هایپرفوکال می‌تواند مبحث پیچیده‌ای باشد، چه برای عکاسان مبتدی و چه عکاسان حرفه‌ای. اما اگر می‌خواهید شارپ‌ترین عکس‌های ممکن را بگیرید، به‌ویژه در ژانر عکاسی منظره، درک این مفهوم بسیار ارزشمند است. در این مقاله، مبحث فاصله هایپرفوکال را باز خواهیم کرد و چند روش برای دست‌یابی به شارپ‌ترین عکس ممکن با بیشترین عمق میدان را معرفی می‌کنیم. همچنین جدول‌های محاسباتی مربوط به فاصله هایپرفوکال و نیز تکنیک‌های ساده‌تر برای یافتن فاصله هایپرفوکال معرفی می‌شوند.

فاصله هایپرفوکال زمانی اهمیت زیادی پیدا می‌کند که در کادر مورد نظر چیزهایی در نزدیکی ما باشند، به‌ویژه در عکاسی منظره. در عکس بالا، سنگ‌های پیش‌زمینه و کاکتوس‌های ساگوارو و کوه‌های پس‌زمینه همگی به‌شکل قابل قبولی شارپ و واضح هستند.
فاصله هایپرفوکال زمانی اهمیت زیادی پیدا می‌کند که در کادر مورد نظر چیزهایی در نزدیکی ما باشند، به‌ویژه در عکاسی منظره. در عکس بالا، سنگ‌های پیش‌زمینه و کاکتوس‌های ساگوارو و کوه‌های پس‌زمینه همگی به‌شکل قابل قبولی شارپ و واضح هستند.

نکته: با وجود این که مطالب طرح‌شده در این مقاله ساده و قابل درک هستند، اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که فاصله هایپرفوکل می‌تواند مبحث پیچیده‌ای باشد. اگر تازه عکاسی را شروع کرده‌اید، اکیداً توصیه می‌کنیم که پیش از مطالعه‌ی این مقاله مطالب مربوط به «دیافراگم» و «عمق میدان» را مطالعه کنید.

فاصله هایپرفوکال چیست؟

فاصله هایپرفوکال به‌زبان ساده فاصله‌ای از فوکوس است که به عکس‌تان بیشترین عمق میدان را می‌دهد. به‌عنوان مثال، منظره‌ای را در نظر بگیرید که می‌خواهید در آن همه چیز—از پیش‌زمینه تا پس‌زمینه—واضح و شارپ باشد. اگر روی پیش‌زمینه فوکوس کنید، پس‌زمینه در عکس مات و فلو می‌شود. و اگر روی پس‌زمینه فوکوس کنید، پیش‌زمینه مات و فلو می‌شود.

راه حل این مشکل چیست؟ خیلی ساده: باید روی نقطه‌ای بین پیش‌زمینه و پس‌زمینه فوکوس کنید، که باعث می‌شود هم عناصر پیش‌زمینه و هم عناصر پس‌زمینه در صحنه‌ی مورد نظر به‌شکل معقولی شارپ بشوند. به این فاصله‌ی فوکوس اصطلاحاً فاصله‌ی هایپرفوکال می‌گویند.

اما این مفهوم در جهان نورشناسی و اُپتیک پیچیدگی‌های بیشتری دارد. تعریف فنی فاصله هایپرفوکال عبارت است از: نزدیک‌ترین فاصله‌ی فوکوسی که اجازه می‌دهد اشیاء واقع در موقعیت بی‌نهایت به‌شکل قابل قبولی واضح (شارپ) باشند. منظور از «بی‌نهایت» در اینجا اشیاء و چیزهای واقع در دوردست هستند—به‌عنوان مثال، خط افق یا ستاره‌های شب. اما از این تعریف می‌توان تفاسیر متفاوتی داشت:

  1. یکی از تفاسیر این تعریف این است که فاصله هایپرفوکال لنز با دیافراگم تغییر می‌کند. چرا؟ مثلاً فرض کنید دیافراگم لنز باز است، مثلاً f/2. در این صورت شما باید در فاصله‌ی بسیار دورتری فوکوس کنید تا اشیاء واقع در بی‌نهایت نیز در فوکوس باشند. اما در دیافراگم‌های بسته مثل f/11 یا f/16، با فوکوس نزدیک‌ترِ لنز اشیاءِ دوردست شارپ خواهند بود. بنابراین، در اینجا فاصله هایپرفوکال با بسته‌تر شدن دیافراگم کوتاه‌تر می‌شود.
  2. اما تفسیر دیگر این است که فاصله هایپرفوکال با دیافراگم تغییر نمی‌کند. چرا؟ در این تفسیر، فاصله هایپرفوکال عبارت است از فاصله‌ی فوکوسی که وضوح و شارپنس یکسانی میان پیش‌زمینه و پس‌زمینه فراهم می‌کند. این چیزی نیست که با دیافراگم تغییر کند (حتی زمانی که هم پیش‌زمینه و هم پس‌زمینه با باز شدن دیافراگم بیشتر و بیشتر ناواضح می‌شوند).
  3. علت این تفاسیر متضاد را باید در عبارت «وضوح قابل قبول» در تعریف فاصله هایپرفوکال جست‌وجو کرد. برای بعضی، وضوح قابل‌قبول یک مقدار دقیق است، اما برای برخی دیگر «وضوح قابل قبول» یعنی برابر بودن وضوح (شارپنِس) پیش‌زمینه و پس‌زمینه. هیچ یک از این دو تفسیر غلط نیست، و تعریف هایپرفوکال اجازه می‌دهد که هر دو را اتخاذ کنیم. اما، تفسیر دوم این مزیت را دارد که عکسی با بیشترین وضوح سرتاسری از جلو تا عقب ارائه دهد، چرا که وضوحِ پس‌زمینه را بر وضوح پیش‌زمینه اولویت نمی‌دهد.

