عکس: محمود بازدار / از مجموعه «تنهایی اجتماعی»
اخیرا نمایشگاه گروهی عکس از آثار دانشجویان دانشگاه فردوس مشهد با عنوان «فتوکپی خراب است»، که زیر نظر کیارنگ علایی دروس عکاسی را گذرانده بودند، در نگارخانه فردوسی مشهد به روی دیوار رفت. یادداشت زیر به بررسی این نمایشگاه میپردازد.
در دنیای دیجیتال با هجوم عکسها در ثانیه ثانیه زندگیمان که راه فراری از آنها نیست ما در حال از دست دادن کیفیت «نخستین بودگی» در یک تجربه زیباییشناختی هستیم که برگر در کتاب «روشهای دیدن» بر آن تاکید کرده است. حالا در این آخرالزمان گردش مداوم عکسها، ارزش و جایگاه عکسها را چه چیزی تعیین می کند؟ چه چیزی میتواند در بعدازظهرهای کسلی که سلانه سلانه به سمت گالریها روان میشویم هیجان دیدن عکسها را به ما ارزانی کند؟
نمایشگاه گروهی عکس «فتوکپی خراب است» به نمایشگاهگردانی کیارنگ علایی از اولین اشارات خود یعنی انتخاب نام نمایشگاه باعث میشود که گامهای کرختمان به سمت گالری سرعت بیشتری بگیرد، تا ببینیم در دنیای کپیها و رونوشتها با خراب بودن فتوکپی چه چیزی عایدمان میشود. این روزها آنقدر عکسهای تکراری دیدهایم که دیگر رمقی برای ذهن خستهمان نمانده است تا از میان عکسهایی که میبینیم چیز تازهای را کشف کنیم، اما نویدی که نام نمایشگاه به ما میدهد نقطه امیدی را در دلمان روشن میکند.
این نمایشگاه گروهی که مربوط به آثار ژوژمان دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوس مشهد است، گامی بلند یا بهتر است بگویم پرشی بلند نسبت به دیگر نمایشگاههای هنرجویی در سبک و سیاق خود داشته است. زمانی که به عکسهای این نمایشگاه نگاه میکنیم رد پای تفکر و تعمق در باب عکس و جایگاه عکاسی را میتوانیم بجوئیم. کار گروهی این نمایشگاه پا را فرای کلیشههای عکس مستند، هنری و خیابانی گذاشته است.
در مجموعه عکسهای تحت عنوان پروژه "خانم عبدی"، دانشجویان دعوت به نگاه دقیقتر و ظریفتری به دنیای اطرافشان شدهاند. خانم عبدی، یکی از سادهترین کارمندان دانشگاه فردوس، کسی که ممکن است هیچ کدام از دانشجویان در آینده حتی خاطرهای مبهم از او برای یادآوری دوران دانشجوییشان به خاطر نیاورند، همیشه هست! و این حضور مداوم او را نامرئی میکند.
این تمرین عکاسانه از سوی مدرس دوره به دانشجویان آموزش میدهد که چگونه انسانها، اشیا و حتی اعمال تکراری را از حالت همیشگی خود خارج کنند و این بار آنها را با تمام ظرافتهایی که کلیت آنها را میسازد، ببینند. در جایی دیگر میبینیم که این ذهنهای تازه چگونه در مجموعهای که به دنبال روایت یکی از دغدغههای دنیای امروز ما یعنی مصرفگرایی است، بدون فریاد زدن و بزرگنمایی از یکی از اصول پایه عکاسی یعنی فتومونتاژ کمک گرفته تا به بیان ذهنی خود شکلی بصری دهد. یا مجموعه "لطفا روی عکسها چیزی ننویسید" اثر: محمود بازدار، ساده و سرراست عکاسی شده است و به همین روش توانسته است به نرمی ما را در دل روایت رفتگان و بازماندگان جای دهد.
یکی از رویکردهایی که این نمایشگاه را نسبت به نمایشگاههای دیگر متمایز میکند، نقش پررنگ بیانیه در مشقهای عکاسانه از سوی مدرس دوره است، در این نمایشگاه ما هیچ مجموعه یا تک عکسی را بدون داشتن بیانیه نمی بینیم، کارکرد این بیانیهها به این گونه است که ابتدا به ذهنهای آشفته هنرجویان نظم میدهد و سپس آنها را آزاد میگذارد تا در دستهبندیهای تعریف شده در هر جایی که میخواهند، ذهنشان را پرواز دهند، نتیجه این رویکرد ایجاد خلاقیت در بصری کردن موضوعی واحد در جمع کلاسی میشود.
در کنار تمام نقاط درخشان و خوب این نمایشگاه ویرایشهای ضعیف بعضی از عکسها دلسردمان می کند و یکدستی نمایشگاه را بر هم میزند، اما نکات مثبت این نمایشگاه موجب میشود که راحتتر بتوانیم از کنار این ضعف بگذریم، مثلا کتاب عکس یکی دیگر از نقاط قوت این نمایشگاه است که نشان از ارادت این جمع به ارزش عکس و جاودان کردن آن دارد. در دنیای دیجیتالی که فاصله ثبت یک عکس تا حذف آن شاید به ثانیهای طول نکشد، «دیگر از دست رفتن یک فایل دیجیتال، در بردارندهی آن آسیب روحی بالقوهای که بارت در تخریب فیزیکی عکس چاپی یا نگاتیو یگانه تشخیص میدهد، نیست». پس میبینیم که با چاپ کتاب عکس رنج از دست دادن و ارزش بالقوه عکس را به یادمان میآورند و میتوان گفت این نمایشگاه در کلیت خود عکاسی را دوباره به یادمان میآورد.
عکس: الهه علیزاده / از مجموعه «نگهبانی»
عکس: الهه علیزاده / از مجموعه «خانم عبدی»
عکس: الناز چرمفروشان / از مجموعه «خانم عبدی»
عکس: محمدرضا ملکان / از مجموعه «مصرفگرایی»
عکس: مژده یونس مهاجر / از مجموعه «شبزندهداری»
عکس: لیلا موشانی / از مجموعه «نگهبانی»
عکس: محمدرضا ملکان / از مجموعه «انباشتگی»