مرکز بینالمللی عکاسی (ICP) از ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ میزبان نخستین نمایشگاه انفرادی شیدا سلیمانی با عنوان «پنجره» است.
در توضیح این نمایشگاه آمده:
«پنجره» که به معنای گذرگاه یا روزنه در فارسی است، بر پایهی مجموعهی در حال انجام «روحنویس» (Ghostwriter) سلیمانی بنا شده است؛ مجموعهای که او در آن به تجربیات تبعید و مهاجرت […] والدینش به عنوان لنزی برای بررسی نظامهای گستردهتر ژئوپلیتیک میپردازد. سلیمانی به خاطر ترکیببندیهای پیچیده و استودیوییاش که عکسها، وسایل صحنه، حیوانات زنده و حتی والدینش را در صحنههای سورئال و واقعگرایانهی سحرآمیز در هم میآمیزد، شناخته شده است و کار خود را در «پنجره» با رونمایی از مجموعهای جدید شامل پرندگان زخمی گسترش میدهد. این نمایشگاه که توسط الیزابت شرمن، کیوریتور مهمان، گردآوری شده است، بیش از چهل عکس را گِرد هم میآورد که اکثریت قریب به اتفاق آنها هرگز پیش از این در نیویورک به نمایش گذاشته نشدهاند.
شرمن میگوید: «سلیمانی در آثارش به شکلی منحصربهفرد، جزئیات پیچیدهی تاریخ خانوادهاش، پژوهش عمیق در ژئوپلیتیک و علاقه موروثیاش به مراقبت را در زبانی دیداری کاملاً خاص خودش در هم میآمیزد. فضاهای خلاقانه و جادوییای که او خلق میکند، امکان بیان پیچیدگی در روایت این داستانها را فراهم میآورد و غنا و ماهیت دائماً در حال آشکار شدن آنها را ارج مینهد. […]».
مجموعهی روحنویس، تاریخ خانوادگی سلیمانی [خانوادهای مهاجر] را به عنوان چارچوبی مفهومی فراگیر در بر میگیرد که بر فرآیند خلاقانهی او – از اهمیت اشیاء و یادگاریهای خانوادگی مورد استفاده تا ترکیببندی خود عکسها – تأثیر میگذارد. این مجموعه به نوعی روحنویسی را در نحوهی روایت و بازسازی آلام و سختی زندگی والدین سلیمانی [در جهان دور از وطن] بدون استفادهی مستقیم از صدای آنها انجام میدهد. […] مادر سلیمانی مجبور شد پرستاری فعال را رها کند، که این امر او را به مراقبت از پرندگان وحشی سوق داد؛ مهارتی که بعدها به دخترش منتقل شد. این فرآیند [و معانی] با درجهای از فشردگیِ دیداری و انباشت جزئیات در عکسهای سلیمانی بیان میشود، زیرا قطعات، جزئیات یا بافتهای خاص – حیات وحش و گیاهان، معماری و چشمانداز – به جای توصیف مستقیم، اغلب بهعنوان نماد و استعاره عمل میکنند. سلیمانی دستساختههای سفر والدینش را در پسزمینههایی متشکل از تصاویری که از مجموعهای از عکسهای آرشیو خانوادگی گرفته شدهاند، قرار میدهد و در نتیجه آثاری به دست میدهد که لایههایی ترکیبی از داستانهای متعدد هستند و ردیابیهای واقعی تاریخ را در فضاهای تازه تصور شده مستند میکنند.
یک تحول جدید در مجموعهی روحنویس، عکسهای «کوچ راهها» (Flyways) هستند که توجه را به وضعیت اسفبار پرندگان مهاجر – که بسیاری از آنها در سفرهای طولانیشان از مناطق پرجمعیت زخمی میشوند – جلب میکنند. […] پرندگانی که سلیمانی از آنها عکاسی کرده و در عکسهایش قرار میدهد، نقش شخصیتهای اصلی را بر عهده میگیرند و استعارهای برای بسیاری از موانع اجتماعی، سیاسی و زیستمحیطی هستند که افراد مجبور به فرار (مهاجرت) خودْ با آنها روبرو میشوند.

شیدا سلیمانی (متولد ۱۹۹۰) هنرمند، مدرس و فعال ایرانی-آمریکایی است. او با کار در اشکال و رسانههای مختلف – بهویژه عکاسی، مجسمهسازی، کلاژ و فیلم – اغلب تصاویرِ منبع را از رسانههای عمومی/دیجیتال برمیگزیند و آنها را در تابلوهایی ناآشنا بازنمایی میکند. آثار او بیشتر پیرامون مضامینی چون تاریخ خانوادگی، خشونت سیاسی، حافظه، حقوقبشر و مسائل ژئوپلیتیک حرکت میکنند. آثار سلیمانی در مجموعههای دائمی متعددی از جمله موزهی گوگنهایم، موزه هنرهای زیبای بوستون، آکادمی هنرهای زیبای پنسیلوانیا، مرکز هنرهای دیداری MIT List و کادیست پاریس نگهداری میشود. آثار او به صورت بینالمللی در نمایشگاهها و نشریاتی مانند نیویورک تایمز، فایننشال تایمز، آرت این آمریکا، اینترویو مگزین و بسیاری دیگر به رسمیت شناخته شدهاند. سلیمانی که در پراویدنس، رود آیلند ساکن است، همچنین دانشیار رشتهی «استودیوی هنری» در دانشگاه براندایس و یک توانبخش حیات وحش با مجوز فدرال است.