فاصله کانونی شما همچنین تأثیر زیادی روی فاصله هایپرفوکال دارد. با زوم کردن یا افزایش فاصله کانونی، فاصله هایپرفوکال بیشتر و بیشتر می‌شود. به‌عنوان مثال، در یک لنز ۲۰ میلی‌متری برای دست‌یابی به وضوح قابل قبول افق می‌توانید در فاصله‌ی نزدیکی فوکوس کنید. اما در یک لنز ۲۰۰ میلی‌متری، فاصله هایپرفوکال می‌تواند به ده‌ها متر برسد.

همچنین مهم است بدانید، وقتی در فاصله هایپرفوکال فوکوس می‌کنید، عکس شما از فاصله‌ی نصف آن نقطه تا بی‌نهایت واضح خواهد شد. بنابراین، اگر فاصله هایپرفوکال برای یک دیافراگم و فاصله کانونی مشخص برابر با ۳ متر باشد، هر چیزی از فاصله‌ی ۱.۵ متری تا افق واضح و شارپ خواهد شد.

مشخصات عکس: سونی RX100 IV و لنز 70-24 میلی‌متری F1.8-2.8 در فاصله کانونی 10.15 میلی‌متر، ایزو 200، 13/1 ثانیه، f/11
مشخصات عکس: سونی RX100 IV و لنز ۷۰-۲۴ میلی‌متری F1.8-2.8 در فاصله کانونی ۱۰.۱۵ میلی‌متر، ایزو ۲۰۰، ۱۳/۱ ثانیه، f/11

چه زمانی از فاصله هایپرفوکال استفاده کنیم؟

ضرورتی ندارد که همه عکس‌هایتان را روی فاصله هایپرفوکال فوکوس کنید. به‌عنوان مثال، فرض کنید که روی قله‌ای ایستاده‌اید و منظره‌ی دوردستی را تماشا می‌کنید. اگر چیزی در پیش‌زمینه‌ی عکس‌تان وجود نداشته باشد، دیگر محاسبه‌ی فاصله هایپرفوکال و فوکوس روی این فاصله غیرمنطقی است، چرا که در اینجا نزدیک‌ترین چیز به شما در موقعیت بی‌نهایت (دوردست) قرار دارد.

در این مورد، تنها کافی است روی کوه‌ها فوکوس کنید و عکس را بگیرید! حتی در اینجا دیافراگم هم آنقدرها اهمیت ندارد—چرا که نزدیک‌ترین چیز بسیار دور از شماست، بنابراین اگر لازم بود می‌توانید دیافراگم را باز کنید (البته این ایده خیلی خوبی نیست، چرا که بیشتر لنزها در دیافراگم‌های باز شارپنس خود را از دست می‌دهند [به‌ویژه در کناره‌های عکس]).

فاصله هایپرفوکال تنها زمانی اهمیت دارد که همزمان چیزهایی نزدیک و دور از لنز در کادر عکس داشته باشید و بخواهید همه‌شان در عکس واضح و شارپ باشند. از آنجایی که شما جایی بین پیش‌زمینه و پس‌زمینه فوکوس می‌کنید، هیچ یک از این دو ناحیه «کاملاً» شارپ نمی‌شوند بلکه کمابیش یا در حد «قابل قبولی» شارپ می‌شوند.

به طور مشابه، فاصله هایپرفوکال در زمانی که سوژه‌تان بسیار نزدیک به لنز باشد به کار نمی‌آید. به‌عنوان مثال، امکان ندارد شی‌ای در دوردست و شی‌ای در فاصله‌ی چند سانتی‌متریِ لنز همزمان شارپ باشند (مگر آن که از ابزارهای ویژه استفاده کنید، مثلاً لنزهای تیلت-شیفت، لنزهای متصل به فانوس و غیره). در عوض، دو گزینه پیش رویتان خواهد بود: می‌توانید از تکنیک فوکوس استکینگ استفاده کنید (گرفتن چند عکس با فوکوس‌های مختلف و تلفیق آنها در نرم‌افزار پردازش تصویر)، یا می‌توانید دوربین‌تان را در فاصله‌ی دورتری نسبت به نزدیک‌ترین شیء قرار دهید. راه حل دومی خواستنی‌تر است، چرا که فوکوس استکینگ تکنیک ساده‌ای نیست و مشکلات و محدودیت‌های خودش را دارد.

هنگام عکاسی از مناظر دوردستی که فاقد عناصری در پیش‌زمینه هستند، نیازی نیست نگران فاصله هایپرفوکال باشید. فقط کافی است فوکوس را روی بی‌نهایت قرار دهید.
هنگام عکاسی از مناظر دوردستی که فاقد عناصری در پیش‌زمینه هستند، نیازی نیست نگران فاصله هایپرفوکال باشید. فقط کافی است فوکوس را روی بی‌نهایت قرار دهید.

اطلاعات پیشرفته

توضیحاتی که تا اینجا ارائه شد برای درک افراد مبتدی اندکی ساده‌سازی شده‌اند. در این بخش، اطلاعات پیشرفته‌تری را ارائه خواهیم داد. یادگیری این بخش حیاتی نیست، بنابراین می‌توانید آن را رد کنید. اما برای یادگیری عمیق‌تر و درک بهتر مفهوم هایپرفوکال پیشنهاد می‌کنم این بخش را بخوانید.

در واقعیت، فرمولی که فاصله هایپرفوکال لنز را تعیین می‌کند (بر اساس تفسیر شماره ۱) این است:

معمولاً عکاسان برای گرفتن عکس به چنین فرمولی نیاز ندارند؛ اما می‌توانید به یک اپلیکیشن یا جدولی که از قبل محاسبات را انجام داده مراجعه کنید. به هر حال، اگر به علم اپتیک پشت فاصله هایپرفوکال علاقه دارید، این می‌تواند کمک‌تان کند.

