هر دو نشست‎‎های روز سوم سومین سالانه عکس دانشجویان دانشگاه تهران به موضوع مشکلات فضای آکادمیک اختصاص داشت که هادی آذری، مهدی مقیم‎‎نژاد، رامیار منوچهرزاده و مهمانان این نشست بودند.

در ابتدای نشست اول قسمتی از فیلم گفتگوی ۴ نفر از اعضای انجمن علمی رشته‎‎ی عکاسی دانشگاه‎‎های تهران، هنر، آزاد و سوره پخش شد که محوریت صحبت‎‎های آنان مسائل دانشجویان عکاسی و آموزش آن بود.

برای شروع  نشست، هادی آذری از واژه‎‎ی «دانشگاه» تعریفی ارائه‎‎ داد که پسوند «گاه» در آن دو معنای مکان و زمان می-دهد. سپس انسان دانشگاهی را فردی معرفی کرد که مهمترین ویژگیش اینست که فعالیتهایش مبتنی بر نگارش، پژوهش و واکنش نشان دادن به فضای اطرافش باشد. سپس تفاوت فضای آکادمیک و غیرآکادمیک را برشمرد.

سپس مهدی مقیم‎‎نژاد آغاز بحث را از نقطه‎‎ای منطقی دانست و از سابقه‎‎ی خود در تدریس گفت و ادامه داد: «برای من نظام مندی سرشار از تنقضات است. نظام‎‎مندی انتقال تجربه‎‎های شخصی را به کجا می‎‎برد؟ وظیفه‎‎ی ما انتقال معرفت است. توقعات ما از آموزش آکادمیک چیست؟ آیا همه‎‎ی دانشجویان عکاسی هنرمند می‎‎شوند؟ کدام دانشگاه این تضمین را می‎‎دهد؟ اگر موضوع ما هنرمند شدن باشد خیلی چیزها تغییر می‎‎کند.»

منوچهر زاده سپس پرسید که چطور می‎‎توان حال دانشجو را خوب کرد؟ دانشجو وقتی سر کلاس درس می‎‎نشیند به کسی احتیاج دارد تا او را بفهمد و درک کند. وقتی کسی تنها با داشتن مدرک فوق‎‎لیسانس عکاسی استاد دانشگاه ‎‎می‎‎شود چطور می‎‎تواند دانشجو را درک کند؟

آذری در پاسخ او چنین جواب داد:  «به همین دلیل است که می‎‎گویم هیچوقت آکادمی برای ما به درستی تعریف نشده است. برای مثال من نمی‎‎توانم عکاسی را برای دانشجو تعریف بکنم بلکه خود باید به درک شخصی از آن برسد. همین موضوع می‎‎تواند اثبات‎‎کننده‎‎ی این باشد که چرا ما کمتر به سمت آموزش حرکت کرده‎‎ایم.»

مقیم نژاد حرفهایش را اینطور ادامه داد: «من از تناقضاتی صحبت کردم که خود با آن روبرویم. به نظرم اصلا آموزش به معنای مدرن نمی‎‎تواند در مورد آموزش هنر نیز صدق بکند. وقتی از نظام آکادمیک سخن به‎‎میان می‎‎آوریم بخشی از آن دانشجوست و بخشی استاد. من اگر معلم خیلی خوبی باشم باید بتوانم علاقه‎‎ به هنر در دانشجو را احیا سازم. که این نظام با سیستم نمره‎‎دهی و حضور و غیاب و امثالهم چنین اجازه‎‎ای به ما نمی‎‎دهد. و این همان تاقض است. دانشجو کی به درس و کلاس احساس تعلق خاطر می‎‎کند؟ وقتی که حضور خود را در محتوای آموزشی سهیم می‎‎داند.»

هادی آذری گفت: «اگر قواعد مشخصی نداشته باشیم پس جریان‎‎های هنری از کجا شکل خواهند گرفت؟ رشته‎‎ی عکاسی در دانشگاه فاقد رویکرد خاصی است که اختیار آن در دست دانشگاه هم نیست.»

بحث سر این مسائل ادامه پیدا کرد و بعد از استراحتی بخش دوم با پخش ادامه‎‎ی فیلم گفت‎‎وگوی نمایندگان انجمن‎‎ها آغاز شد.

در ادامه نیز صحبت‎‎ها پیرو حرفهای مطرح شده پیش رفت و در انتها افراد حاضر در جلسه سوالات خود را برای مهمانان مطرح کرده و به پرسش و پاسخ پرداختند.

 

توضیح ضروری: این گزارش از سوی انجمن علمی رشته عکاسی دانشگاه تهران در اختیار سایت عکاسی قرار گرفته است که عینا باز نشر می‎شود.