اگر از اطرافیانمان بپرسیم بهترین عکاس طبیعت چه کسی است، بیشتری‌ها آنسل آدامز را نام خواهند برد.

آدامز عکاسی حیات وحش را تجربه نکرده است و فقط کمی تجربه عکسی ماکرو هم داشت و هیچ وقت عکاسی زیر آب را نیز انجام نداده است.

راحت تر بگویم، او خیلی از عکاسی‌هایی که آنها را زیر مجموعه عکاسی طبیعت می‌دانیم تجربه نکرده است.

پس چرا وی بهترین عکاس طبیعت است؟

image001.jpg

برای بدست آوردن چنین آثاری تنها موضوع جالب یا داشتن فوکوسی خوب یا بدست آوردن نوردهی مناسب کافی نیست.

توانایی در دیدن زیباترین ترکیب بندی در منظره و تصور آن که در چاپ نهایی چگونه به نظر می‌رسد و همچنین انتقال الهام خود به بیننده  از مهمترین ماهیت‌‌های عکاسی منظره است. با پرورش دادن چشم‌ها برای بهتر تشخیص دادن المان‌ها می‌توانید واکنش‌‌های هیجانی بیننده را برانگیزانید.

در این مقاله بیشتر روی دیدن و تصور کردن تمرکز کردم تا اینکه صحبت در مورد تکنیکها و ابزارها. اعتقاد دارم اینها برای به وجود آوردن یک عکس منظره موفق خیلی مهم‌ترند.



المانها و ویژگی‌ها ( آناتومی منظره)

المان‌ها و عناصر تمام چیز‌هایی هستند که یک منظره را می‌سازند. المان‌ها می‌توانند اشیا، خطوط، انسان‌ها و حیوانات باشند.

اولین مرحله خلق کردن یک منظره خوب فراگیری چگونه دیدن این المان‌ها است.

من ابتدا یک تصویرذهنی از المانهایی که در دسترس دارم را درست می‌کنم سپس در مرحله بعدی آن المان‌ها را با تغییر زاویه خود با یکدیگر هماهنگ می‌کنم تا یک ترکیب بندی با کمپوزیسیون خوبی بدست بیاورم.

حالا به بعضی از این خواص می‌پردازیم.



شکل: هر المانی در منظره دارای شکل واضحی است که می‌توانند ساده یا نا منظم باشند. اشکال غیر عادی نسبت به اشکال ساده تر بیشتر جلب توجه می‌کنند. بعضی از اشکال به همدیگر کمک می‌کنند و بعضی دیگر باعث از بین بردن تمرکز از روی دیگر المان‌ها می‌شوند.

پیش زمینه عکس زیر از سنگ‌هایی با شکل‌‌های مختلف تشکیل شده است.

image002.jpg



اندازه: اندازه  مقدار بزرگی و برتری المان در قاب است. به شما بستگی دارد که آیا می‌خواهید بیننده کم یا زیاد به عناصر توجه کند. می‌توانید با انتخاب لنز و نقطه دید، اثر اندازه عناصر را نسبت به دیگر عناصر تشدید یا تسکین دهید. 

image003.jpg



بافت: بافت می‌تواند بیننده را جذب کند و یا توجه کردن بر دیگر المان‌ها را برای بیننده سخت‌تر کند.

 

image004.jpg



منحنی‌ها:  بر خلاف شکل که منحصر به یک عنصر است، انحنا ممکن است نتیجه چیدمان چندین شئ باشد. منحنی‌ها می‌توانند بیننده را به سمت موضوع بکشند یا آنها را دور کنند. در عکسی که برای مثال طرح است شما می‌توانید منحنی‌ای ببینید که از پایین سمت چپ شروع  شده و به نقطه طلایی بالا سمت راست به پایان رسیده.