فرمول بالا توضیح می‌دهد که چرا فاصله کانونی زیاد (مثلاً ۲۰۰ میلی‌متر) یا دیافراگم بازتر (مثلاً f/2) باعث زیاد شدن فاصله هایپرفوکال می‌شوند. سومین متغیر این فرمول، دایره اغتشاش (circle of confusion) است، مفهومی که توضیحش یک مقاله آموزشی دیگر می‌طلبد. در اینجا تنها به یک توضیح مختصر بسنده می‌کنیم.

در اصل، دایره اغتشاش—که با واحد میلی‌متر اندازه‌گیری می‌شود—اندازه‌ی یک نقطه‌ی نوری ریز و تار روی حسگر دوربین‌تان است که در اثر خارج از فوکوس شدن پدیدار می‌شود. هر چه دایره اغتشاش بزرگتر باشد ناحیه‌ی محوشده و فلوتری را در عکس نشان می‌دهد، صرفاً به‌علت خارج از فوکوس شدن.

بنابراین جای تعجب نیست که برخی عکاسان مقادیری را برای دایره اغتشاش تعیین کنند که «به‌قدر کافی کوچک» باشد که ظاهر شارپش را در عکس حفظ کند. در عکاسی آنالوگ معمولاً بزرگترین دایره اغتشاش قابل‌قبول برای یک عکس فیلم ۳۵ میلی‌متری ۰.۰۳ میلی‌متر در نظر گرفته می‌شود. این عدد بر اساس وضوحی است که افراد با بینایی ۲۰/۲۰ به‌هنگام تماشای یک عکس ۲۰ در ۲۵ سانتی‌متری را در فاصله‌ی حدوداً ۲۵ سانتی‌متری می‌توانند ببینند.

در عمل، به‌ویژه با در نظر گرفتن دوربین‌های با قدرت تفکیک بالای امروزی، می‌توان استدلال کرد که دایره اغتشاش باید بسیار کوچکتر باشد. دوربین‌های با مگاپیکسل بالا امکان چاپ در اندازه‌های بزرگتر از ۲۰ در ۲۵ سانتی‌متر را فراهم می‌کنند و کسانی که آنها را نگاه می‌کنند (به‌ویژه از نزدیک) احتمالاً به‌راحتی متوجه تاریِ دایره اغتشاشِ ۰.۰۳ میلی‌متری خواهند شد. بنابراین، هر چه قدرت تفکیک (رزولوشن) شما بیشتر باشد (و مشخصاً، هر چه اندازه چاپ‌تان بزرگتر باشد)، راحت‌تر می‌توان متوجه شد که چه زمانی کیفیت عکس‌تان عالی نیست.

به تأثیر چشمگیر رزولوشن در اندازه‌ی بالقوه‌ی چاپ در حسگرهای 12 و 50 مگاپیکسلی توجه کنید.
به تأثیر چشمگیر رزولوشن در اندازه‌ی بالقوه‌ی چاپ در حسگرهای ۱۲ و ۵۰ مگاپیکسلی توجه کنید.

جالب این که، کمابیش تمامی محاسبات و جدول‌های مربوط به فاصله هایپرفوکال از عدد ۰.۰۳ میلی‌متر استفاده کرده‌اند، علی‌رغم تفاوت‌های چشمگیر در قدرت تفکیک! بنابراین، اگر از نموداری استفاده می‌کنید که عدد ۰.۰۳ را به‌عنوان دایره اغتشاش قابل‌قبول به کار می‌برد، به احتمال زیاد عکس‌تان آن ظاهر شارپی که شاید انتظارش را داشته باشید نخواهد داشت.

۱. استفاده از جدول محاسباتی فاصله هایپرفوکال

رایج‌ترین روش برای یافتن فاصله هایپرفوکال استفاده از جدولی مثل زیر است:

با جدولی مثل این، ما با دو متغیر سر و کار داریم: فاصله کانونی و دیافراگم. با وارد کردن این دو متغیر، جدول به شما فاصله هایپرفوکال را می‌گوید. با تقسیم بر ۲ کردن عدد فاصله هایپرفوکال، متوجه می‌شوید که از چه فاصله‌ای به بعد چیزها در عکس‌تان در منطقه‌ی واضح قرار می‌گیرند. اگر دقیق‌ترین عدد هایپرفوکال را می‌خواهید، باید از فرمولی که در بخش قبل معرفی شد استفاده کنید. اعداد این جدول بر اساس دایره اغتشاش ۰.۰۲۴ میلی‌متر محاسبه شده‌اند، که همان‌طور که اشاره شد، شاید همیشه بهترین عدد برای دوربین‌های امروزی، چاپ‌های بزرگتر و فواصل تماشای نزدیکتر نباشد.

برای استفاده از جدول بالا، مراحل زیر را دنبال کنید:

  1. یک لنز را انتخاب کنید و فاصله کانونی مورد استفاده را در نظر داشته باشید.
  2. یک دیافراگم تعیین کنید.
  3. با استفاده از اعداد فاصله کانونی و دیافراگم فاصله هایپرفوکال را پیدا کنید.
  4. لنزتان را روی فاصله هایپرفوکال فوکوس کنید. اگر لنز درجه‌بندی برای فوکوس ندارد این کار را باید به‌صورت تخمینی انجام دهید اما برای لنزهایی که رینگ فوکوس دارای درجه‌بندی فواصل است کافی است فوکوس را روی عدد مد نظر قرار دهید.
  5. اکنون، همه چیز در صحنه‌ی مقابل دوربین از نصف فاصله‌ی هایپرفوکال تا بی‌نهایت واضح و شارپ خواهد بود.

همان‌طور که شاید حدس زده باشید، اپ‌های بیشماری هم برای این کار وجود دارند—که بهتر از جدول هستند، چرا که استفاده از جدول وقتگیرتر است و مقادیرش دقت کمتری دارد. با این حال، هر دو یک کار را می‌کنند و می‌توانند فاصله هایپرفوکال مد نظرتان را پیدا کنند.

