تا به سلیقهسازانِ فرهنگیِ دوران ما، از مجرایی کاملاً شخصی، نزدیکتر شوند، کمی نزدیکتر.
همراهی شما با این سوالجوابها، شاید فرصت بیتکراری باشد که مخاطبانِ فرضیِ امروز و آینده، از این راهِ غیرمستقیم با افکار پشت آثارتان آشناتر شوند و حتی کمی فراتر، شاید شما بخواهید برای اولینبار تصویری یگانه و نو از خودتان در ذهن آنها ترسیم کنید.
شهریار توکلی
لیلا پوربابک
آدرس صفحهی اینستاگرام: Khaterartt
آدرس صفحهی یوتیوب: KhaterArt