طرح: طرح تکرار عناصر در منظره است. می‌تواند تکرار شکل یا بافت باشد.

image005.jpg



رنگ: بعضی از رنگها نسبت به رنگ‌های دیگر تاثیر گذارترند. رنگ‌های روشن بیشتر جلب توجه می‌کنند تا رنگ‌‌های ملایم. دوباره به شما بستگی دارد که می‌خواهید بیننده به چه چیز مجذوب شود.

 

image006.jpg



بررسی این ویژگی‌ها در عکس

حالا به تمرین تحلیل عکس زیرکه در تپه‌‌های رنگی در تبریز گرفته ام می‌پردازیم.

 

image007.jpg

 

ابتدا بگذارید ببینیم در این منظره چه چیزهایی وجود دارد.

  1.  یک تپه در پیش زمینه
  2.  مرز بین سایه و نور بر روی تپه
  3.  وجود بافت  بر روی تپه
  4. چندین تپه در وسط منظره
  5.  تکرار تپه ها، که باعث به وجود آوردن طرح در عکس شده اند
  6.  تپه‌‌های دیگر با رنگ روشنتر که در سمت راست می‌باشند
  7.  یک کوه در افق دور دست
  8.   آسمان آبی به همراه ابر





زمانی که به این نقطه از تپه‌‌های رنگی رسیدم می‌دانستم نقطه نمایی بهتراز این پیدا نخواهم کرد. زیرا در این زاویه بهترین المان‌های آن منطقه را در کادر دارم. به این فکر افتادم تا عکس را به سه بخش تقسیم کنم. پیش زمینه، زمینه میانی و پس زمینه.

همان طور که می‌بینید پیش زمینه با حرکت نرم منحنی مانند شروع می‌شود و در راه بافت‌‌های ریز به همراه نوری که به این تپه حجم داده است اضافه می‌شوند، تقریبا در نقطه طلایی پایین سمت راست هدایت بیننده را به دست زمینه میانی می‌سپارد.

زمینه میانی از دو قسمت تشکیل شده است و باعث به وجود آمدن دو نوع طرح با کنتراست‌های رنگی مختلف شده است. مهمترین وظیفه زمینه میانی نشان دادن فضای وسیعی از تپه است. شاید عظمت این ناحیه را با فرض کردن تپه پیش زمینه به عنوان مقیاس بهتر درک کرد.

در ادامه به کوهی که در پس زمینه است می‌رسیم. آن کوه به بیننده امید وقدرت  را القا می‌کند، زیرا به نظر تمام تپه در نهایت به آن ختم می‌شوند. نوری که از کنار به کوه بر خورد کرده است، حجم و زندگی را به آن بخشیده است.    

سر انجام آسمان با فرم ابرها تمرکز بیننده را به سمت کوه می‌کشاند و با کنتراست رنگی که با زمین به وجود آورده است زیبایی خاصی به عکس بخشیده است.

شما می‌توانید قبل از فشار دادن شاتر، کادری را که بسته اید را به این سادگی آنالیز کنید که واقعا دلیل عکس گرفتن از منظره تان را بدانید.



برنامه‌ریزی و آمادگی

عکس یک اتفاق دریک لحظه را ثبت می‌کند. پدیده‌‌های زیبا و الهام بخشی در مکانها و جا‌های مختلف اتفاق می‌افتند. بیشتر این اتفاق‌ها بدون اینکه ثبت شوند می‌گذرند. در این لحظه که در حال خواندن این مقاله هستید درنقطه‌ای از جهان نور طلایی رنگ خورشید به کوهی که بخشی از آن در ابر پنهان شده است بر خورد کرده و بازتابش آن روی دریاچه ای که روبروی آن است افتاده یا بخشی از یخچال‌های طبیعی آنتارکتیکا در حال ریزش است و هزاران پدیده زیبا که در این لحظه در حال وقوع است.