به هر حال، جداول فاصله هایپرفوکال مشکلاتی را هم دارند. بزرگترین مشکل این است که این جداول نمی‌دانند شما دارید از چه منظره‌ای عکاسی می‌کنید. با آنها پس‌زمینه‌ی عکس‌تان به‌شکل قابل‌قبولی شارپ خواهد شد، اما پیش‌زمینه چطور؟ این جدول‌ها هیچ ایده‌ای در این باره ندارند که آیا پیش‌زمینه‌تان نزدیک به دوربین است یا بسیار دور از آن. آنها برای دوربین‌های مدرن امروزی بهینه‌سازی نشده‌اند—و، در واقع، حتی در دوران عکاسی آنالوگ هم بهینه نبودند. در مورد اپ‌های فاصله هایپرفوکال هم چنین چیزی صدق می‌کند.

نقص بزرگ بعدی این جداول غیرکاربردی بودن‌شان است. آیا واقعاً می‌خواهید موقع عکاسی یک جدول بیرون بیاورید و آن را بخوانید!؟ چنین کاری خیلی وقتگیر است، به‌ویژه که حتی آن‌قدرها هم دقیق نیست. این جداول شاید در عکاسی آنالوگ مفید باشند، اما قابلیت بازبینی عکس‌های دیجیتال دیگر استفاده از آنها را غیرضروری کرده. جای تعجب نیست که خیلی از عکاسان آزمون و خطا را ترجیح بدهند و بعد از گرفتن هر عکس آن را بازبینی می‌کنند. به هر حال، روش‌های بهتر از این هم وجود دارد که در ادامه به آنها می‌پردازیم.

در این عکس، از سنگ پیش‌زمینه تا کوه‌های در پس‌زمینه واضح و شارپ هستند. مشخصات عکس: دوربین سونی A7R و لنز 35-16 میلی‌متری در فاصله کانونی 21 میلی‌متر، ایزو 100، 1.6 ثانیه، f/16
در این عکس، از سنگ پیش‌زمینه تا کوه‌های در پس‌زمینه واضح و شارپ هستند. مشخصات عکس: دوربین سونی A7R و لنز ۳۵-۱۶ میلی‌متری در فاصله کانونی ۲۱ میلی‌متر، ایزو ۱۰۰، ۱.۶ ثانیه، f/16

۲. استفاده از درجه‌بندی فوکوس لنز

بعضی از لنزها، به‌ویژه لنزهای پرایم قدیمی، دارای درجه‌بندی فوکوس روی بدنه‌ی لنز هستند. به عکس زیر نگاه کنید. این درجه‌بندی با رنگ قرمز مشخص شده است:

این درجه‌بندی به شما میزان دقیق عمق میدان در یک دیافراگم مفروض را نشان می‌دهد که در آن محدوده عکس واضح و شارپ خواهد بود. به عنوان مثال، در اینجا در دیافراگم f/11 صحنه دارای عمق میدانی از ۱ متر تا ۲ متر است.

متأسفانه همه لنزها دارای چنین درجه‌بندی‌ای نیستند و بسیاری از تولیدکنندگان لنز این ویژگی را از لنزهای ارزان‌ترشان برداشته‌اند. بعضی از لنزهایی که درجه‌بندی فوکوس دارند، از جمله بسیاری از لنزهای پرایم مدرن با قابلیت فوکوس خودکار، تنها یک یا دو مقدار از دیافراگم را نشان می‌دهند. در لنزهای زوم حتی مسأله پیچیده‌تر می‌شود. با این که برخی از لنزهای زوم مدرن دارای درجه‌بندی فوکوس هستند، بسیاری از آنها دارای مقادیر دیافراگم نیستند، چرا که این اعداد نمی‌توانند همزمان در فواصل کانونی مختلف دقیق باشند. (بعضی از لنزهای زوم قدیمی دارای درجه‌بندی فوکوس که روی بدنه‌ی لنز کشیده شده هستند و تا زمانی که لنز زوم شده باشد دقیق‌اند.) به هر حال، اگر به‌قدر کافی خوش‌شانس باشید که لنزی با درجه‌بندی فوکوس داشته باشید، برای یافتن فاصله هایپرفوکال مراحل زیر را دنبال کنید:

  1. یک دیافراگم را برای عکس انتخاب کنید و عمق میدان مورد نیازتان را در نظر داشته باشید.
  2. همان‌طور که در عکس بالا می‌بینید، دو خط روی لنز وجود دارد که دامنه‌ی عمق میدان وضوح را نشان می‌دهد. یکی از آن خط‌ها را روی علامت ∞ قرار دهید. (شاید در عکس معلوم نباشد اما با فوکوس شدن لنز درجه‌بندی فوکوس از یک طرف به طرف دیگر می‌چرخد.)
  3. خط دیگر نشان می‌دهد که عمق میدان کجا به انتها می‌رسد. اکنون، روی فاصله هایپرفوکال فوکوس خواهید کرد.

متأسفانه، این درجه‌بندی‌ها همچون جدول‌ها مشکلاتی دارند. مهمترین مشکل‌شان این است که آنها نیز بر اساس دایره اغتشاش ۰.۰۳ میلی‌متری تنظیم شده‌اند. این بدان معناست که شاید در چاپ‌های بزرگتر پس‌زمینه‌تان کمی محو و فلو به نظر برسد. همه‌ی درجه‌بندی‌های فوکوس کاملاً دقیق نیستند، و با تغییر شدید دما فاصله‌ی فوکوس در بعضی لنزها تغییر می‌کند. برای پی بردن به این که آیا درجه‌بندی فوکوس لنزتان دقیق است یا نه، صرفاً باید خودتان آن را آزمایش کنید.

