بهمن جلالی، خسرو حسن‌زاده و منیر فرمانفرمایان سه هنرمند ایرانی هستند که آثارشان در نمایشگاه «دیوان شرق و غرب» ، در کنار هنرمندانی از افغانستان و پاکستان ارایه شده است.
دیوان شرق و غرب، یکی از نمایشگاه های بینال ونیز است که هنر معاصر این سه کشور  را مد نظر قرار داده است. این نمایشگاه از یکشنبه هفدهم خرداد تا دوازدهم مهر ماه برپاست.
«برگزار کننده این نمایشگاه جمیما مونتاگو «Jemima Montagu» مسوول هنرهای تجسمی در شورای هنر انگلستان است. او که چندی است در افغانستان به سر می‌برد، این نمایشگاه را در کابل و نشنال آرت گالری اسلام آباد پاکستان بر پا کرده بود. وی سپس این مجموعه را به انگلیس برد تا در معرض دید کریتورهای بینال ونیز قرار دهد. آنها هم کارها را دیده و از میان آنها تعدادی را انتخاب کردند.»
این موضوع را بهمن جلالی می‌گوید که از سفر افتتاح نمایشگاه بازگشته است.
وی ادامه می‌دهد: «این نمایشگاه، در یک ورزشگاه قدیمی برپا شد. فضایی بسیار بزرگ و زیبا که مدت‌ها متروک مانده بود، اما مرمت شد و اکنون برای کارهای فرهنگی مورد استفاده قرار می‌گیرد.»
جلالی درباره ارتباط آثار این مجموعه می‌گوید: «همه این آثار شرقی بودند و از کشورهایی انتخاب شده بودند که وجوه مشترک زبان، فرهنگی و هنری دارند.»
او معتقد است برگزار کننده این نمایشگاه در عین اینکه بر شرقی بودن آثار تاکید دارد اما به سراغ هنرهای سنتی این کشورها نرفته است بلکه شاخه‌ای از هنر را انتخاب کرده است که با ابزار غربی ارایه می‌شود و همپای هنر غربی در حال پیشرفت است.
بهمن جلالی پنج عکس از مجموعه قرمزهای قاجار را در نمایشگاه ارایه کرده است.
بینال ونیز به دلیل گستردگی بسیار زیادش، همواره مورد توجه فراوان قرار می‌گیرد و از آنجا برگزار کنندگان و متخصصان مختلفی از آنها بازدید می کنند، احتمالا نمایشگاه‌ها به کشورهای مختلف دعوت می‌شوند. تا کنون سفر دیوان شرق و غرب به آلمان قطعی شده است.
اما در نقطه‌ای دیگر از شهر ونیز، در ساختمانی که برای چهار سال در اجاره کشورمان است، ایرج اسکندری، مجموعه‌ای ازهشت تابلو نقاشی با عنوان «زروان» حمیدرضا آویشی، سه مجسمه با عنوان‌های «آدم و حوا»، «گفت‌وگوی تمدن‌ها» و «سیمرغ» و صداقت جباری، پنج اثر نقاشی‌خط خود را به نمایش گذاشته‌اند.
درباره شکل و شیوه انتخاب و نمایش آثار از بهمن جلالی می‌پرسیم و او می گوید: «من نمی‌دانم ملاک افرادی که از ایران انتخاب می‌شوند، چگونه است. چرا هیچ فرد معتبری آنها را انتخاب نمی‌کند یا چرا از انجمن‌هایی مانند انجمن نقاشان یا مجسمه‌سازان کمک نمی‌گیریم. در این انجمن‌ها آدم‌هایی هستند که در دنیا مطرح‌اند ولی متاسفانه ما از مشاوره‌های آنان استفاده نمی‌کنیم.
او ادامه می‌دهد: «یک نکته جالب دیگر اینکه شنیده‌ام آقای شالویی گفته‌اند در دوره‌های بعد آثار دوسالانه‌ها را خواهیم برد. این در حالی است که بینال ونیز اصلا جای کارهای آماتوری نیست.»
بهمن جلالی گلایه‌های خود را با تاکید بر این جمله به پایان می‌برد که: «هنرمندان سرشناس ایرانی اصلا نیازمند بینال ونیز نیستند چون هر کدام روابط خود را پیدا کرده‌اند اما اگر قصد داریم از جوانان حمایت کنیم این حمایت باید کارشناسی شده باشد.»