اما چگونه می‌توانیم شانس خود را برای شاهد بودن این مناظر افزایش دهیم و با موفقیت آنها را ثبت کنیم؟

به ندرت می‌توانیم وقوع پدید‌‌های زیبا را با قطعیت پیش گویی کنیم. اما اگر در مورد ان منطقه بیشتر بدانیم شانس بیشتری برای به تصویر کشیدن آن لحظه‌ها خواهیم داشت.



چند چیز می‌تواند موفقیت شما را افزایش دهد:

  1. بدانید کجا می‌روید و قصد دارید از چه چیزی عکاسی کنید. منطقه را حداقل یکبار بدون قصد عکاسی ببینید. دنبال محل‌‌های خوب باشید. ترکیب بندی‌‌های مختلفی را تجسم کنید، یک لیست ذهنی از المانهایی که در دسترس دارید تهیه کنید و همچنین زاویه‌ها و پرسپکتیو‌‌های مختلف را امتحان کنید.
  2.  از انواع  نور آگاهی داشته باشید: زمان دقیق طلوع و غروب  منطقه ای که می‌خواهید بروید را بدانید. بهترین زمان عکاسی منظره هنگام طلوع و غروب است. اگر از زمان اتفاق آنها آگاه باشید می‌توانید در زمان مناسب در منطقه مورد نظر قرار بگیرید.
  3. زودتر از موعد در محل حاضر شوید، زیرا می‌توانید با آرامش کادر خود را ببندید، فیلتر‌‌های مورد نظر خودتان را انتخاب کنید  و در مورد ترکیب‌تان بیشتر فکر کنید، در نتیجه در آن زمان مناسب فقط کافیست با خیال آسوده شاتر را بزنید. می‌توانید همراه خودتان کتاب، دوربین اضافه یا آی پادتان را ببرید، تا هنگام زمان موعد سر گرم باشید.

واقعا نمی‌توانیم  شانس خوب عکاس را در بعضی از عکس‌های فوق العاده انکار کنیم، اما می‌توانید شانس مو فقیت خود را با دیدن  منطقه در زمان‌‌های مختلف روز و حتی در فصل‌های متفاوت افزایش دهید. هر چه بیشتر محل را بشناسید، موفق‌تر خواهید بود.

اگر نتوانستید چیزی را ثبت کنید، اصلا نگران دست خالی برگشتن نباشید. دوباره در زمان‌‌های دیگر سعی کنید.



فراتر از منظره

یک فروشنده می‌تواند شما را به چیزی متقاعد کند که خودش به آن اعتقاد ندارد. اما یک هنرمند نمی‌تواند با تسلیم کردن راستی و صداقت قادر به خلق یک اثر الهام بخش باشد. اول باید خودتان بر انگیخته شوید تا بتوانید دیگران را بر انگیزانید. هنگام دیدن یک پدیده زیبا در طبیعت باید به هیجان بیایید به زیباترین احساس‌ها برسید تا بتوانید بیننده را هیجان زده کنید و احساستان را به آنها انتقال دهید.

 

image008.jpg

 

عکاسی منظره یک هنر است. مثل یک هنرمند فکر کنید نه مثل یک عکاس. هدف‌تان بیان کردن خودتان هم باشد نه فقط ثبت یک منظره. خودتان را به یک شاعر یا نقاشی که می‌خواهد هیجان زده و بر انگیخته شود نزدیک کنید و سپس از هنر عکاسی منظره برای اظهار آن استفاده کنید.

تنها به موضوع و تکنیک اکتفا نکنید، درست است که آنها مهم می‌باشند اما مانند یک نویسنده است که زبان را می‌داند و به خوبی می‌توند از صفحه کلید استفاده کند ولی این به تنهایی کافی نیست تا بتواند یک داستان یا شعر خوبی را خلق کند، یا مانند یک نقاش که می‌داند چه طور بوم را آماده کند وچه طور از رنگها و قلم‌موها استفاده کند اما این برای خلق یک  شاهکار هنری کافی نیست.





کپی رایت مطالب و عکسها: مرتضی صفاتاج