به هر حال، اگر با لنز مجهز به درجه‌بندی فوکوس عکاسی می‌کنید، این ویژگی مطمئناً می‌تواند کاربردی باشد. این سریع‌ترین راه برای یافتن فاصله هایپرفوکال است و دیگر نیاز به جدول یا اپ را مرتفع می‌کند. تنها نکته این است که پیش از عکاسی درجه‌بندی فوکوس لنز خود را آزمایش کنید، چرا که ممکن است به‌قدر کافی دقیق نباشد.

مشخصات عکس: نیکون D800E و لنز 20 میلی‌متری f/1.8 در فاصله کانونی 20 میلی‌متر، ایزو 100، 1 ثانیه، f/11
مشخصات عکس: نیکون D800E و لنز ۲۰ میلی‌متری f/1.8 در فاصله کانونی ۲۰ میلی‌متر، ایزو ۱۰۰، ۱ ثانیه، f/11

۳. تکنیک فاصله را دو برابر کن

ساده‌ترین روش برای یافتن فاصله هایپرفوکال بر اساس ویژگی‌ای است که قبلاً توضیحش را دادیم. همان‌طور که گفتیم، هر چیزی از نصف فاصله‌ی هایپرفوکال تا بی‌نهایت در فوکوس قرار می‌گیرد. بنابراین، برای یافتن فاصله هایپرفوکال، صرفاً می‌توانید فاصله‌ی میان لنزتان تا نزدیک‌ترین چیزی که می‌خواهید در عکس‌تان واضح باشد را دو برابر کنید. به‌عنوان مثال، اگر یک گل در فاصله‌ی ۱.۵ متری شما قرار دارد و می‌خواهید واضح باشد (و همزمان پس‌زمینه نیز واضح باشد)، فاصله هایپرفوکال شما می‌شود ۳ متر.

برای استفاده از این تکنیک، کافی است مراحل زیر را دنبال کنید:

  1. به صحنه‌ای که می‌خواهید از آن عکاسی کنید نگاه کنید. نزدیک‌ترین چیزی که باید واضح و شارپ باشد را تعیین کنید، و فاصله‌اش از دوربین را تخمین بزنید.
  2. فاصله‌ی تخمین‌زده‌شده را دو برابر کنید تا فاصله هایپرفوکال به دست آید.
  3. لنز را روی فاصله هایپرفوکال فوکوس کنید. این امر می‌تواند تخمینی باشد یا با استفاده از درجه‌بندی روی لنز (اگر که درست کار می‌کند).
  4. دیافراگم‌تان را برای افزایش عمق میدان ببندید. می‌توانید دیافراگم صحیح را حدس بزنید (در لنزهای واید، معمولاً حوالی f/8 یا f/11 است)، یا با بازبینی عکس اطمینان حاصل کنید که همه چیز واضح و شارپ است.

اکنون، همه‌چیز از نصف فاصله هایپرفوکال (که ابژه پیش‌زمینه‌تان در آنجا قرار دارد) تا بی‌نهایت شارپ خواهد بود.

مشخصات عکس: نیکون D5500 و لنز 28-16 میلی‌متری f/2.8 در فاصله کانونی 16 میلی‌متر، ایزو 100، 4/1 ثانیه، f/11
مشخصات عکس: نیکون D5500 و لنز ۲۸-۱۶ میلی‌متری f/2.8 در فاصله کانونی ۱۶ میلی‌متر، ایزو ۱۰۰، ۴/۱ ثانیه، f/11

این ترفندی بسیار ساده است که به‌راحتی می‌توان آن را به یاد سپرد. همین موضوع آن را بسیار کارآمد می‌کند. البته، باید تخمین زدن فاصله را بلد باشید، اما این کار خیلی ساده است. اگر لنزی با درجه‌بندی فوکوس دقیق داشته باشید، به‌راحتی می‌توانید از آن برای اندازه‌گیری فاصله تا نزدیک‌ترین ابژه استفاده کنید، با فوکوس کردن روی آن ابژه (ترجیحاً در حالت لایو ویو و زوم‌شده، برای دقت بیشتر).

مزایای این تکنیک روشن است: این تکنیک نیازی به داشتن جدول یا اپ ندارد، و می‌تواند دقیق‌تر از اعدادی باشد که روی این جداول نوشته می‌شود. حتی به‌مرور زمان دقت تخمین شما نیز بهتر می‌شود، که باعث می‌شود این تکنیک بسیار کارآمد و سریع شود.

۴. تکنیک فوکوس بی‌نهایت لایو ویو

روش دیگر برای یافتن فاصله هایپرفوکال، که می‌تواند به‌دقت روش قبل باشد، فوکوس کردن لنز روی بی‌نهایت، یا دورترین نقطه‌ی پس‌زمینه در عکس‌تان است (در حالت ایده‌آل، در حالت لایو ویو و هنگامی که لنز زوم شده و از قبل روی دیافراگم مد نظرتان قرار گرفته است).

عکسی بگیرید و سپس عکس را در نمایشگر دوربین بازبینی کنید. عکس را به‌میزان صد درصد بزرگنمایی کرده و از پس‌زمینه، جایی که فوکوس کرده‌اید، تا پیش‌زمینه جابه‌جا شوید. در این میان نقطه‌ای را خواهید یافت که از آنجا عکس شروع به محو شدن می‌کند. این نقطه—نزدیک‌ترین نقطه‌ای در عکس که به‌شکل قابل قبولی شارپ به نظر می‌رسد—فاصله هایپرفوکال شماست.

برای استفاده از این تکنیک، مراحل زیر را دنبال کنید:

  1. عکسی با دیافراگم مد نظر بگیرید که روی دورترین ابژه‌ی پس‌زمینه‌ی عکس‌تان فوکوس شده است.
  2. عکس حاصل را در حالت بزرگنمایی‌شده (ترجیحاً زوم ۱۰۰ درصد) بررسی کنید. کم‌کم پایین بیایید تا زمانی که نزدیک‌ترین نقطه‌ای را بیابید که هنوز به‌شکل قابل قبولی واضح و شارپ است (هر چیزی بعد از این نقطه تا پیش‌زمینه باید ظاهری مات و فلو داشته باشد). این نقطه فاصله هایپرفوکال شماست.
  3. لنز خود را روی این نقطه فوکوس کنید. تنظیمات دیافراگم نباید تغییر کند.
  4. حالا همه‌چیز از نصف این فاصله تا بی‌نهایت شارپ خواهد بود.

این تکنیک هم کاملاً بی‌نقص نیست. مسأله‌ی اصلی در اینجا عبارت «وضوح قابل قبول» است. این عبارت برای افراد مختلف معنای متفاوتی دارد. آنهایی که بینایی ضعیفی دارند ممکن است در بررسی عکس بزرگنمایی‌شده روی نمایشگر کوچک دوربین دچار مشکل بشوند، و تماشای عکس روی نمایشگر دوربین در طول روز می‌تواند دشوار باشد.

همچنین شارپ‌شدن تصویر جی‌پگ به‌نمایش‌درآمده در نمایشگر دوربین می‌تواند مشکل‌ساز باشد. حتی وقتی RAW عکاسی می‌کنید، که بهتر است همین کار را بکنید، تنظیمات JPEG در دوربین‌تان (منو Picture Control در دوربین نیکون یا Picture Styles در دوربین کانن) ظاهر عکس به‌نمایش‌درآمده روی نمایشگر دوربین را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این موضوع در مورد هر دوربینی صادق است.

مشکل اینجاست که ممکن است تنظیمات Sharpening پیش‌نمایش عکس JPEG بیش‌ازحد باشد. در این موارد، شارپنینگ زیاد ممکن است باعث شود ابژه‌ای در عکس شارپ به نظر برسد اما در واقع خارج از فوکوس باشد. این متعاقباً روی دقت تعیین فاصله هایپرفوکال تأثیر خواهد داشت. توصیه‌ی من این است که شارپنینگ را بیش‌ازحد بالا نبرید. این باعث می‌شود که نمایشگر دوربین برای ارزیابی وضوح عکس‌ها بسیار دقیق‌تر باشد.

در نهایت، بهتر است به این نکته توجه داشته باشیم که اجرای دقیق این تکنیک ممکن است وقت‌گیر باشد. تکنیک «دو برابر کردن فاصله» بسیار سریع‌تر است، که اگر عجله داشته باشید به شما وقت بیشتری برای عکاسی می‌دهد. به هر حال، اگر نتیجه‌ی دقیق‌تری می‌خواهید، این تکنیک عالی است (با فرض این که شارپنینگ پیش‌نمایش JPEG را کاهش داده باشید).

مشخصات عکس: نیکون D750 و لنز 30-15 میلی‌متری f/2.8 در فاصله کانونی 15 میلی‌متر، ایزو 200، 5 ثانیه، f/16
مشخصات عکس: نیکون D750 و لنز ۳۰-۱۵ میلی‌متری f/2.8 در فاصله کانونی ۱۵ میلی‌متر، ایزو ۲۰۰، ۵ ثانیه، f/16

۵. تکنیک فلو فوکوس

تکنیک دیگری که برای یافتن فاصله هایپرفوکال وجود دارد تکنیک کاملاً ساده‌ای است، اما نکات خاص خودش را دارد. در این روش، در بازترین دیافراگم لنزتان به حالت لایو ویو بروید. سپس، طوری فوکوس کنید که پیش‌زمینه و پس‌زمینه به‌شکل یکسانی محو و فلو بشوند. این فاصله فوکوس اساساً همان فاصله هایپرفوکال است.

برای استفاده از این تکنیک، مراحل زیر را دنبال کنید:

  1. لنز را در حالت فوکوس دستی قرار دهید.
  2. لنز را روی بازترین دیافراگم ممکن قرار دهید (معمولاً چیزی بین f/1.8 تا f/4)
  3. لایو ویو را روشن کنید.
  4. لنزتان را طوری فوکوس کنید که نزدیک‌ترین و دورترین ابژه در صحنه به‌طرز یکسان محو و فلو شوند.
  5. در اینجا دیگر رینگ فوکوس را دست نزنید (چرا که این همان فاصله هایپرفوکال است) و لنز را روی دیافراگم مورد نظر قرار دهید. اکنون، همه چیز از نصف فاصله هایپرفوکال تا بی‌نهایت شارپ خواهد بود.

به‌عنوان مثال، فرض کنیم که شما دارید از یک سنگ که نزدیک شماست در مقابل یک کوهستان دوردست عکاسی می‌کنید. تمام کاری که باید انجام دهید این است که دیافراگم لنز را روی بازترین حالت قرار دهید و به حالت لایو ویو بروید و سپس رینگ فوکوس را تا جایی بچرخانید که سنگ و کوهستان به‌اندازه‌ی یکسانی مات و فلو شوند. با این روش به نقطه‌ای می‌رسید که اندازه‌ی دایره‌ی اغتشاش (میزان محوشدگی) در آنها یکسان می‌شود. به عکس زیر دقت کنید:

مشخصات عکس: نیکون D800E و لنز 20 میلی‌متری f/1.8 در فاصله کانونی 20 میلی‌متر، ایزو 100، 125/1 ثانیه، f/1.8
مشخصات عکس: نیکون D800E و لنز ۲۰ میلی‌متری f/1.8 در فاصله کانونی ۲۰ میلی‌متر، ایزو ۱۰۰، ۱۲۵/۱ ثانیه، f/1.8

عکس بالا با لنز ۲۰ میلی‌متری در دیافراگم f/1.8 گرفته شده است. به همین دلیل نه پیش‌زمینه و نه پس‌زمینه فوکوس نیستند. با این حال، هر دو آنها به‌مقدار یکسانی ناواضح هستند. هیچ یک محوتر و فلوتر از دیگری نیست. این چیز خوبی است! چرا که این معنا را دارد که فاصله هایپرفوکال را پیدا کرده‌ایم. پس از گرفتن این عکس دیافراگم را روی f/16 قرار دادم و عکس زیر به دست آمد:

مشخصات عکس: نیکون D800E و لنز 20 میلی‌متری f/1.8 در فاصله کانونی 20 میلی‌متر، ایزو 100، 3/1 ثانیه، f/16
مشخصات عکس: نیکون D800E و لنز ۲۰ میلی‌متری f/1.8 در فاصله کانونی ۲۰ میلی‌متر، ایزو ۱۰۰، ۳/۱ ثانیه، f/16

این عکس ظاهر بسیار بهتری دارد، اما برای اطمینان بیایید برشی از پیش‌زمینه و پس‌زمینه‌ی آن را با هم ببینیم:

این عکس دقیقاً چیزی است که می‌خواستم. با آن که این منظره دامنه‌ی فواصل بزرگی دارد—پیش‌زمینه حدوداً یک دست با لنز فاصله داشت—همه چیز در عکس آخر به‌طرز قابل قبولی واضح و شارپ هستند. لطفاً توجه داشته باشید که در اینجا من از دیافراگم f/16 استفاده کرده‌ام. با آن که چنین دیافراگم بسته‌ای مقداری محوی حاصل از تفرق نور در سرتاسر عکس ایجاد می‌کند (برای آشنایی کامل با پدیده تفرق نور این مقاله را بخوانید)، فاصله فوکوس به‌قدری هست که پیش‌زمینه و پس‌زمینه را به سطح قابل قبولی از وضوح برساند. در حالت ایده‌آل، برای دست‌یابی به حداکثر وضوح و شارپنِس می‌توانستم با استفاده از تکنیک فوکوس استکینگ با دیافراگم f/5.6 یا f/8 عکاسی کنم.

البته، تکنیک «فلو فوکوس» بی‌نقص نیست. این روش صرفاً برپایه‌ی تماشای عکس در یک نمایشگر کوچک ۳ اینچی کار می‌کند و تمامی لنزها هم آن دیافراگم بازی را ندارند که به‌خوبی بتواند محوشدگی را نشان دهد. بزرگترین مشکل در این روش وقتی اتفاق می‌افتد که لنزتان فوکوس شیفت قابل توجه‌ای داشته باشد. در این مورد، فاصله‌ی فوکوس لنزتان با بستن دیافراگم تغییر می‌کند. من به‌قدر کافی خوش‌اقبال هستم که لنز نیکون ۲۰ میلی‌متری‌ام فوکوس شیفت چندانی نشان نمی‌دهد. به همین دلیل است که عکس بالا شارپ شده، اما شاید لنز شما چنین نتیجه‌ای را حاصل نکند.

لنزهایی که فوکوس شیفت زیادی دارند در این تکنیک خوب کار نمی‌کنند. به‌عنوان مثال، ممکن است در f/2 پیش‌زمینه و پس‌زمینه به‌شکل یکسانی فلو شوند، اما وقتی دیافراگم به f/8 تغییر کرد فوکوس تغییر کند طوری که پیش‌زمینه به‌شکل قابل توجهی مات‌تر از پس‌زمینه شود. این می‌تواند مشکل زیادی ایجاد کند!

آیا لنزتان فوکوس شیفت دارد؟ این را خودتان می‌توانید آزمایش کنید یا در بررسی لنزها ببینید. اگر شک دارید، از تکنیک فلو فوکوس استفاده نکنید. تکنیک‌های «فاصله را دو برابر کن» و «فوکوس بی‌نهایت لایو ویو» نیز کاملاً دقیق هستند و تحت تأثیر فوکوس شیفت قرار نمی‌گیرند.

همچنین، ذکر این نکته هم مفید است که برخی از دوربین‌ها (اساساً تک‌لنزانعکاسی‌های سطح مبتدی) امکان تغییر دستی دیافراگم در حالت لایو ویو را نمی‌دهند. اگر چنین دوربینی دارید، متأسفانه تکنیک فلو فوکوس به کارتان نمی‌آید.

مشخصات عکس: دوربین سونی A7R و لنز 240-24 میلی‌متری f/3.5-6.3 در فاصله کانونی 24 میلی‌متر، ایزو 160، 60/1 ثانیه، f/8
مشخصات عکس: دوربین سونی A7R و لنز ۲۴۰-۲۴ میلی‌متری f/3.5-6.3 در فاصله کانونی ۲۴ میلی‌متر، ایزو ۱۶۰، ۶۰/۱ ثانیه، f/8

۶. فوکوس چند تصویری

بعضی از دوربین‌ها مثل نیکون D810 دارای قابلیتی با نام Split-Screen Display Zoom هستند. شما با این قابلیت می‌توانید دو بخش مجزای صفحه‌ی لایو ویوِ دوربین‌تان را همزمان بزرگنمایی کنید. اساساً، فوکوس چندتصویری به شما این امکان را می‌دهد که همزمان میزان وضوح پس‌زمینه و پیش‌زمینه‌تان را ببینید. بنابراین، می‌توانید فوکوس را تا زمانی که هر دو بخش به‌طور یکسانی واضح و شارپ شدند به‌صورت دستی تنظیم کنید.

متأسفانه در اینجا یک مشکل هم وجود دارد. این قابلیت صفحه نمایشگر را تنها به نیمه‌های چپ و راست تقسیم می‌کند، که مشخصاً برای عکس‌های منظره‌ی افقی کارآمد نیست. اما به هر حال، اگر عکس عمودی می‌گیرید، این قابلیت می‌تواند مفید باشد (و اگر با کنترل پرسپکتیو و لنز تیلت شیفت عکاسی می‌کنید، این قابلیت بی‌نظیر است!). تصویر دست چپ پیش‌زمینه می‌شود و تصویر دست راست پس‌زمینه. این تکنیک می‌تواند بهترین راه برای یافتن فاصله هایپرفوکال در عکس‌ها باشد.

اگر دوربینی با این قابلیت ندارید، پس این تکنیک به کارتان نمی‌آید. به هر حال، تمامی تکنیک‌هایی که در بالا شرح داده شده‌اند خوب هستند، فقط شاید وقت بیشتری بگیرند.

میزان دقت

راستش را بخواهید، هیچ یک از تکنیک‌های بالا بی‌نقص نیستند. همگی نیازمند این هستند که شما فاصله‌ها را تخمین بزنید یا با لایو ویو دوربین کار کنید، و هیچ یک به شما نمی‌گویند که برای دست‌یابی به شارپ‌ترین عکس باید از کدام دیافراگم استفاده کرد. در واقع، تلاش برای دست‌یابی به بهترین وضوح و شارپنس ممکن می‌تواند امری بی‌حاصل باشد. در اکثر قریب به اتفاق عکس‌هایی که می‌گیرید، «نزدیک شدن به‌قدر کافی» هم کفایت می‌کند.

اگر واقعاً دقت بی‌نقصی را می‌خواهید، باید عکس‌ها را به‌دقت در بزرگنمایی صد درصد بررسی کنید. این امر به‌ویژه در اکثر موقعیت‌های سخت لازم است، مثلاً منظره‌ای که با پاهای یک زوج در مقابل لنزتان شروع می‌شود و تا دوردست ادامه می‌یابد. در چنین مواردی، کوچکترین کم‌دقتی‌ها خود را در فلوشدگی‌های چاپ بزرگ عکس نشان می‌دهند.

به هر حال، برای عکاسی روزمره، تکنیک‌های این مقاله به‌شکل دقیقی شما را به فاصله هایپرفوکال می‌رسانند. مهم‌تر این که، این تکنیک‌ها متکی به جداول یا اپ‌ها نیستند و می‌توان به‌راحتی و نسبتاً سریع انجام‌شان داد.

مشخصات عکس: دوربین پنتاکس 645Z و لنز پنتاکس 85-45 f/4.5 در فاصله کانونی 60 میلی‌متر، ایزو 100، 1 ثانیه، f/16
مشخصات عکس: دوربین پنتاکس ۶۴۵Z و لنز پنتاکس ۸۵-۴۵ f/4.5 در فاصله کانونی ۶۰ میلی‌متر، ایزو ۱۰۰، ۱ ثانیه، f/16

جمع‌بندی

فاصله هایپرفوکال تا دل‌تان بخواهد می‌تواند پیچیده باشد. اگر دایره اغتشاش و دقت در سطح پیکسل برایتان مهم است، این مفهوم را باید از بر باشید. شاید بعضی از عکاسان با فوکوس کردن در جایی میان پیش‌زمینه و پس‌زمینه خودشان را راحت کنند و از نتیجه راضی باشند. اما، برای یافتن فاصله هایپرفوکال تکنیک‌هایی وجود دارند که می‌توانند کمک‌حال هر عکاس منظره‌ای باشند و برخی از آنها بسیار ساده‌اند. به‌طور خلاصه، این تکنیک‌ها عبارت‌اند از:

استفاده از جدول‌های محاسباتی: این روش معمولاً استفاده نمی‌شود و چندان کاربردی نیست، مگر آن که از دوربین فیلمی استفاده کنید. اعداد این جداول بر اساس عکس‌های چاپ‌شده‌ی کوچک هستند و شاید مشخصاً برای دوربین‌های رزولوشن‌بالای امروزی دقیق نباشند.

استفاده از درجه‌بندی فوکوس روی لنز: روشی سریع و ساده اگر که لنزتان چنین قابلیتی داشته باشد. اما این اعداد هم بر اساس چاپ‌های کوچک هستند. قبل از استفاده از این روش، اطمینان حاصل کنید که درجه‌بندی لنزتان دقیق است. این تکنیک برای یک تخمین سریع خوب است، اما به‌اندازه‌ی تکنیک‌های زیر دقیق نیست.

تکنیک فاصله را دو برابر کن: این سریع‌ترین روش برای تخمین فاصله‌ی هایپرفوکال است، اما به قابلیت تخمین فاصله‌ی شما متکی است. با تمرین و آزمون و خطا، این تکنیک می‌تواند بهترین روش برای یافتن فاصله هایپرفوکال باشد.

تکنیک فوکوس بی‌نهایت لایو ویو: این تکنیک روشی دقیق برای یافتن فاصله هایپرفوکال در یک دیافراگم مفروض است. اما کمی وقت می‌گیرد. در این تکنیک باید هر عکس را برای یافتن آخرین نقطه‌ی وضوح «قابل قبول» بررسی کنید، که این امر تا حدی ذهنی است (و وابسته به تنظیمات شارپنس پیش‌نمایش تصویر JPEG شما، حتی اگر در قالب RAW عکاسی کنید).

تکنیک فلو فوکوس: این روش بسیار سریع و معمولاً دقیق است، اما به لنزی نیاز دارید که مشکل فوکوس شیفت نداشته باشد. به‌علاوه، این تکنیک را تنها با دوربین‌هایی می‌توان انجام داد که امکان تغییر دیافراگم در حالت لایو ویو را دارند.

تکنیک فوکوس چندتصویری: این تکنیک دقیق‌ترین روش است، اما تنها در مورد عکس‌های عمودی و با دوربین‌های جدیدی مثل نیکون D810 کار می‌کند. اگر قابلیت Split-Screen Focusing در دوربین‌تان دارید، دیگر نباید نگران فاصله هایپرفوکال باشید. صرفاً رینگ فوکوس را بچرخانید و دیافراگم را طوری تعیین کنید که پیش‌زمینه و پس‌زمینه تا جای ممکن واضح و شارپ بشوند.

امیدوارم با این مقاله به درک بهتری از مفهوم فاصله هایپرفوکال، کارکردها و تکنیک‌های دست‌یابی به آن رسیده باشید.